English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gravity waves U امواج ثقلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
waves U موج
new waves U نیوویو
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U موج زدن
waves U موج رادیویی
waves U فر موی سر دست تکان دادن
waves U موجی بودن موج زدن
waves U هیجان
waves U خیزاب
the waves of the sea U امواج دریا
radio waves U امواج رادیویی
metric waves U موجهای متری
incoherent waves U امواج همدوس
hertzian waves U امواج هرتز
the waves of the sea U خیزابهای دریا
bed waves U موج بستر
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves U موجهای هجوم
train of waves U قطار موج
brain waves U امواج مغزی
make waves <idiom> U ایجاد دردسر
crashing waves U امواج خروشان
tidal waves U امواج جزرومدی
tidal waves U موجهای پس از زمین لرزه
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
ground waves U امواج زمینی
sound waves U موج صوتی
sound waves U صوت
thermal waves U امواج گرمایی
gravitational waves U امواج جاذبه
gravitational waves U امواج گرانشی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
shock waves U موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves U موج ضربت
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
shock waves U موج ضربه
shock waves U موج ضربهای
The infantry attacked in waves . U پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
detection of seismic waves U ردیابامواجمرتعش
amplification of seismic waves U تقویتکنندهامواجمتزلزل
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
transcription of seismic waves U آوانویسیارتعاشزمینی
deep water waves U موجهای زیرابی
visualization of seismic waves U تجسمارتعاشاتزمینلرزه
gravity U جاذبه زمین کشش انحراف
gravity U نیروی ثقل
gravity U جدیت
gravity U گرانش
gravity U دشواری وضع
gravity U اهمیت شدت
gravity U وقار
gravity U جاذبه زمین درجه کشش
gravity U ثقل
gravity U سنگینی
gravity U گرانی
gravity U جاذبه
gravity meter U گرانی سنج
gravity extraction U بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
gravity drop U زنگ احضار وزنی
gravity davit U جرثقیل گرانشی
gravity davit U قایق بالابر گرانشی
law of gravity U نیروی گرانشی
gravity lubrication U روغنکاری سقوطی
virtual gravity U شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
law of gravity U جاذبه
gravity band U نوارگرانشزمین
intensity of gravity U گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity U شدت با زیادی جاذبه
theoretical gravity U گرانش تئوری
gravity wall U دیوار وزنی
law of gravity U گرانش
centre of gravity U گرانیگاه
acceleration of gravity U شتاب ثقل
acceleration of gravity U شتاب گرانش
acceleration of gravity U شتاب گرانی
specific gravity U وزن مخصوص
bulk gravity U چگالی فاهری
center gravity U گرانیگاه
center of gravity U مرکز ثقل
apparent gravity U شتاب ثقل
apparent gravity U شتاب گرانی
absolute gravity U سنگینی مطلق
centre of gravity U مرکز ثقل
centres of gravity U گرانیگاه
centres of gravity U مرکز ثقل
specific gravity U چگالی
specific gravity U چگالی نسبی
specific gravity U گرانی ویژه
center of gravity U گرانیگاه
gravity chronometer U زمان سنج گرانشی
gravity battery U باتری وزنی
specific gravity U ورن مخصوص
gravity abutment U گرانپایه وزنی
gravity abutment U گرانپایه سنگین
field of gravity U میدان ثقل
gravity dam U سد وزنی
death gravity U حق تدفین
death gravity U حق کفن و دفن
center of gravity U مرکزگرایی
acceleration due to gravity U شتاب ثقل
gravity die casting U ریخته گری حدیدهای ثقلی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
hollow gravity dam U سد تهیده وزنی
center of gravity axis U محور ثقل مرکزی
center of gravity envelope U تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
absolute specific gravity U سنگینی ویژه مطلق
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
cross section of a gravity dam U قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com