Perdic | high level cistern | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	high level cistern U	ابفشان مرتفع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	high level U	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
	high level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
	high-level U	استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
	high-level U	قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
	high level signal U	سیگنال بزرگ
	high level format U	فرمت یا قالب بندی سطح بالا
	high level language U	زبان سطح بالا
	high level manpower U	نیروی انسانی بالا
	high level modulation U	مدولاسیون سطح بالا
	high level programming language U	زبان برنامه نویسی سطح بالا
	high level data link control U	کنترل پیوند دادههای سطح بالا
	cistern U	مخزن
	cistern U	منبع
	cistern U	اب انبار
	cistern U	مخزن اب
	cistern U	قدح بزرگ مسی
	cistern U	منبع اب
	cistern U	حوضچه ارامش منبع
	cistern lid U	درمخزنآب
	pump cistern U	مخزن تلمبه
	O level U	نمرهی قبولی در این امتحانات
	level U	کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
	level U	استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
	level U	مسطح
	level U	تراز کردن تراز
	level U	همسطح
	level U	تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
	level U	سطح ارتفاع
	level U	همسطح کردن
	level U	مسطح کردن
	level U	پایه
	level U	ترازکردن
	level U	ترازسازی
	level U	موزون هدف گیری
	level U	یک دست
	level U	یک نواخت
	level U	هم پایه
	level U	هم تراز
	level U	هموار
	level U	میزان
	level U	سطح
	level U	مسطح شدن
	level U	نشانه گرفتن
	level U	تراز بنایی
	level U	هدف در خط دید شماقرارگرفت
	level U	مستقیم
	on the level <idiom> U	درستکار ،بی غل وغش
	level U	تراز سطح افقی افقی کردن
	level U	رده
	level U	تراز
	to level off U	یکنواخت شدن [ناحیه ای]
	level with each other U	در یک تراز
	level with each other U	برابر
	to level off U	مسطح شدن [ناحیه ای]
	O level U	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
	level best U	خیلی عالی
	level U	الت ترازگیری
	level best U	خیلی خوب
	level best U	بسیارعالی
	level out U	برابر کردن
	level out U	یکنواخت کردن
	he did his level best U	انچه از دستش برامدکرد
	he did his level best U	کوتاهی نکرد
	level to U	تراز کردن
	level U	سطح برابر
	A level U	مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
	doublet level U	ترازوی دوتایی
	trophic level U	تراز خوراکی
	first level address U	آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
	flight level U	سقف پرواز
	transition level U	سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
	to rake level U	با شن کش صاف کردن
	flight level U	سطح ارتفاع پرواز
	flight level U	سطح پرواز
	energy level U	تراز انرژی
	energy level U	سطح انرژی
	lower level U	سطحپائینی
	donor level U	ترازدهنده
	datum level U	سطح اب ازاد
	two level logic U	منطق دوسطحی
	dumpy level U	تراز دوربین دار
	energy level U	تراز انژی
	datum level U	سطح اب دریا
	nesting level U	سطح اشیانهای
	data level U	سطح داده
	floor level U	کف
	gas level U	سطح بنزین
	level-headed U	راستبین
	level-headed U	معقول
	sound level U	شدت نسبی صوت
	white level U	تراز سفید
	water level U	سطح اب
	water level U	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
	water level U	تراز اب
	wage level U	سطح مزد
	voltage level U	سطح فشارالکتریکی
	voltage level U	سطح ولتاژ
	two level store U	انباره دو سطحی
	virtual level U	تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
	level-headed U	ترازخوی
	level-headed U	متعادل
	gear level U	تبدیل کردن
	gear level U	دسته دنده
	split-level U	سه نیم اشکوبی
	alidade level U	دستگاهسمتنما
	top-level U	بلند پایه
	fermi level U	تراز فرمی
	top-level U	کهبدان
	top-level U	افراد عالیرتبه
	top-level U	توسط افراد عالیرتبه
	split-level U	چند سطحی
	level-headed U	معقولانه
	two level subroutine U	زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
	input level U	سطح ورودی
	level wind U	وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
	level two cache U	حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
	level tone U	اهنگ یکنواخت
	level surface U	سطح تراز
	level rod U	شاخص
	level premium U	حق بیمه
	level point U	سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
	level point U	نقطه مسطح
	level point U	سطح اب ساکن
	low level U	پست
	low level U	فرومایه
	low level U	نزدیک سطح زمین
	low level U	سطحی
	low level U	سقف پرواز کوتاه
	low level U	پایین
	low level U	کم ارزش
	low level U	در ارتفاع کم
	low level U	در سطح پایین
	low level U	مقام پست وکوچک
	level of supply U	سطح تدارکات
	level of supply U	سطح انبار
	level of strength U	میزان استعداد رزمی
	level colour U	رنگ یکدست یا یکنواخت
	level buble U	حباب تراز
	interference level U	سطح پارازیت
	intensity level U	سطح روشنایی
	insulation level U	سطح ایزولاسیون
	input level U	سطح دریافتی
	injection level U	سطح تزریق
	initial level U	سطح اولیه
	impluse level U	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
	level control U	کنترل سطح
	level gage U	اندازه گیر سطح
	level of strength U	سطح استعداد رزمی
	level of significance U	سطح معنی دار بودن
	level of readiness U	سطح امادگی رزمی
	level of living U	سطح زندگی
	level of effort U	تلاش رزمی یکان
	level of effort U	میزان تلاش
	level of confidence U	سطح اعتماد
	level of confidence U	سطح اطمینان
	level land U	زمین مسطح
	impedance level U	مقاومت موجی
	maintenance level U	سطح تثبیت
	to draw level U	بحریف رسیدن
	significance level U	سطح معناداری
	signal level U	سطح سیگنال
	signal level U	سطح علامت
	level of supply U	سطح اماد
	rotational level U	تراز چرخشی
	reorder level U	مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
	reorder level U	سطح سفارش مجدد
	protection level U	سطح حفافت
	skill level U	پایه مهارت
	skill level U	پایه مهارت فنی
	to draw level U	باحریف برابرشدن
	tilting level U	تراز حباب دار
	surveyor's level U	ترازنقشه برداری
	surveyor's level U	تراز مساحی یا پیمایش
	storage level U	تراز ذخیره تراز مخزن
	storage level U	تراز خزانه
	stock level U	سطح ذخیره انبار
	stock level U	سطح انبار
	sound level U	شدت صوت
	price level U	سطح قیمت
	power level U	تراز توان
	pezometeric level U	سطح پیزومتری
	nesting level U	سطح لانهای
	nesting level U	سطح تو در تویی
	n level logic U	منطق N سطحی
	multi level U	چند سطحی
	mean sea level U	میانگین سطح دریا
	mean sea level U	سطح متوسط دریا
	mean sea level U	سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
	mean sea level U	ارتفاع متوسط از سطح دریا
	noise level U	میزان خش
	noise level U	سطح پارازیت
	optimal level U	سطح بهینه
	operating level U	سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
	operating level U	سطح فعالیت
	one level memory U	حافظه یک سطحی
	one level address U	آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
	one level address U	تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
	one level address U	کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند