Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hot mold centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
centrifugal casting process
U
فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting process
U
طریقه ریخته گری گریز از مرکز
centrifugal casting
U
ریخته گری گریز از مرکز سانتریفوژ
centrifugal casting machine
U
دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
permanent mold casting
U
ریجه
die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
centrifugal
U
گریزنده از مرکز
centrifugal
U
فرار از مرکز
centrifugal
U
مرکز گریز
centrifugal
U
گریز از مرکز
centrifugal
U
گریز از مرکزی
centrifugal
U
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
centrifugal cutout
U
فیوز مرکزگریز
centrifugal pump
U
پمپ گریز از مرکز
centrifugal pump
U
پمپ دورانی
centrifugal pump
U
تلمبه مرکز گریز
centrifugal pump
U
پمپ سانتریفوژ
centrifugal force
U
نیروی مرکز گریز
centrifugal lubrication
U
روغنکاری گریز از مرکز
centrifugal acceleration
U
شتاب گریز از مرکز
centrifugal force
U
نیروی گریز از مرکز
centrifugal compressor
U
کمپرسور سانتریفوژ
centrifugal force
U
نیروی مرکزگریز
centrifugal moisture equivalent
U
مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
centrifugal starting switch
U
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
mold
U
فرم دادن
mold
U
شابلون
mold
U
الگو
mold
U
قالب ریخته گری
mold
U
قالب ریزی کردن
mold
U
قالب
mold
U
با قالب بشکل دراوردن
mold
U
کالبد
mold
U
کپرک زدن قالب
mold
U
کپرک
mold
U
کپک قارچی
mold
U
قارچ انگلی گیاهان
mold
U
قالب گرفتن
mold
U
فرم ریختگی
mold etc
U
پرمک
mold etc
U
بوزک
mold etc
U
خاکی کردن
mold etc
U
کود دادن
mold
U
فرم پرسی
mold
U
فرم
compression mold
U
قالب ریختن تراکمی
permanent mold
U
قالبهائیکه متوالیا" مورداستفاده
heat mold
U
پرس کردن گرم
slime mold
U
کپک لجن
green mold
U
کفک سبز
transfer mold
U
قالب گیری انتقالی
die mold
U
فرم ریخته گی تزریقی
pig mold
U
قالب شمش
permanent mold
U
قرار می گیرند
iron mold
U
سیاهی اهن
mold cavity
U
حفره قالب
iron mold
U
لکه
die and mold making
U
حدیده و قالب سازی
mold drying oven
U
کوره خشک گردانی قالبی
dry sand mold
U
قالب ماسهای خشک
bottle top mold
U
انگشتانه
mold making equipment
U
تجهیزات قالب سازی
green sand mold
U
قالب تر
half shell mold
U
قالب نیم پوسته
casting
U
چدن ریزی
casting
U
قطعه ریخته گی
casting
U
ریخته گری
casting
U
ریختن فلز مذاب به داخل قالب
casting
U
روش قلاب اندازی
casting
U
ریخته گی
die casting
U
ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
slip casting
U
روش ریخته گری لغزشی
spin casting
U
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
group casting
U
ریخته گری گروهی
down hill casting
U
ریخته گری مستقیم
die casting
U
روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
ingot casting
U
ریخته گری شمش
iron casting
U
ریخته گری اهن
mallable casting
U
ریخته گری چکش خوار
metal casting
U
ریخته گری فلز
non ferrous casting
U
قطعه ریخته گی غیراهنی
steel casting
U
پروفیل فولادی ریخته گری
group casting
U
ریخته گری
fusion casting
U
ریخته گری ذوبی
tournament casting
U
مسابقه قلاب اندازی
precision casting
U
ریخته گری دقیق
direct casting
U
ریخته گری مستقیم
composite casting
U
ترکیبی
composite casting
U
ریخته گری مرکب
sand casting
U
ریخته گری ماسهای
press casting
U
ریخته گری فشاری
fly casting
U
استفاده از حشره مصنوعی درماهی گیری
pressure casting
U
قطعه ریخته گری فشاری
pump casting
U
بدنه پمپ
fly casting
U
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
shell casting
U
ریخته گری پوستهای
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
casting out nines
U
مقابله نه نهی
casting vote
U
رای قاطع
casting votes
U
رای قاطع
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
casting rod
U
چوب ماهیگیری
art casting
U
ریخته گری صنعتی
bait casting
U
پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
direct chill casting
U
ریخته گری مستقیم تبریدی
mis run casting
U
ریخته گری غلط
pig casting machine
U
دستگاه ریخته گری شمش
steel casting foundry
U
ریخته گری پروفیل فولاد
rate of die casting
U
سرعت ریخته گری حدیدهای
mis run casting
U
ریخته گری ناقص ریخته گری نادرست
spin casting rod
U
چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
die casting alloy
U
الیاژ ریخته گری حدیدهای
shell moulded casting
U
قطعه ریختگی قالب گیری پوستهای
gravity die casting
U
ریخته گری حدیدهای ثقلی
spin casting reel
U
قرقره چرخان ماهیگیری
dry sand casting
U
ریخته گری ماسهای خشک
die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای
ingot casting car
U
واگن ریخته گری شمش
pressure die casting
U
ریخته گری حدیدهای فشاری
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
continous casting plant
U
تاسیسات ریخته گری دائمی
continous casting method
U
روش ریخته گری دائمی
pressure die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
تهیه کردن
process
U
مراحلی راطی کردن
process
U
جریان
process
U
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
فرایند
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
U
فرا گرد
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
فراشد روند
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
U
پردازش کردن
process
U
مرحله
process
U
شیوه
process
U
فراگرد
process
U
روند
process
U
جریان کار در دادگاه
process
U
پویش
process
U
تهیه و تولید کردن
process
U
عملکرد
process
U
جریان کار
process
U
تقویم کردن تولید کردن
process
U
پرورش دادن
process
U
زائده
process
U
تحویل
process
U
فرابرد فرابرش
process
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
طرزعمل
process
U
روش
process
U
عمل اوردن
process
U
احضار کردن
process
U
دوره عمل
process
U
جریان عمل مرحله
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
U
مراحل مختلف چیزی
process
U
مرحله جریان
process
U
عمل
process
U
روند طریقه
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
obolete process
U
فرایندهای مهجور
process chart
U
نقشه عملیات
oxidizing process
U
فراینداحیاء
output process
U
فرایند خروجی
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
process chart
U
نقشه روند کار
solution
[process]
U
راه حل
styloid process
U
زائده سهمی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
solidifying process
U
پروسه انجماد
solidifying process
U
مرحله انجماد
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
solidifying process
U
فرایند انجماد
sequential process
U
فرایند ترتیبی
selective process
U
فرایند گزینشی
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
trustee process
U
توقیف
process of negotiations
U
روند مذاکرات
To process and treat something .
U
چیزی راعمل آوردن
due process
U
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
spinous process
U
زائدهخارمانند
ziegler process
U
فرایند زیگلر
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
word process
U
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
unionmelt process
U
فرایند الیرا
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com