Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
global knowledge
U
اطلاع سراسری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
global
U
کروی
global
U
پوشش دادن همه چیز
global
U
را با دیگری در متن عوض میکند
global
U
تابع جابجایی که یک قطعه متن
global
U
تابع جستجو و جایگزینی پردازشگر کلمه در یک متن یا فایل کامل
global
U
متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
global
U
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
U
همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
global
U
حافظه فراهم برای همه برنامههای کاربردی ویندوز
global
U
یکپارچه
global
U
کلی
global
U
سراسری
global
U
جهانی
global operation
U
عملیات سراسری
global search
U
جستجوی سراسری
global variable
U
متغیر سراسری
global minimum
U
حداقل مطلق
global maximum
U
حداکثر مطلق
global character
U
کاراکتر سراسری
global backup
U
پشتیبانی کلی
global format
U
فرمت کلی
global reference
U
ارجاع سراسری
global learning
U
یادگیری یکپارچه
global warming
U
مشکلگرم شدنسطحکرهزمین
global search and replace
U
جستجو و جایگزینی سراسری
to a knowledge
U
دانش اندوختن
to my knowledge
<adv.>
U
تا اونجایی که من میدونم
knowledge
U
شناخت
knowledge
U
علم
knowledge
U
ادراک
knowledge
U
دانایی
knowledge
U
دانش
self knowledge
U
خوداگاهی
to a knowledge
U
کسب معرفت کردن
i have no knowledge of it
U
هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
immediate knowledge
U
معرفت بیواسطه
it came to my knowledge
U
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
knowledge
U
آگاهی
knowledge
U
اطلاع
knowledge
U
شناسایی
knowledge
U
علم
knowledge
U
بصیرت
knowledge
U
شناخت
knowledge
U
سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
knowledge
U
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
knowledge
U
معرفت
knowledge
U
وقوف
knowledge
U
دانایی علم
knowledge
U
اگاهی
knowledge
U
آنچه دانسته است
knowledge
U
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
knowledge
U
نرم افزاری که دانش
knowledge
U
دانش
to reach for knowledge
U
برای یافتن
His knowledge has no limits.
U
دانش اوحد واندازه ای ندارد
knowledge base
U
پایگاه اگاهی
reservoir of knowledge
U
مخزن یا گنج دانش
relativity of knowledge
U
نسبی بودن دانش
to reach for knowledge
U
دانش کوشیدن
knowledge representation
U
بازنمود دانش
He did it with his fathers knowledge.
U
با اطلاع پدرش اینکار راکرد
To acquire knowledge.
U
دانش فرا گرفتن
knowledge representation
U
نمایش دانش
rudimentary knowledge
U
دانش مقدماتی یا نخستین
It is common knowledge that ...
U
این را همه کس بخوبی میدانند که ...
meta knowledge
U
اگاهی غیرنمادین
knowledge work
U
کار اطلاعاتی
knowledge acquisition
U
کسب معلومات
knowledge acquisition
U
دانشیابی
knowledge acquisition
آگاهی یابی
indirect knowledge
U
معرفت غیرمستقیم
domain knowledge
U
دانش محیط کاربرد
general knowledge
U
علم اجمالی
carnal knowledge
U
بغل خوابی
carnal knowledge
U
جماع
carnal knowledge
U
مجامعت
expert knowledge
U
تخصص
every branch of knowledge
U
هرشاخه ازعلوم
empirical knowledge
U
معرفت تجربی
knowledge base
U
پایگاه معلومات
knowledge base
U
پایگاه دانش
knowledge is power
U
دانایی توانایی است توانابودهرکه دانابود
knowledge of results
U
اطلاع از نتایج
knowledge of persons
U
شناسایی اشخاص
knowledge of a language
U
دانستن زبانی
knowledge industries
U
صنایع اطلاعاتی
knowledge engineering
U
مهندسی معلومات
knowledge engineer
U
مهندسی دانش
knowledge engineer
U
مهندسی اگاهی
knowledge domain
U
قلمرو دانش
knowledge domain
U
قلمرو اگاهی
knowledge representation
U
نمایش معلومات
equivalent knowledge credit
U
تصدیق دانش علمی
personal knowledge of the judge
U
علم قاضی
equivalent knowledge credit
U
تصدیق اعتبار علمی
Zeal without knowledge is a runaway horse .
<proverb>
U
جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
Madrklmh that every human being is conscious knowledge
U
مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
The way the robbery was committed speaks of inside knowledge.
U
روشی که سرقت مرتکب شده بود منجر از آگاهی درونی می شود .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com