Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
guilt complex
U
عذابوجدان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
She is laying a guilt trip on
[is guilt-tripping]
me for not breast feeding.
U
او
[زن]
به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من
[به او]
شیر پستان نمی دهم.
guilt
U
گناه مجرمیت محکومیت
guilt
U
جرم
guilt
U
گناه
guilt
U
بزه
guilt
U
تقصیر
to be on a guilt trip
<idiom>
U
احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند
[اصطلاح روزمره]
accessoiral guilt
U
معاونت در جرم
blood guilt
U
خونریزی ناحق
pure of guilt
U
بی تقصیر
pure of guilt
U
بی گناه
guilt feeling
U
احساس گناه
to feel a pang of guilt
U
ناگهانی احساس بکنند که گناه کار هستند
to acknowledge your own guilt
[culpability]
U
به گناه خود اقرار کردن
He bought them expensive presents, out of guilt.
U
او
[مرد]
بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.
U
بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
complex
U
بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex
U
طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex
U
همتافت
complex
U
کمپلکس
complex
U
مختلط
complex
U
مرکب از چند جزء بغرنج
complex
U
:پیچیده
complex
U
اچار
complex
U
عقده روانی
complex
U
مجتمع
complex
U
گروهه مجموعه
complex
U
عقده
complex
U
پیچیده
complex
U
مرکب
complex
U
هم تافت
sigma complex
U
کمپلکس سیگما
hydroelectric complex
U
اجزایتبدیلآببهالکتریسیته
complex dune
U
ریگروانانباشته
orestes complex
U
عقده اورستس
planar complex
U
کمپلکس مسطح
Complex analysis
U
نظریه توابع
[ریاضی]
port complex
U
مجتمع بندری
port complex
U
لنگرگاه
universal complex
U
عقده همگانی
complex number
U
عدد مختلط
[ریاضی]
superiority complex
U
عقده ای
superiority complex
U
خود سر
superiority complex
U
خود رای
superiority complex
U
از خود راضی
superiority complex
U
خودبین
Complex analysis
U
آنالیز مختلط
[ریاضی]
complex plane
U
صفحه مختلط
[ریاضی]
complex conjugate
U
عدد مزدوج مختلط
[ریاضی]
inferiority complex
U
خود کم بینی
complex power
U
توان مختلط
complex number
U
اعداد مختلط
complex number
U
عدد مختلط
complex number
U
عدد مرکب
complex multiplet
U
چندتایی پیچیده
complex indicator
U
نشانگر عقده
complex impedance
U
ناگذرایی مختلط
complex fraction
U
برخه مشترک
complex fraction
U
مخرج مشترک
complex circuit
U
مدار مختلط
complex admittance
U
گذرایی مختلط
base complex
U
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
activated complex
U
کمپلکس فعال شده
inferiority complex
U
عقده حقارت
complex power
U
توان موهومی
complex system
U
سیستم پیچیده
mother complex
U
عقده مادری
medea complex
U
عقده فرزند کشی
oedipus complex
U
عقده ادیپ
medea complex
U
عقده میدیا
labile complex
U
کمپلکس تغییرپذیر
jocasta complex
U
عقده یوکاستا
intermediate complex
U
کمپلکس واسطه
inert complex
U
کمپلکس بی اثر
oedipus complex
U
احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
complex system
U
سازگان پیچیده
compound complex
U
دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
coordinated complex
U
کمپلکس کوئوردینانسی
diana complex
U
عقده دیانا
edipus complex
U
عقده ادیپ
electra complex
U
حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
electra complex
U
عقده الکترا
complex analytic function
U
تابع تحلیلی
[مختلط]
[ریاضی]
complex absolute value function
U
تابع مختلط قدر مطلق
[ریاضی]
aircraft arresting complex
U
وسایل مهار هواپیما
spin paired complex
U
کمپلکس اسپین زوج شده
theory of functions of a complex variable
U
آنالیز مختلط
[ریاضی]
The human brain is a complex organ .
U
مغز انسان عضو پیچیده یی است
complex instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
theory of functions of a complex variable
U
نظریه توابع
[ریاضی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com