Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
friday prayer leader
U
امام جمعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
friday prayer
U
صلوه الجمعه
friday prayer
U
نماز جمعه
I need them before friday.
من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
before friday
U
قبل از جمعه
Get it to me before Friday .
U
قبل از جمعه آنرا به من برسان
Friday
U
ادینه
Friday
U
جمعه
girl friday
U
زن کار امد و لایق
girl friday
U
معاون زن
girl friday
U
دستیار زن
Good Friday
U
جمعه قبل از عید پاک
man friday
U
مستخدم یا یارخیلی مفید
man friday
U
کمک با ارزش
Can I make an appointment for friday?
U
آیا میتوانم برای روز جمعه وقت قبلی بگیرم؟
Thank God it's Friday!
[TGIF]
U
خدا را شکر امروز جمعه است!
[چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
She wI'll arrive on friday morning .
U
جمعه صبح وارد خواهد شد
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings.
U
عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
She's agreed to fill in for me on Friday, but I'd be pushing my luck if I asked her to do it on Saturday, too.
U
او
[زن]
موافقت کرد روز جمعه جاینشین من باشد اما من شورش را در می آوردم اگر از او
[زن]
درخواست بکنم که شنبه هم جاینشین من بشود.
prayer
U
نماز
prayer
U
تقاضا
prayer
U
دعا
leader
U
سر دسته
leader
U
رهبر
leader
U
قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader
U
درباره سایر رکوردهای فایل
leader
U
رکورد اولیه حاوی اطلاعات
leader
U
هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
leader
U
پیشتاز
leader
U
سرپرست
leader
U
فشنگ راهنمای پیچی
leader
U
فرمانده دسته
leader
U
پیشوا
leader
U
راهنما فرمانده
leader
U
قائد
leader
U
سردسته
leader
U
قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
رئیس
not to have a prayer of achieving something
U
کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
prayer in congregation
U
نماز جماعت
the loard's prayer
U
دعای ربانی
morning prayer
U
نماز بامداد
the loard's prayer
U
دعای خداوند
supererogatory prayer
U
دعای نافله
prayer meeting
U
انجمن دعا
prayer ful
U
پردعا
prayer carpet
U
سجاده
prayer beads
U
لوبیای گیاه چشم خروس
prayer beads
U
دانههای تسبیح
prayer hall
U
قسمتنمازخواندن
nocturnal prayer
U
نماز شب
nocturnal prayer
U
نماز شبانه
unit of prayer
U
رکعت
prayer design
U
طرح محرابی
granting a prayer
U
استجابت دعا
call to prayer
U
اقامه قبل از نماز
Lord's Prayer
U
دعای خداوند
call to prayer
U
اذان
prayer niche
U
محراب
prayer books
U
دعانامه
prayer books
U
نماز نامه
prayer books
U
کتاب نماز
prayer book
U
دعانامه
prayer book
U
نماز نامه
prayer book
U
کتاب نماز
prayer-niche
U
سکو
prayer-niche
U
طاقچه
funeral prayer
U
نماز میت
prayer design
U
طرح سجاده ای
prayer rug
U
فرش های محرابی
prayer rug
U
فرش های سجاده ای
prayer rug
U
فرش های جانمازی
prayer-niche
U
محراب
prayer beads
U
تسبیح
daily prayer
U
نمازهای یومیه
eclipse prayer
U
نماز ایات
fear prayer
U
نماز وحشت
film leader
U
فیلم
file leader
U
سردسته
leader of the negotiations
U
سرپرست مذاکرات
film leader
U
سر
follow-my-leader
U
نوعیبازیبچهگانه
cheer leader
U
رهبر تماشاگران
leader's rule
U
روش تعیین مسافت امن هنگام اجرای تیر بالای سربوسیله تیربار
leader pricing
U
پیشرو در قیمت گذاری
brand leader
U
علامت تجارتی
brand leader
U
پیشرو در بازار
cheer leader
U
شیپورچی
leader merchandising
U
پیشرو در عرضه
floor leader
U
رهبر فراکسیونهای مجلس
flight leader
U
فرمانده پرواز
file leader
U
سرقطار
file leader
U
پیشرو
file leader
U
سردسته
leader's rule
U
تعیین مسافت امن
loss leader
U
کالایی که با ضرر فروخته میشود
loss leader
U
کالایی که با قیمت پایین
squadron leader
U
سرگرد هوایی
spiritual leader
U
امام
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
file leader
U
پیش اهنگ
brand leader
U
بهترین علامت تجاری بهترین مارک
platoon leader
U
فرمانده دسته
market leader
U
دارای رهبریت بازار
market leader
U
پیشرو بازار
market leader
U
پیشقدم در بازار
brand leader
U
مارک معروف
loss leader
U
بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
to bend the knee in prayer
U
رکوع کردن
Ladik prayer rug
U
قالیچه سجاده ای لادیک
[این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
Baluchi prayer rug
U
قالیچه سجاده بلوچی
To rinse the prayer carpet .
<proverb>
U
جا نماز آب کشیدن .
time for the second daily prayer
U
فهر
tone leader generator
U
ژنراتوررهبریصدا
film leader indicator
U
راهنمایفیلمخودکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com