Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
host nation
U
کشور میزبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nation
U
ملت
nation
U
کشور
nation
U
خانواده طایفه
nation
U
امت
nation
U
قوم
most favored nation
U
کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
most favored nation
U
دول کامله الوداد
nation-states
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
nation-state
U
دولت ملی
nation-state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
nation state
U
دولت ملی
nation-states
U
دولت ملی
the iranian nation
U
ملت ایران
the jewish nation
U
قوم یهود
most favoured nation
U
most
most favoured nation
U
دولت کامله الوداد
the birth of a nation
U
تولد یک ملت
The will of the nation
[people]
اراده ملت
[مردم]
nation state
U
حکومت متشکل از یک قوم یا یک ملت
the whole body of a nation
U
ملت
the whole body of a nation
U
تمامی
the jewish nation
U
ملت بنی اسرائیل
To stir the nation to action.
U
ملت را بحرکت در آوردن
to declare war upon a nation
U
اعلان جنگ به ملتی دادن
host
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
host
U
سپاه میزبان
host
U
صاحبخانه
host
U
مهمان دار
host
U
میزبان
host
U
انگل دار
host
U
تهیه تسهیلات ورزشی
host
U
نامی که در اینترنت به وب سایت می دهند
host
U
دسته
host
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host
U
ازدحام
host
U
گروه
host
U
میزبانی
the british common wealth of nation
U
انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
intermaediate host
U
جانور یا گیاهی که روی انگلی رشد و نمو کند
host computers
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host organism
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
to reckon with out one's host
U
تنها به قاضی رفتن
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computers
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
he officiated as host
U
میزبان شد
host country
U
کشور میزبان
host crystal
U
بلور زمینه
host crystal
U
بلور میزبان
host language
U
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
host troop
U
سپاه
host troop
U
قوای عمده
host troop
U
لشگریان
host computers
U
کامپیوتر میزبان
host guest chemistry
U
شیمی میزبان- میهمان
host operating system
U
سیستم عامل میزبان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com