English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
heavenly hierarchy U پایه بندی فرشتگان
heavenly hierarchy U سلسله مراتب فرشتگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heavenly U روحانی
heavenly U سماوی
heavenly U بهشتی خدایی
heavenly U اسمانی
heavenly bodies U اجرام اسمانی
heavenly minded U مقدس
heavenly minded U پارسامنش
heavenly body U body celestial
heavenly body U جسم اسمانی
heavenly body U جرم اسمانی جسم سماوی
heavenly body U جرم سماوی
hierarchy of needs U سلسله مراتب نیازها
hierarchy U گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchy U سلسله مراتب
hierarchy U مرتبه بندی
hierarchy U ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy U حکومت ودرجه بندی سران روحانی
occupational hierarchy U سلسله مراتب شغلی
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
hierarchy of claims U اعلام تصفیه ورشکستگی دستور پرداخت مطالبات غرماء تاجر ورشکسته
data hierarchy U سلسه مراتب داده ها
control hierarchy U سلسله مراتب کنترل
data hierarchy U سلسله مراتب داده ها
response hierarchy U سلسله مراتب پاسخ
algebraic hierarchy parenthese U پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
hierarchy plus input process output U یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com