English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fully authorized U تام الاختیار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fully U کاملا
fully U حروف ایجاد شده توسط چاپگر در یک عمل
fully U از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
fully U تخته مدار که همه قط عات را در یک محل دارد
fully U سیر
fully U تماما
fully qualified U جامع الشرایط
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
fully automatic U تمام اتوماتیک
fully empovered U دارای اختیارات تام
fully automatic U کاملا" خودکار
fully responsible U مکلف
fully cooked <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
well done [fully cooked] <adj.> U کاملا پخته [برای گوشت] [غذا و آشپزخانه]
fully-grown U رشدکاملکرده
fully-fledged U انجام تمام وکمال
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
fully hydraulic machine U دستگاه تماما " هیدرولیکی
fully automatic machine U دستگاه تماما"خودکار
fully automatic machine U تمام اتومات
The place was fully packed . U گوش تا گوش آدم نشسته بود
It hast fully registered with her . U درود گرم وصمیمانه
The project is not fully developed yet. U این طرح هنوز پخته وآماده نیست
fully ionized plasma U پلاسمای تمام یونیزه
authorized <adj.> <past-p.> U تصدیق شده
authorized <adj.> <past-p.> U اجازه داده شده
authorized <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
authorized <adj.> <past-p.> U قبول شده
authorized <adj.> <past-p.> U تایید شده
authorized <adj.> <past-p.> U پذیرفته شده
authorized <adj.> <past-p.> U تصویب شده
authorized U مجاز
authorized U ماذون
authorized U شخصی که مجاز است به دستیابی به یک سیستم
authorized U اجازه داده شده
authorized U در اختیار قرار داده شده مجاز به اجازه استفاده داده شده
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
authorized strength U استعداد مجاز
authorized allowance U سهمیه مجاز
authorized allowance U حق
authorized allowance U مزایا مزایای قانونی
authorized bank U بانک مجاز
authorized manpower U نیروی انسانی مجاز
authorized manpower U استعدادپرسنلی مجاز
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
authorized program U برنامه مجاز
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
authorized parts list U لیست قطعات مجاز
authorized parts list U سهمیه مجاز قطعات
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
authorized stockage list U صورت شارژ انبار
authorized stockage list U لیست ذخیره انبار مجاز
authorized strength of theater U استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Fully exposed (over-exposed)to the sun. U درسینه آفتاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com