Perdic | grappling irons | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 32 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	grappling irons U	لنگر قایق
	grappling irons U	لنگر چهارشاخه
	grappling irons U	چنگک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	grappling U	قلاب
	grappling U	لنگر گاه
	grappling U	کومی کاتا
	grappling U	گرفتن لباس یکدیگر
	grappling iron U	لنگر قایق
	grappling iron U	لنگر چهارشاخه
	grappling iron U	چنگک
	irons U	چوب سرباریک اهنی مثل چوب شماره 21 گلف
	irons U	Fe :symb
	in irons U	نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
	in the irons U	سوار اسب بخصوصی شدن
	irons U	اهن پوش کردن
	irons U	اتوزدن
	irons U	اتو کردن
	irons U	اتو
	irons U	اطو
	irons U	اهن
	fire irons U	سیخ و سه پایه وسایراسبابهای جلو بخاری
	fire irons U	لوازم پای بخاری
	fire-irons U	لوازم بخاری
	too many irons in the fire <idiom> U	بایک دست چند هندوانه بلند کردن
	curling irons U	فرگرم
	curling irons U	فرزلف
	steam irons U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	soldering irons U	هاویه
	soldering irons U	هوویه
	soldering irons U	هویه لحیم کاری
	soldering irons U	هویه
	irons in the fire <idiom> U	وقت سرخاراندن ندارد

Recent search history

Forum search