Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
frame frequency
U
بسامد صحنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frame-up
U
توط ئه
frame
U
پاپوش درست کردن
frame
U
صحنه
frame
U
چهارچوب
frame
U
قواره
frame
U
بدن
frame
U
چهارچوب تنه
frame
U
ساختمان
frame
U
منطق اسکلت
frame
U
قاعده
frame
U
فرمول
frame
U
بیان کردن
frame
U
تنظیم کردن
frame
U
چارچوب گرفتن طرح کردن
frame
U
باربست
frame
U
سازه
frame-up
U
پرونده سازی
frame
U
قاب کردن
frame
U
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
frame
U
خطای ناشی از یک بیت مشکل دار در فریمی در نوار مغناطیسی
frame
U
کنترل هایی
frame
U
هیکل حالت موقتی
frame
U
استاتور استخوان بندی
frame
U
قاب چارچوب کمان
frame
U
فریم
frame
U
تنه
frame
U
کالبد
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
frame
U
دنده عرضی
frame
U
قاب کادر
frame
U
قاب کردن قاب گرفتن
frame
U
بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
ox frame
U
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
to frame someone
U
پاپوش درست کردن برای کسی
frame
U
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
to frame someone
U
کسی بیگناه را متهم کردن
saw frame
U
کمان اره
frame up
U
دوز وکلک
frame up
U
دسیسه
frame
U
شاسی
K-frame
U
قاببصورتحرفk
frame up
U
توط ئه
frame
U
چارچوب
frame
U
قاب
frame
U
و مرز اطراف فضای پنجره
freeze-frame
U
قاب ایستا
crane frame
U
چارچوب جرثقیل
burner frame
U
قالب
sill of frame
U
آستانهقاب
timber frame
U
قالبچوبی
track frame
U
قالبشیار
chassis frame
U
چارچوب شاسی
vertical frame
U
قالبعمودی
freeze-frame
U
قاب ایستایی
casement frame
U
قاب بازشو
roller frame
U
قالبدورانی
portal frame
U
قالبدرگاهی
distribution frame
U
مقسم
door frame
U
چارچوب در
frame push
U
اهرم فشاردهنده
frame stile
U
قالبنردبانی
head of frame
U
سرقاب
time frame
U
چارچوب زمانی
sash frame
U
حمایلقاب
burner frame
U
سوخت
adjustable frame
چهارچوب قابل تنظیم
metal frame
U
قالبفلزی
overhead frame
U
قالببالایسر
time frame
U
مدت لازم
claim frame
U
فریم مخصوص برای مشخص کردن ایستگاه آغاز کننده شبکه
frame antenna
U
انتن چارگوش
provisional frame
U
ان بخش از بازی بولینگ که گوی موقعی پرتاب شده که بخش قبلی مورد اعتراض است
plan frame
U
چارچوب برنامه
piling frame
U
داربست
page frame
U
قاب صفحه
page frame
U
قالب صفحه
pack frame
U
کوله پشتی زین دار
open frame
U
هر بخش از بازی بولینگ باناتوانی در انداختن تمام میله ها
mirror frame
U
جعبه اینه
mast frame
U
قاب چهارگوش
main frame
U
کامپیوتر بزرگ
magnet frame
U
یوغ اهنربایی
machine frame
U
چارچوب دستگاه
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
space frame
U
قاب سه بعدی
spinning frame
U
چهارچوب یا دستگاه نخ تابی
frame house
U
خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
picture frame
قاب عکس
frame of an apparatus
U
شاسی
frame of hachsaw
U
کلاف اره چکی
frame partition
U
جداگر سازه دار
frame partition
U
تیغه تیرپایهای
frame partition
U
تیغه قالبی
frame work
U
چهارچوب
cold frame
U
سرما دورکن
two light frame
U
پنجره دوچشمه
two light frame
U
پنجره دو قلو
to connect to frame
U
اتصال به بدنه
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
full frame
U
قاب کامل
walking frame
U
قالبچهارپا
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
warp frame
U
قاب چله
frame agreement
U
توافق اولیه
frame agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
box-frame
U
قاب صندوقی
door-frame
U
چارچوب در
window-frame
U
قاب پنجره
window frame
U
قاب پنجره
frame-ups
U
توط ئه
frame-ups
U
پرونده سازی
frame of reference
U
چهارچوب داوری
to frame an answer
U
پاسخی را طرح کردن
web frame
U
قالبشبکهای
wire frame
U
قالبفلزی
c frame press
U
پرس با قالب "سی " شکل
climbing frame
U
وسیلهایمخصوصبازیکودکان
frame of mind
U
حالتذهنیفرد
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
bar frame
U
تیرک قاب
base frame
U
چهارچوب زیر دستگاهها
beacon frame
U
فرم مخصوص در پروتکل FDDI که پس از توقف در شبکه ارسال میشود
warping frame
U
قالبپیچنده
micro to main frame
U
پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
swing frame grinder
U
دستگاه سنگ زنی نوسان دار
intermediate distribution frame
U
مقسم میانی
wire frame model
U
نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
wood frame construction
U
ساختمان با استخوانبندی چوبی
gap frame press
U
پرس "سی " شکل
track roller frame
U
قالبگردندهشیاردار
I am not in the right frame of mind. I cannot concerntrate.
U
فکرم حاضرنیست ( تمرکز فکر ندارم )
middle rial of door frame
U
قیدچه
double frame hobbing machine
U
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
frame of mind (good or bad)
<idiom>
U
locomotive frame drilling machine
U
دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
top and bottom rail of door frame
U
پاسار
frequency
U
تواتر
frequency
U
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency
U
فراوانی تردد
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
فرکانس
frequency
U
فرکانس تناوب
frequency
U
فراوانی
frequency
U
کثرت وقوع
frequency
U
تکرار
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
U
فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency
U
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency
U
بسامد
frequency
U
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
image frequency
U
فرکانس تصویر
frequency variation
U
تغییر یا نوسان فرکانس
hum frequency
U
فرکانس اغتشاشات صوتی
impluse frequency
U
فرکانس پالس
impluse frequency
U
فرکانس پولز
idle frequency
U
فرکانس بی باری
impluse frequency
U
فرکانس ضربان
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
lift frequency
U
تعداددفعات حمل بار
lift frequency
U
تناوب حمل و نقل
law of frequency
U
قانون بسامد
intermediate frequency
U
فرکانس میانی
intermediate frequency
U
فرکانس میانه
instantaneous frequency
U
مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
input frequency
U
فرکانس ورودی
input frequency
U
فرکانس اولیه
infrasonic frequency
U
فرکانس مادون صوت
limiting frequency
U
بسامد حدی
inermediate frequency
U
بسامد واسطه
high frequency
U
فرکانس بالا
high frequency
U
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
frequency stabilizer
U
پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization
U
پایدار نمودن فرکانس
frequency stability
U
پایداری فرکانس
frequency spectrum
U
بیناب فرکانس
frequency spectrum
U
طیف فرکانس
frequency sweep
U
انحراف یا شیفت فرکانس
frequency shift
U
انحراف یا شیفت فرکانس
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
frequency response
U
خم دامنه- بسامد
frequency response
U
واکنش بسامدی
telephone frequency
U
بسامه تلفنی
frequency respone
U
پاسخ فرکانس
frequency standard
U
استاندارد فرکانس
frequency synthesizer
U
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
high frequency
U
بسامد بالا
high frequency
U
پربسامد
high frequency
U
دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
group frequency
U
بسامد گروهی
fundamental frequency
U
بسامد اصلی
frequency function
U
تابع تکرار
[ریاضی]
frequency tuning
U
تنظیم فرکانس
frequency triplication
U
تریپلاژ فرکانس
frequency tripler
U
دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency transformer
U
مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency tolerance
U
میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency table
U
جدول بسامد
frequency resistering
U
ثبت و ضبط فرکانس
threshold frequency
U
بسامد استانه
radio frequency
U
قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com