Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high-water marks
U
بالاترین داغ اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high water
U
مد
mean high water
U
مد میانگین
mean high water
U
اب بالای میانگین
high water
U
فراز اب
high water
U
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
high water
U
مد دریا
high water
U
دریا درحال مد
high water
U
طغیان اب
come hell or high water
<idiom>
U
هیچ فرقی نمیکنه چه اتفاقی بیافته
mean high water neaps
U
متوسط ارتفاع اب دریا
mean higher high water
U
ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
freshet
[high water]
U
سیل
high-water mark
U
بالاترین داغ اب
high water mark
U
بالاترین داغ اب
high water line
U
خط مد دریا
hell and high water
<idiom>
U
هر نوع مشکلاتیاسختی
lower high water
U
پایین ترین پیشرفت اب دریا
freshet
[high water]
U
طغیان آب
marks
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks
U
بعنوان سیگنال استفاده میکند
marks
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks
U
ایه
marks
U
مارک
marks
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks
U
علامت گذاری
marks
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
U
نشان
marks
U
علامت گذاری روی چیزی
marks
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks
U
نشان کردن نشان
marks
U
پایه نقطه
marks
U
درجه
marks
U
مرز
marks
U
حد
marks
U
علامت گذاشتن
marks
U
توجه کردن
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
marks
U
علامت گذاری کردن
marks
U
علامت نشانه هدف
marks
U
اثر
marks
U
هدف
marks
U
داغ
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
بل گی_ری خوب
marks
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
marks
U
نشانه کردن حریف
marks
U
علامت
marks
U
پایه
marks
U
ارزه
marks
U
نمره
marks
U
نشانه
marks
U
نشان علامت
on your marks
U
فرمان بجای خود
marks man
U
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
full marks
U
پاسخدرستبهتمام سوالات
draft marks
U
علامت ابخور
case marks
U
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
strawberry marks
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
quotation marks
U
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
cardinal marks
U
علائماساسی
punctuation marks
U
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question marks
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
U
پرسش نشان
question marks
U
علامت سوال
sea marks
U
علامات دریایی
diacritical marks
U
نشان تشخیص
leading marks
U
نشانههای هدایت
shipping marks
U
علامتهای روی بسته بندی
fiducial marks
U
علایم پوشاننده
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
good marks
U
نمرههای خوب
black marks
U
سابقهی بد
erection marks
U
علائم نصب
draught marks
U
علایم ابخور
I give you full marks for that .
U
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
I got good marks in the exams .
U
نمرات خوبی درامتحان آوردم
quotation marks (French)
U
علائمنقلقول
single quotation marks
U
علامتنقلقولتکی
operational pattern of marks by night
U
نقشیازعلائممشخصبرایشب
high
U
زیاد
high
U
وافر گران گزاف
high
U
متعال رشید
high
U
خشمگینانه
high
U
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
U
بلند پایه
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high (1 9 to 36)
U
بلند
very high
U
ارتفاع خیلی بالا
high-up
U
فردیباقدرتونفوذفراوان
high
U
فراز
high
U
بلند
high
U
مرتفع
high
U
عالی
high
U
جای مرتفع
high
U
خشن متکبر
high
U
بوگرفته
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
on high
U
به اسمان
high
U
واچرخه
high
U
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
U
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
U
خیلی بزرگ
high
U
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
U
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
U
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
U
ت
high
U
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
U
بزرگ
high
U
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
U
زبان سطح بالا
high value
U
قیمتی
high value
U
گران قیمت
high
U
سخت گران
high
U
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
U
متکبرانه
high
U
تند زیاد باصدای زیر
high
U
باصدای بلند
high
U
عظیم
high
U
اندکی فاسد
high
U
بالا
you were then that high
U
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
about as high
U
تقریبا` همان اندازه بلند
on high
U
در بالا
on high
U
در اسمان
high
U
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
f.water
U
عرق رازیانه
to p something with water
U
اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
first water
U
بالاترین مقام
first water
U
درجه اول
water way
U
راه ابی
to keep ones he above water
O
از زیر بدهی بیرون آمدن
mean water
U
میان اب
water
آب
of the first water
U
بهترین
water still
U
دستگاه تقطیر اب
on the water
U
در کشتی
water down
<idiom>
U
ضعیف شدن
by water
U
با کشتی
by water
U
از راه دریا
by water
U
از راه رودخانه
water way
U
مسیل
She let the water out .
U
آب را ول کرد
water way
U
ابراهه
water course
U
حق الشرب
water
U
اب
water course
U
حق المجری
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
to water
U
آب دادن
to water
U
آب ریختن
water
U
ابگونه
water course
U
مجرای اب
water
U
پیشاب
water
U
اب دادن
water
U
مایع
above water
<adj.>
U
روی آب
above water
<adj.>
U
شناور
high sticking
U
خطا با ضربه چوب لاکراس
high contrast
U
تغایر بالا
high sticking
U
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high contrast
U
تغایر عالی
high burst
U
تیر زمانی بالا
high strung
U
کوک
high strung
U
عصبانی
high strung
U
بسیار حساس
high cloud
U
ابرهای مرتفع
high colour
U
سرخی
high colour
U
خجالت
high conductivity
U
قابلیت هدایت زیاد
high storage
U
انباره بالا
high status
U
بلندپایه
high court of
U
دیوانعالی تمیز
high spirited
U
متکبر
high spirited
U
جسور
high dollar value
U
قیمتی
high dollar value
U
سنگین قیمت
high efficiency
U
راندمان بالا
high efficiency
U
ضریب بهره بالا
high end
U
گرانترین محصول یا مدل
high energy
U
پر انرژی
high spin
U
پر اسپین
high moral
U
روحیه عالی
high density
U
چگالی عالی
high court of
U
دیوانعالی کشور
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
high dutch
U
زبان المانی
high crowned
U
نوک بلند
high port
U
حالت دست فنگ
high moral
U
روحیه قوی
high spirited
U
دارای روح خودسری وجسارت
high day
U
روز عید
high day
U
روز جشن
high explosive
U
ماده منفجره
high burst
U
ترکش بالا
high pass
U
پاس بلند
high life
U
زندگی شیک و پر تجمل
high jinks
U
جشن و بیا و برو
high jinks
U
سروصدا و شادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com