Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
horseshoe
U
نعل اسب
horseshoe
U
[قوس نعلی شکل]
[معماری]
horseshoe arch
U
قوس بیزچانه دار یا هلو چین کند یا تند
horseshoe magnet
U
اهنربای نعل اسبی
horseshoe pitching
U
بازی پرتاب نعل
horseshoe mount
U
پایهنعلیشکل
shaped
U
بشکل درامده
y shaped
U
سه راه
heart shaped
U
قلبی شکل
cone shaped
U
مخروطی شکل
egg shaped
U
بیضوی شکل
cigar shaped
U
دوسرتیزچون سیگار
shaped handle
U
دستهحالتدهنده
awl shaped
U
درفشی
awl shaped
U
بشکل درفش
arc shaped
U
قوسی شکل
arc shaped
U
کمانهای
U-shaped chisel
U
قلمUشکل
U-shaped gouge
U
نوکUشکل
V-shaped gouge
U
تیغهVشکل
V-shaped neck
U
گردنVشکل
wedge shaped
U
Vگوهای سه گوش دارای شکل
i am shaped in sin
U
در گناه سرشته شده ام
shaped charge
U
خرج گود
shaped charge
U
خرج مقعر
keel shaped
U
جناغی شکل
keel shaped
U
شبیه ته کشتی
shaped iron
U
فولاد نیمرخ
shaped like an apple
U
بشکل سیب
linear shaped
U
خرج خطی
linear shaped
U
خرج در خط
salver shaped
U
خمرهای شکل
egg shaped
U
تخم مرغی شکل
salver shaped
U
لولهای شکل
pear shaped
U
گلابی شکل
ear shaped
U
به شکل گوش
bell shaped magnet
U
اهنربای زنگ شتری
bell shaped curve
U
منحنی زنگوله شکل
beehive shaped charge
U
خرج شراپنل خرج ساچمه دار
beehive shaped charge
U
خرج افشان
fan shaped antenna
U
انتن بادبزنی
pear-shaped cut
U
برشگلابیشکل
pear-shaped body
U
بدنهگلابیشکل
u iron shaped valley
U
دره یو شکل
spoon shaped spatula
U
کارتیغ قاشقی
cup shaped evening primrose
U
گل فنجانی
t section
U
عضو " T "
z section
U
پروفیل "زد"
t section
U
پروفیل " T "
section
U
رسدتوپخانه
section out
U
شکستن موج بطور ناهموار
section
U
رسددریایی یا هوایی
section
U
بخش
section
U
قسمت
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
بخش قسمت
section
U
گروه دایره
section
U
شعبه
section
U
رسد
section
U
جوخه
section
U
بره
section
U
قبضه توپ
section
U
دسته
section
U
مقطع
section
U
برشگاه
section
U
نیمرخ
section
U
برش
section
U
قطعه
section
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
regular section
U
پروفیل نرمال
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
project section
U
بخش تهیه طرحها
range section
U
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
radial section
U
برش شعاعی
trenched section
U
زیرگاه صندوقهای
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
main section
U
قسمتاصلی
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
root section
U
مقطع ریشه
rolled section
U
مقاطع نوردشده
section chief
U
رئیس قبضه
section charge
U
خرج جزء جزء
section charge
U
خرج چند قسمتی
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section hand
U
کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section of dike
U
نیمرخ راه
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
section of valley
U
نیمرخ عرضی دره
staff section
U
بخش ستادی
honeycomb section
U
شانهعسل
build up section
U
مقاطع مرکب
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
in the non-smoking section
U
در قسمت غیر سیگاری ها
black section
U
گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
pipe section
U
قسمتلوله
wallet section
U
قسمتکیفپول
rail section
U
بخشریل
sagittal section
U
قسمتهایزیرشکم
section of a bulb
U
قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut
U
قسمتهایمختلففندوق
section of a log
U
قسمتهایمختلفکندهدرخت
tip section
U
قسمتنوک
section of a walnut
U
قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry
U
قسمتهایمختلفتوتفرنگی
flotation section
U
بخششناور
dining section
U
قسمتغذاخوری
butt section
U
قسمتهدف
staff section
U
قسمت ستادی دسته سمبه
staff section
U
قطعات سمبه
standard section
U
پروفیل استاندارد
radio section
U
بخشرادیو
structural section
U
مقطع سازهای
transition section
U
مقطع تبدیل
transversal section
U
برش عرضی
transverse section
U
مقطع عرضی
transverse section
U
برش متقاطع
trenched section
U
فرم صندوقهای تو گود
trough section
U
مقطع ناودانی
weaving section
U
منطقه تقاطع
weaving section
U
منطقه همبری
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
section of a raspberry
U
قسمتهایمختلفتمشک
cross-section
U
سطح متقاطع
control section
U
قسمت کنترل
cross section
U
مقطع عرضی
cross section
U
برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section
U
برش عرضی
cross section
U
سطح مقطع موثر
cross section
U
سطح مقطع
cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section
U
مقطع
cross section
U
رویه برش
cross section
U
سطح مقطع عرضی
control section
U
بخش کنترل
conic section
U
مقطع مخروطی
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section
U
قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section
U
قسمت جلویی
air section
U
رسد هوایی
aircraft section
U
رسدهواپیمایی
auxiliary section
U
برش کومکی
axial section
U
برش محوری
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section
U
شیار برجسته روی گچ وچوب
box section
U
مقطع قوسی سکل
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
built up section
U
مقاطع مرکب
center section
U
بال میانی
coil section
U
مقطع بوبین
compact section
U
مقطع فشرده
crown section
U
برش در کلید قوس
longitudinal section
U
برش طولی
gun section
U
رسدتوپ
personnel section
U
قسمت پرسنلی
personnel section
U
کارگزینی
overflow section
U
قسمت سر ریز سد
oblique section
U
مقطع مایل
oblique section
U
برش اریب
oblique section
U
مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section
U
مقطع اریب
longitudinal section
U
برش طولی
half section
U
نیم برش
half section
U
نیم مقطع
horizontal section
U
برش افقی
longitudinal section
U
نیمرخ طولی
gun section
U
یک قبضه توپ با نفرات
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
program section
U
بخش برنامه ها
extruded section
U
پروفیل اشترانق پرس
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
full section
U
برش کامل
gauging section
U
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
gauging section
U
برش اندازه گیری
golden section
U
برش زرین
data section
U
بخش داده ها
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
section of a grain of wheat
U
قسمتهایتخممرغ
absorption cross section
U
مقطع جذب
box section bed
U
جعبه ماشینهای ابزار
section of a legume: pea
U
قسمتهایمختلفبتولات
section of a silique: mustard
U
قسمتهایمختلفخردل
Could we have a table in the non-smoking section?
U
آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
section of a berry: grape
U
قسمتهایمختلفانگورحبهای
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
wall stack section
U
بخشدودکشدیواری
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
He works in the production section .
U
درقسمت تولید کار می کند
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
circular cross section
U
مقطع گرد
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
cross section of a road
U
بخشعرضیجاده
shape of cross section
U
نیمرخ عرضی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com