English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base U باز سختbaseball
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hard missile base U پایگاه مستحکم موشک
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class. U اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
second base U دومینپایگاه
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
base course U لایه شالوده
base course U لایه اساس قشر اساس
base course U قشر پی راه
base course U قشر لعاب
to base one self U اعتماد کردن
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
sub base U زیر قشر
sub base U زیر بستر
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
r base U ار- بیس
to base one self U تکیه کردن
base 0 U پایه 01
base 0 U decimal
first base U اولینپایگاه
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base running U دویدن بسوی پایگاه
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base width U ستبرای پایه
base ring U رینگ پایه
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base unit U یکای بنیادی
base width U عرض پایه پهنای پایه
base plate U صفحه پای ستون
bayonet base U پایه لامپ میخی
center base U میدان مرکزی
chart base U چارت مبنا
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base unit U یکان مبنا
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base speed U سرعت مبنا
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base spray U بسکهای ته گلوله
base spray U بسک ته
base stone U سنگ زیرین
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base speed U سرعت منتجه
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
base unit U یکان پایگاهی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base peak U پیک مبنا
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base path U مسیر بین پایگاهها
base pairing U جفت شدن بازی
base ore U کانه کم عیار
base operation U عملیات پایگاهی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base of wall U روپی
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of origin U پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of origin U مبداء اصلی
base of operations U پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base of operations U پایگاه عملیات
fire base U مبنای اتش
base of fire U مبنای اتش
base number U عدد پایه
base period U زمان مبنا
base piece U توپ اصلی
base piece U توپ مبنا
base repair U تعمیرات پایگاهی
base repair U تعمیر اساسی
base register U ثبات مینا
base register U ثبات پایه
base price U قیمت مبنا
base price U قیمت پایه
base point U نقطه مبنا
base plug U درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base plate U صفحه زیر ستون
base pitch U فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base piece U مقر
base piece U پایه پایه استقرار
base piece U کف
base piece U قنداق
base piece U قبضه مبنا
base number U عدد مبنا
chart base U چارت مادر
inorganic base U باز معدنی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
pseudo base U شبه باز
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
schiff base U باز شیف
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
single base U باروت یک حبهای
single base U تک مادهای
soft base U باز نرم
software base U مبنای نرم افزار
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
stanchion base U زیرستون
tax base U مبنای مالیاتی
tax base U ماخذ مالیات
polyacidic base U باز چند اسیدی
polyacid base U باز چند اسیدی
octal base U هشت پایهای
inorganic base U باز غیر الی
knowledge base U پایگاه معلومات
knowledge base U پایگاه دانش
knowledge base U پایگاه اگاهی
lewis base U باز لوویس
loctal base U لامپ قفلی
loktal base U لامپ قفلی
magneto base U پایه مگنت
mobilization base U مبنای بسیج
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
monetary base U مبنای پولی
monetary base U پایه پولی
naval base U پایگاه دریایی
number base U مبنای عددی
number base U عدد پایه
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
time base U مبدا زمانی
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base U پایگاه شناور دریایی
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
defense base U پایگاه پدافندی
pin base U پایهمیله
defense base U پایگاه دفاعی
data base U مبنای اطلاعات
data base U پایگاه داده ها
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
conjugate base U باز مزدوج
column base U پایه ستون
column base U ته ستون
fox base+ U فاکس بیس پلاس
fuse base U پایه ی فیوز
wave base U سطحموج
number base U پایه عدد
base of splat U پایهپشتصندلی
bracket base U پایهقلاب
centre base U ستونمرکزی
concrete base U پایهیبتونی
dexter base U پایهراستی
fixed base U پایهثابت
hardwood base U پایهسختچوبی
lamp base U پایهلامپ
magazine base U محلانبارخشاب
recharging base U بخشتغذیه
sinister base U منحنیانتهایی
sprung base U تشکفنری
swivel base U پایهگردنده
telescope base U پایهتلسکوپ
column base U زیرستون
base camp U پایگاه مبنا
bare base U پایگاه اشغال نشده
base memory U حافظه پایه
army base U پایگاه نیروی زمینی
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
base of a triangle U قاعده [مثلثی] [ریاضی]
base rates U نرخ پایه
bare base U پایگاه اماده نشده
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
base born U حرامزاده
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
base address U نشانی پایه
air base U پایگاه هوایی
base rate U نرخ مبنا
base metal U فلز پایه
base rates U نرخ مبنا
base rates U تعرفه مبنا
base rates U اهنگ پایه
Asiatic base U پایه یونی [آسیایی]
army base U پادگان نیروی زمینی
base rate U ارزش اولیه
base rate U تعرفه مبنا
base rate U نرخ پایه
Attic base U پایه ی آتنی
base-court U حیات بیرونی
base metal U فلزات بنیانی
base metal U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal U فلز پست
base metals U فلز پایه
base metals U فلزات بنیانی
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals U فلز پست
base rates U ارزش اولیه
base rate U اهنگ پایه
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base fuze U ماسوره ته
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
base loading U بار اولیه
base map U نقشه مادر
base map U نقشه پایگاه
base font U فونت پیش فرض
base map U نقشه مبنا
base line U خط توجیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com