English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
free docks U تحویل در بارانداز
free docks U نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
docks U جایگاه متهم در دادگاه
docks U سرسره
docks U تعمیرگاه کشتی
docks U حوض تعمیرات
docks U حوضچه تعمیر ناو
docks U جای محکوم یازندانی در محکمه
docks U جاخالی کردن موقوف کردن
docks U بریدن کوتاه کردن
docks U اسکله
docks U بارانداز
docks U لنگرگاه
dry docks U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry docks U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry docks U حوض خشک
dry docks U محل تعمیر کشتی
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will U طیب خاطر
free will U ازادی اراده
free will U اختیاری
free will U اختیار
free will U اراده ازاد
i did that of my own free will U این کار را کردم
having free will U ازادکار
free for all U زدوخوردهمگانی
free for all U داد وبیداد
You are free to go now. U اکنون آزادید بروید.
i did that of my own free will U به میل خود
having free will U فاعل مختار
free <adj.> U دست و دلباز
free U پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free U ازادکردن
free U مجاز منفصل
free U بخشودن
free U فاقد
free U پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free U پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free U حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free U روا
free U رها
free U بطور مجانی ازادکردن
free U ترخیص کردن میدانی
free U جایز
free U کمی محدودیت نوع اسلحه
free U حرکت قایق در جلو باد
free U مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free U بازیگر ازاد
free U رایگان سخاوتمندانه
free U مجانی
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all U مسابقه بین این اسبها
free U ازاد
free U مستقل
free U مطلق
free U موجود در دیسک یا حافظه
free U اختیاری مختار
free U تحویل
free thinkers U افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free stream U جریان ازاد
free volume U حجم ازاد
free support U تکیه گاه ازاد
free surface U سطح اب ازاد
free thinkers U ازاد فکران
free surface U مخازن ازاد اب
free surface U سطح ازاد
free of all average U معاف از هرگونه خسارت
free thinker U وبه مذهب بی اعتنا است .
free swimming U شناور
free swimming U قادر به شنا
free zone U منطقه ازاد تجاری
free thinking U ازادی از قیود مذهب
free wheeling U بازی بدون نقشه قبلی
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free wheeling U حالت خلاصی
free wheeling U خلاصی
free with ones money U ولخرج
free world U جهان ازاد
free world U کشورهای غیرکمونیست
free zone U منطقه ازاد
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free moisture U رطوبت سطحی
guns free U توپها اتش باختیار
heart free U ازاد ازقید عشق
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free thought U وارستگی از مذهب
free thought U ازادی فکر لامذهب
free throw U پنالتی
free throw U پرتاب ازاد
free throw U پاس بدون مانع
free throw U پرتاب بدون مانع برای یار
free tower U برج ازاد
free tower U برج پرش ازاد
free trader U تجارت ازاد
free trader U بدون گمرک
free turbine U توربین ازاد
free verse U شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free vortex U گرداب ازاد
heart free U مبرا از عشق
free spool U چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free of charge U رایگان
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free on board U بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail U تحویل در راه اهن
free on rail U قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail U تحویل کالا روی قطار
free on truck U تحویل کالا روی کامیون
free of all charges U بدون هیچگونه مخارج
free oscillation U نوسان ازاد
free person U حر
free on boand U فوب
free of tax U بدون مالیات
free of charge U معاف از حقوق گمرکی
free of charge U مجانی
free of cost U مجانی
free of cost U مفت
free of duty U معاف از عوارض گمرکی
free of expense U مجانی
free of expense U بیخرج
free of particular average U معاف از خسارات جزئی
free play U بازی ازاد
free play U ازاد
free play U لق
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space U فضای ازاد
free space U فضای خالی
free spillweir U سرریز ازاد
free spoken U رک گو
free spoken U ساده گو
free spoken U بی پرده
free spoken U بی محابا
free spokenness U رک گویی
free on quay U تحویل دراسکله
free silver U مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free play U بدون محدودیت
free position U روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical U رادیکال ازاد
free recall U یاداوری ازاد
free redical U بنیان ازاد
free rocket U موشک ازاد
free rocket U موشک غیر هدایت شونده
free rotation U چرخش ازاد
free safety U مدافع در منطقه ضعف
free sample U نمونه مجانی
free spokenness U ساده گویی
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
free rider U آدم انگل
free rider U آدم لاشخور
free rider U آدم مفت خور
barrier-free U بدون حائل
Free Classicism U [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
Free Gothic U احیای سبک گوتیک
Free style U [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
problem-free <adj.> U بدون دردسر
trouble-free <adj.> U بدون زحمت
problem-free <adj.> U بدون زحمت
parallax-free <adj.> U بدون اختلاف در رویت
parallax-free <adj.> U بدون اختلاف منظر
trouble-free <adj.> U بدون دردسر
Free Tudor U [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed, <adj.> U دست و دلباز
postage-free <adj.> U حمل رایگان
free shipping <adj.> U حمل رایگان
postage-free <adj.> U ارسال رایگان
free shipping <adj.> U ارسال رایگان
postage-free <adj.> U ارسال مجانی
free shipping <adj.> U ارسال مجانی
leave someone free to U مخیر گذاشتن کسی
tax free U بخشوده از مالیات
tax free U معاف از مالیات
the free list U صورت کالای بی گمرک
to set free U ازادکردن
weapons free U جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
free-range U آزادچر
free-range U خانگی
free-standing U خودایستا
free-standing U غیرمتصل
free-standing U مجزا
stimulus free U محرک- نابسته
setting free U ازاد کردن برده
mean free for scattering U مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path U مسافت ازاد متوسط
mean free path U مسافت ازاد میانگین
obsolescence free U دستگاه متروک
post free U بدون نیاز به تمبر زدن
running free U خلاص کار کردن
running free U بادبانی با باد پاشنه
sailing free U باد ازاد
set free U ازاد کردن
setting free U عتق
free-standing U مستقل
free-standing U آزاد
fat-free U بدونچربی
free and easy <idiom> U غیر رسمی
free hand <idiom> U کاملاآزاد درانجام کاری
alcohol-free <adj.> U بدون الکل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com