English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hierarchical communications system U روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک
hierarchical communications system U لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
hierarchical communications system U با نمایش دایرکتوری اصلی
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
hierarchical communications system U روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
communications system U سیستم مخابراتی
hierarchical U مرتبهای
hierarchical model U مدل سلسله مراتبی
hierarchical network U شبکه سلسله مراتبی
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
communications U ارتباط و مخابرات
communications U ارتباطات
communications satellite U ماهواره ارتباطاتی
communications link U پیوند مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
communications controller U کنترل کننده ارتباطات
communications processor U پردازنده مخابراتی
communications processor U پردازشگرارتباطات
communications program U برنامه ارتباطات
communications protocol U پروتکل ارتباطات
communications protocol U پروتکل مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
road communications U ارتباطجادهای
personal communications U ارتباطاتشخصی
maritime communications U ارتباطاتدریایی
industrial communications U ارتباطاتصنعتی
in-flight communications U ارتباطاتداخلپرواز
agency of communications U منبع ارتباط
agency of communications U شعبه ارتباطات
voice communications U ارتباطات صوتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
communications software U نرم افزار مخابراتی
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
official communications U مکاتبات اداری
official communications U ابلاغیه رسمی
optical communications U ارتباطات نوری
satellite communications U مخابره ماهوارهای
signal communications U ارتباط و مخابرات
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
syncheronous communications U مخابره همزمان
digital communications U ارتباطات دیجیتالی
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
line of communications U خطوط مواصلات
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
data communications processor U پردازنده ارتباطات داده ها
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
low speed communications U ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
value system U نظام ارزشها
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of U the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
c.g.s. system U دستگاه سگث
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
i.f.f. system U دستگاه تشخیص
system U نظام سیستم
system U نظم ترتیب
system U طرز روش
system U رشته دستگاه
system U سلسله
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system U ترتیب
system U نظام
system U اصول وجود
system U سازمان
system U سازگان
system U تشکیلات
system U روش اصول
system U اسلوب
system U همستاد روش
system U نظم منظومه
system U طریقه
system U دستگاه
system U مجموعه سازمان
system U جهاز
system U طرز اسلوب
system U سیستم
system U منظومه
system U سلسله رشته
system U همست
system U سامانه
system U قاعده رویه
price system U نظام قیمت
rhombic system U دستگاه راست گوشه
price system U نظام قیمتی
system reset U راه اندازی مجدد سیستم
power system U سیستم قدرت سیستم انرژی
practical system U دستگاه یکانهای عملی
recoil system U سیستم عقب نشینی توپ
power system U شبکه نیرو
operating system/ U سیستم عامل دو
organ system U دستگاه
orthorhomobic system U دستگاه راست گوشه
parallel system U شبکه موازی
point system U شرط بندی براساس امتیاز
payroll system U سیستم پرداخت حقوق
phonetic system U سیستم صوتی
physiocratic system U روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system U سیستم خورشیدی
planetary system U شمسی
planning system U نظام برنامه ریزی
smyslov system U سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
polyphase system U دستگاه چندفاز
price system U نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system U هئیت بطلیموسی
railway system U سیستم راه اهن
rationing system U نظام جیره بندی
rationing system U نظام سهمیه بندی
recoil system U سیستم دافع
recoil system U دستگاه دافع توپ
redox system U سیستم اکسایش- کاهش
russian system U سیستم روسی در دفاع گرونفلد
respiratory system U دستگاه تنفسی
rotation system U توزیع تناوبی
road system U شبکه راهسازی
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
railway system U شبکه راه اهن
railroad system U سیستم راه اهن
quantized system U دستگاه کوانتایی
quota system U نظام سهمیه بندی
quota system U سیستم سهمیهای
sewerage system U شبکه فاضلاب
integrate system U سیستم مجتمع
sewage system U شبکه فاضلاب
serfdom system U نظام سرفی
serfdom system U نظام رعیتی
secure system U سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system U دستگاه علامتی دوم
ragozin system U سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
road system U شبکه راهها
hydraulic system U سیستم هیدرولیک
london system U سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system U دستگاه لنفاوی
magnet system U سیستم اهنربایی
magnetic system U سیستم مغناطیسی
makagonov system U سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
market system U نظام بازار
maroczy system U سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system U سیستم کامل
total system U سیستم کامل
measuring system U سیستم سنجش
merit system U نظام شایستگی نگر
microcomputer system U سیستم ریزکامپیوتری
miniature system U خرده نظام
mixed system U نظام مختلط
limbic system U دستگاه کناری
transmission system U سیستم انتقالی
ignition system U سیستم احتراق موتور
illuminating system U سیستم روشنایی
incentive system U نظام تشویقی
indeterminate system U سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system U آن قابل پیش بینی نیست
induction system U سیستم مکش
information system U سیستم اطلاعاتی
information system U سیستم اطلاعات
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
interactive system U سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system U ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system U سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system U سیستم تلفنی
irrigation system U شبکه ابیاری
isolated system U سیستم منزوی
mksa system U دستگاه مکثا
mnemonic system U نظام یادیار
modern system U نظام نوین
multiprogramming system U سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system U سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system U دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system U دستگاه ناکوانتایی
non quantized system U دستگاه کلاسیک
number system U سیستم عدد نویسی
number system U سیستم عددی
numeral system U سیستم عددی
numeration system U سیستم شمارشی
oblique system U سیستم مایل
on line system U سیستم درون خطی
one component system U سیستم یک جزیی
open system U نظام باز
open system U سیستم باز
multiprogramming system U سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprocessing system U سیستم پردازش چند گانه
modern system U نظام جدید
modular system U سیستم پیمانهای
modulation system U سیستم مدولاسیون
monetary system U سیستم پولی
monitor system U سیستم مبصر
monoclinic system U دستگاه تک شیب
monocyclic system U دستگاه تکدور
monoprogramming system U سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
multicomponent system U سیستم چند جزیی
multicomputer system U سیستم چند کامپیوتری
multilink system U سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiplex system U سیستم چند سیمه
multiplex system U سیستم چندگانه
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com