English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard port U فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port U ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
port U مجرای عبورروغن
port U شیار هادی دهانه
port U دروازه
port U روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port U حمل کردن مزغل تیراندازی
port U سمت چپ ناو
port U ریل اطراف ناو
port U دماغه
port U ترابردن
port U بندر
port U بندرگاه
port U لنگرگاه
port U مامن مبدا مسافرت
port U فرودگاه هواپیما
port U بندر ورودی
port U درب درگاه
port U دورازه
port U در رو مخرج
port U شراب شیرین بارگیری کردن
port U ببندر اوردن حمل کردن
port U درگاه
port U دهانه
port U مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port U پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port U مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port U سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port U اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port U سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
port U باب
port U مدخل
port U به آن وصل است را انتخاب کند
port U بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port U بندر گاه
port U روزنه
port U دریچه
port U وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port U دریچه تبدیل برنامه
i/o port U مدخل ورودی و خروجی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
way port U بندر سر راه
port U مجرا
port U مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
last port U شیپور خاموشی
port U بردن
last port U شیپور عزا
out port U بندر دور از مقصد
out port U بندرخارج از محوطه
main port U ,
main port U بندر اصلی
main port U refrencestation : syn
main port U port principal
intake port U دریچه ورودی
inlet port U دریچه ورودی
intake port U سوپاپ ورودی
port of destination U بندر مقصد
port of debarkation U بندرپیاده شدن کالا یا نیروها
port of call U بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
port of call U بندر لنگراندازی
port of call U بندر توقف
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
port installations U تاسیسات بندری
port hole U مزغل
inlet port U سوپاپ ورودی
high port U حالت دست فنگ
high port U حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
home port U پایگاه اصلی
home port U پایگاه مادر
port hole U روزنه
memory port U درگاه حافظه
midi port U دریچه یا درگاه IDI
destination port U بندر مقصد
deflation port U سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
control port U درگاه کنترل
compensating port U مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
port arms U فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
cargo port U دریچه بارگیری ناو
captain of the port U افسر انتظامات بندر
port complex U مجتمع بندری
aerial port U باراندازی هوایی
admission port U سوپاپ ورودی
admission port U دریچه پذیرش
port complex U لنگرگاه
destination port U بندر تحویل کالا
minor port U بندر کوچک
gas port U محفظه عبور گاز
naval port U بندر دریایی
gun port U مزغل
gas port U لوله عبور گاز
gas port U میله تنظیم گاز
freeing port U شکاف یک طرفه
exhaust port U دریچه خروجی
controlled port U بندرکنترل شده
exhaust port U مجرای خروجی
parallel port U درگاه موازی
port arms U پیش فنگ
aerial port U لنگرگاه هوایی
terminal port U بندر مقصد
supply port U درگاه تدارکاتی
free port U بندر ازاد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
supply port U درگاه تامین
serial port U درگاه ترتیبی
network port U قسمتکارباشبکهاینترنت
serial port U مدخل سری
secondary port U station secondary
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
treaty port U بندر پیمانی
car port U گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
port [software] U دریچه ای [مدار و اتصالی] که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد [نرم افزار] [رایانه شناسی]
video port U قسمتنمایش
transfer port U دریچهانتقال
printer port U قسمتاتصالبهچاپگر
port hand U دستسویچپ
port glass U جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
keyboard port U قسمتاتصالصفحهکلید
ejection port U دهانهپرتاب
Port-au-Prince U شهر پورت اوپرنس
car port U سایبان اتومبیل
secondary port U subordinatestation : syn
sally port U درب ورودی بزرگ
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
port watch U نگهبان بندر
sally port U دروازه بزرگ قلعه
registered port U بندر مشخص
put into port U وارد بندر شدن
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
modem port U قسمتقرارگیریمدم
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
port watch U پست نگهبانی بندر
secondary port U بندر فرعی
secondary port U ,
port of entry U بندر مقصد
sally port U درب اصلی قلعه یا استحکامات
port of entry U بندرمحل ورود
sally port U دروازه عبور از قلعه
sally port U دریچه
port of embarkation U بندر عزیمت
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
disc drive port U قسمتوروددیسک
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
named port of destination U بندر مقصد مشخص
spent fuel port U قسمتسوختمصرفشده
one port radial pump U تلمبه شعاعی یک پرهای
check port/starboard U جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
port auxiliary service U یگان خدمات بندری
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
dual port ram U حافظه تسهیم شده
aerial port squadron U گردان بارانداز هوایی
aerial port squadron U گردان عملیات بارانداز هوایی
continue port/starboard U چرخش به سمت چپ یا راست را ادامه دهید
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
port hand buoy U بویه سمت چپ
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
to try hard to do something U تقلا کردن برای انجام دادن کاری
However hard he tried ... U با این وجود که او [مرد] سخت تلاش کرد ...
hard to please U نازک نارنجی سخت راضی شو
hard to please U مشکل پسند
hard of d. U دیرهضم
hard of d. U ناگوارا
i hard him out U سخنانش را تا اخر گوش داده ام
hard right U اعضایتندرویحزبسیاسی
I am hard at it . U سخت مشغولم
it is not very hard U چندان سخت نیست
it is hard to say U به اسانی نمیتوان قضاوت کرد
it is hard to say U نمیتوان گفت
come down hard on <idiom> U به سختی تنبه کردن
hard on (someone/something) <idiom> U آزار دادن کسی یا چیزی
hard up <idiom> U کمبود پول
hard by U درنزدیکی
hard by U نزدیک
hard U مدل کامپیوتر با دیسک سخت
hard U سخت گیر نامطبوع
hard U زمخت
hard U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
hard U خسیس درمضیقه
hard U متن چاپ شدن یا کپی اطلاعات در سیستم یا کامپیوتر به صورت خوانا.
hard U سخت در مقابل نرم
hard U دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard U بشدت
hard U که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hard U یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند
hard U بسرعت
hard U که پیش از کار کردن درست وسیله باید ترمیم شود
hard U خطای موقت در سیستم
hard U تختهای که حاوی درایو دیسک سخت و واسط های الکترونیکی لزم است که قابل نصب در اتصال سیستم است
hard U مستقیما درمسیر موردنظر
hard U قوی
hard-up U جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard U خطا
hard U سخت
hard U سفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com