English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
forces of production U نیروهای تولید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U پاس بی هدف
forces U یکان قسمت نظامی
forces U قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces U نیروی نظامی
forces U وادار کردن
forces U مجبورکردن
forces U قدرت
forces U مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces U شروع به عمل یا کار
forces U نافذ
forces U تحمیل کردن
forces U مجبور کردن
forces U شدت عمل
forces U عده
forces U قوا
forces U نفوذ
forces U عنف
forces U جبر
forces U نیرو
forces U زور
forces U فشار دادن
forces U بردار نیرو
forces U خشونت نشان دادن
forces U بازور جلو رفتن تحمیل
forces U بیرون کردن
forces U راندن
forces U بی عصمت کردن
forces U بزور بازکردن
forces U مجبورکردن بزورگرفتن
forces U مسلح کردن
forces U درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
distribution of forces U تقسیم نیروها
enemy forces U نیروهای دشمن
special forces U نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
screening forces U نیروهای پاسیور
restraining forces U نیروهای مهار کننده
resolution of forces U تجزیه نیروها
four forces of nature U چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces U نیروهای خودی
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
garrison forces U نیروهای پادگانی
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
composition of forces U ترکیب نیروها
component forces U نیروهای مولفه
naval forces U نیروی دریایی
auxiliary forces U قوای کمکی
auxiliary forces U نیروی کمکی
barrier forces U نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces U نیروهای خودی
blue forces U نیروهای ابی
triangle of forces U سه گوشه نیروها
triangle of forces U مثلث نیروها
transient forces U نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
system of forces U دستگاه نیروها
combat forces U نیروهای رزمی
combined forces U نیروهای مرکب
component forces U نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
assigned forces U نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
naval forces U نیروهای دریایی
polygon of forces U بس گوشه نیروها
polygon of forces U کثیرالاضلاع نیروها
political forces U نیروهای سیاسی
people forces U نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
people forces U نیروی پایداری
parallelogram of forces U متوازی الاضلاع نیروها
package forces U نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
orientation forces U نیروهای دو قطبی- دو قطبی
orange forces U علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
opposing forces U نیروهای درگیر نبرد
opposing forces U نیروهای متخاصم
nato forces U نیروهای پیمان ناتو
market forces U عوامل موثردر بازار
ground forces U نیروی زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
irregular forces U نیروهای نامنطم
irregular forces U نیروهای چریکی
land forces U قوای بری
land forces U نیروی زمینی
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
lateral forces U نیروهای عرضی
marine forces U تفنگداران دریایی
marine forces U نیروی تفنگدار
market forces U نیروهای بازار
nuclear forces U نیروهای هستهای
assigned forces U نیروهای زیر امر
distribution of forces U واگذاری نیروها
police forces U نیروی انتظامی
police forces U نیروی پلیس
police forces U دادگاه پلیس
task forces U گروه کار
fundamental forces U نیروهای بنیادی [فیزیک]
air forces U نیروی هوایی
expeditionary forces U قشون استعماری
expeditionary forces U نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
special forces U نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
task forces U تاسک فورس
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U نیروی اجرای عملیات
expeditionary forces U نیروی اعزامی
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces U نیروهای مسلح
fundamental forces U اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
army forces U نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
army forces U نیروهای زمینی
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production U حاصل دادن
production U ارائه
production U اقامه
production U تولید محصول
over production U عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
production U تولید کردن
production U ایجاد
over production U محصول زیادی
production U کنترل ساخت یک محصول
production U فراوری
production U تولید
production U عمل اوری ساخت
production U استخراج
production U فراورده محصول
production U محصول عمل
production U ساخت مواد برای فروش
production U فرآورده کارگاه
production U تولید دستهای
production U تولید حجم بزرگ محصولات
production U سرعت ساخت محصول
production U الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production U ارائه ساخت
armed forces courier U پیک نیروهای مسلح
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
peace keeping forces U نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
amphibious striking forces U نیروهای ضربتی اب خاکی
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
armed forces courier U پیک ارتشی
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
armed forces police U دژبان نیروهای مسلح
volume of production U حجم تولید
production process U روند ساخت
track production U شروع تعقیب هدف
track production U فهور هدف
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
production program U برنامه تولید
electricity production U تولیدالکتریسیته
production process U جریان تولید
production missile U موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
production of oil U استخراج نفت
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
production part U بخش تولید
production period U دوره تولید
production planning U برنامه ریزی تولید
production desk U میزمحصولات
production process U فرایند تولید
production method U روش تولید
production adviser مشاوره محصولات
production platform U سکویتولیدات
surplus production U فزونی تولید
surplus production U مازاد تولید
production of sound تولیدات صدا
surplus production U تولید اضافی
production efficiency U کارائی در تولید
series production U سری سازی
production engineer U مهندس تولید
production facility U سهولت تولید
scale of production U مقیاس تولید
roundabout production U تولید با کارائی بیشتر
production frontier U مرز تولید
relations of production U رابطه تولید
production function U تابع تولید
production gap U شکاف تولید
production time U زمان تولید
production efficiency U کارائی تولید
production cost U ارزش ساخت
production programme U برنامه تولید
production routine U روال تولید
production rule U قاعده
production rule U تولید
production run U اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
production technique U فن تولید
production technique U روش فنی تولید
production account U حساب تولید
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
production capacity U فرفیت تولید
production coefficient U ضریب تولید
production control U کنترل تولید
production cost U هزینه تولید
production time U زمان ساخت
bulk production U تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
food production U تولید غذا
full production U تولید کامل
full production U تولید در حداکثرفرفیت
batch production U تولید زیاد یک نوع کالا
ingot production U تولید شمش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com