Perdic | graph theory | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	graph theory U	نظریه گرافها
	graph theory U	تئوری گراف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	graph U	اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
	graph U	طرح خطی
	graph U	رسم
	graph U	نقشه هندسی گرافیک
	graph U	نمایش هندسی
	graph U	نمودار
	graph U	نگار
	graph U	با نمودار نشان دادن
	graph U	نگاره
	graph U	نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
	graph U	وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
	graph U	گراف
	x y graph U	نمودار x-y
	graph U	هجای کلمه
	pie graph U	نمودار مدور
	planar graph U	گراف مستوی
	progarm graph U	گراف برنامه
	reaction graph U	گراف واکنش
	structural graph U	گراف ساختاری
	derivation graph U	ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
	pie graph U	نمودار گرد
	circle graph U	نمودار دایرهای
	bar graph U	نمودار میلهای
	bar graph U	نمایش میلهای
	bar graph U	گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
	column graph U	نمودار ستونی
	picture graph U	نمودار تصویری
	cyclic graph U	گراف دوری
	current graph U	نمودار فعلی
	constitutional graph U	گراف سرشتی
	connected graph U	گراف همبسته
	frequency graph U	نمودار بسامد
	graph follower U	دنبال گر گراف
	graph invariants U	ناورداهای گراف
	graph solution U	حل ترسیمی
	isomorphic graph U	گراف هم ریخت
	directed graph U	گراف جهت دار
	line graph U	نمودار خطی
	logarithmic graph U	نمودار لگاریتمی
	area graph U	نمودار ناحیهای
	graph paper U	کاغذ شطرنجی
	graph paper U	کاغذ میلیمتری
	graph paper U	کاغذ گراف
	acyclic graph U	نگاره سازی ناچرخه یی
	complete graph U	گراف کامل
	road movement graph U	منحنی مسیر راهپیمایی
	connected acyclic graph U	گراف همبسته نادوری
	road movement graph U	گرافیک راهپیمایی
	proportional pie graph U	نمودار گرد متناسب
	crest clearing graph U	نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
	stacked column graph U	نمودار ستونی انباشته
	dual y axis graph U	نمودار با دو محور y
	exploded pie graph U	نمودار گرد تفکیک شده
	paired bar graph U	نمودار میلهای مزدوج
	linked pie/column graph U	نمودار گرد و ستونی پیوسته
	mixed column line graph U	نمودار ستونی- خطی ترکیبی
	one hyndred percent column graph U	نمودار یکصد درصد ستونی
	high/low/close/open graph U	نمودار بالا / پایین / بسته /باز
	liquid crystal bar graph panel indicator U	شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
	theory of value U	نظریه ارزش
	theory U	فرضیه
	second best theory U	نظریه بهترین دوم
	second best theory U	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
	So much for theory! <idiom> U	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
	theory U	اصل کلی
	theory U	تحقیقات نظری
	theory U	نگرش
	theory U	فرض علمی
	theory U	علم نظری
	theory U	نظریه
	theory U	اصول نظری
	theory U	نگره فرضیه
	in theory U	درعلم نظری
	in theory U	د رعالم فرض
	theory U	تئوری
	value theory U	نظریه ارزش
	theory U	فرضیه علمی تعلیم
	theory U	مباحث ریاصیاتی محض
	price theory U	اقتصاد خرد
	quantum theory U	نظریه کوانتومی
	quantum theory U	تئوری کوانتوم
	plutonic theory U	فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
	set theory U	نظریه مجموعه ها [ریاضی]
	poisson theory U	تئوری پویسن
	price theory U	نظریه قیمت
	probability theory U	نظریه احتمال
	probability theory U	نظریه احتمالات
	Group theory U	نظریه گروه ها [ریاضی]
	molecular theory U	نظریه مولکولی
	need press theory U	نظریه نیاز- فشار
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	network theory U	نظریه شبکه
	noncontinuity theory U	نظریه ناپیوستگی
	one factor theory U	نظریه یک عاملی
	learning theory U	نظریه یادگیری
	theory of epigensis U	فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
	quantum theory U	مکانیک کوانتومی [فیزیک]
	perturbation theory U	نظریه اختلال
	theory of law U	فلسفه حقوق
	Order theory U	ترتیب جزئی [ریاضی]
	queing theory U	نظریه صف
	queuing theory U	نظریه صف بندی
	trichromatic theory U	نظریه سه رنگی
	set theory U	تئوری مجموعه ها
	switch theory U	نظریه راه گزینی
	switching theory U	تئوری سوئیچینگ
	tetrachromatic theory U	نظریه چهاررنگی
	theory of accumulation U	نظریه انباشته
	theory of fault U	تئوری تقصیر
	theory of numbers U	نظریه اعداد
	theory of preformation U	فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
	theory of relativity U	نظریه نسبیت
	theory of rent U	نظریه اجاره
	theory of saving U	نظریه پس انداز
	theory of saving U	نظریه مربوط به پس انداز
	transformational theory U	نظریه تطور
	trireceptor theory U	نظریه سه گیرندهای
	social theory U	نظریه اجتماعی
	two factor theory U	نظریه دو عاملی
	queuing theory U	نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
	queuing theory U	نظریه صف
	theory of numbers U	نظریه اعداد [ریاضی]
	recapitulation theory U	نظریه بازپیدایی
	replacement theory U	نظریه جایگزینی
	representation theory U	نظریه نمایش
	viscoelastic theory U	نظریه ویسکوالاستیک
	valence theory U	نظریه والانسی
	underconsumption theory of U	نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
	underconsumption theory of U	cycle business
	sampling theory U	نظریه نمونه گیری
	underconsumption theory U	نظریه مصرف ناکافی
	three component theory U	نظریه سه مولفهای
	atomic theory U	فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
	electron theory U	نظریه الکترونها
	electron theory U	تئوری الکترونی
	emission theory U	فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
	equilibrium theory U	نظریه تعادل
	facet theory U	نظریه رویه ها
	field theory U	نظریه میدانی
	field theory U	تئوری میدان ها
	field theory U	نظریه اساسی میدان
	economic theory U	نظریه اقتصادی
	game theory U	نظریه بازیها
	game theory U	این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
	game theory U	نظریه بازی
	game theory U	تئوری بازی
	general theory U	نظریه عمومی
	group theory U	نظریه گروهها
	group theory U	نظریه گروهی
	electron theory U	نظریه الکترونی
	electomagnetic theory U	نظریه الکترومغناطیسی
	automata theory U	نظریه ماشینها
	balance theory U	نظریه توازن
	capital theory U	نظریه سرمایه
	classical theory U	نظریه کلاسیک
	cloaca theory U	اعتقاد به مقعدزایی
	communication theory U	نظریه ارتباطات
	communication theory U	نظریه ارتباط
	communication theory U	تئوری مخابرات
	set theory U	نظریه مجموعه ها
	consumption theory U	نظریه مصرف
	continuity theory U	نظریه پیوستگی
	fuzzy theory U	نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
	decision theory U	نظریه تصمیم گیری
	decision theory U	تئوری تصمیم
	duplicity theory U	نظریه دو جزیی
	hartree theory U	نظریه هارتری
	leg theory U	روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
	logic theory U	نظریه منطقی
	location theory U	نظریه تعیین محل استقرار صنعت
	labor theory of value U	تئوری ارزش کار
	location theory U	نظریه تعیین مکان
	kinetic theory U	فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
	local theory U	نظریه اختصاصی
	kinetic theory U	نظریه جنبشی
	labor theory of value U	نظریه ارزش کار
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	innovation theory U	ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
	innovation theory U	نظریه نواوری
	innovation theory U	این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
	information theory U	نظریه اطلاعات
	information theory U	نظریه خبر
	mechanistic theory U	نظریه ماشینی نگری
	information theory U	نظریه اگاهی
	valence bond theory U	نظریه پیوند والانس
	A comparison of theory and practice. U	مقایسه ای از نظری و عمل.
	young helmholtz theory U	نظریه یانگ- هلمهولتس
	ligand fild theory U	نظریه میدان لیگاند
	baeyer strain theory U	نظریه کرنش- کشیدگی بایر
	liquidity preference theory U	نظریه رجحان نقدینگی
	liquidity preference theory U	براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
	crystal field theory U	نظریه میدان بلور
	classical theory of money U	نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
	maxwell theory og light U	نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
	malthusian theory of population U	فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
	marginal productivity theory of U	distribution
	bargaining theory of wages U	نظریه چانه زنی مزدها
	benefit theory of taxation U	نظریه مالیات بندی بر پایه انتفاع
	stimulus response theory U	نظریه محرک- پاسخ
	Intersection [set theory] U	اشتراک [مجموعه] [ریاضی]