English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
guild hall U عمارت شهرداری که اصناف یارسته هادران انجمن می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
guild U اتحادیه
guild U اتحادیه محل اجتماع اصناف
guild U انجمن
guild U رسته
guild U صنف
guild economy U اقتصاد صنفی
guild socialism U اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
guild socialism U سوسیالیسم صنفی
guild socialism U گیلد سوسیالیسم
guild socialism U سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
craft guild U صنف پیشه وران
hall U تالار
hall U اتاق بزرگ دالان
hall U عمارت
hall U سرسرا
The hall has three exits. U سالن دارای سه خروجی است.
cloth-hall U بازار
arrival hall U سالن ورود
departure hall U سالن ترک کردن
hall of residence U خوابگاهیااتاقمتعلقبهدانشگاه
reception hall U قسمتپذیرش
prayer hall U قسمتنمازخواندن
machine hall U راهرویماشین
City Hall U بلدیه
cloth-hall U محل داد و ستد
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
arrival hall U سالن ورود
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
hall-house U تالار باز
hall-church U [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
Egyptian hall U [اتاق عمومی مستطیل شکل]
Egyptian hall U سرسرا
City Hall U شهرداری
City Hall U ساختمان شهرداری
white hall U هیئت حاکمه انگلیس
hall effect U یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
hall effect U اثر هال پدیده هال
freemasons hall U فراموش خانه
music hall U سالن موسیقی
music hall U اطاق ساز ورقص
town hall U عمارت شهرداری
town hall U تالار انجمن شهر
town hall U کاخ شهرداری
hall effect U شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
hall mark U نشان عیارکه ازطرف
to hall over the couls U سرزنش یا توبیخ کردن
mess hall U سالن غذا خوری سرباز خانه
mass hall U سالن غذاخوری
mass hall U سالن نهارخوری
judgement hall U دادگاه
hiring hall U اژانس یا سازمان کاریابی
hall mark U دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
town hall U تالار شهرداری یا فرمانداری
the hall seats one thousand U تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com