Perdic | flux of a vector | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 166 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	flux of a vector U	شاره بردار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vector analysis [vector calculus] U	حساب برداری [ریاضی]
	vector potential of a solenoidal vector U	پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
	flux U	فلوی الکتریکی
	flux U	فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
	flux U	گدازاور
	flux U	ماده گدازاور
	flux U	تغییرات پی در پی جریان
	flux U	تراوش
	flux U	ترشح
	flux U	فلوی مغناطیسی
	flux U	روان ساز
	flux U	سیلان
	flux U	ریزش
	flux U	سیل
	flux U	سرعت جریان
	flux U	گداختگی
	flux U	گداز تغییرات پی درپی
	flux U	اسهال خون ریزش
	flux U	جاری شدن گداختن
	flux U	اب کردن
	flux U	شار
	flux U	گدازا
	flux U	ذوب کننده
	flux linkage U	مدار فلوی مغناطیسی
	flux valve U	دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
	heat flux U	شار گرمایی
	heat flux U	شار گرما
	thermal flux U	شار گرمایی
	thermal flux U	شار گرما
	line of flux U	خط شار
	flux intensity U	شدت میدان مغناطیسی
	flux density U	چگالی شار
	electric flux U	شاره برقی
	electric flux U	شار الکتریکی
	electromagnetic flux U	شاره الکترومغناطیسی
	field flux U	شاره میدان
	line of flux U	خط قوه
	flux and reflux U	جزرومد
	flux and reflux U	تغییرات زمانه
	radiant flux U	شار تابشی
	flux density U	تراکم فشار
	line of flux U	خطوط قوا
	luminous flux U	جریان تشعشع در طول موج مریی
	luminous flux U	شاره روشنایی
	magnetic flux U	شار مغناطیسی
	magnetiv flux U	شار مغناطیسی
	radiant flux U	درجه نشر و تراوش نیروی موجی
	radiant flux U	شاره تابان
	welding flux U	روانساز جوشکاری
	solar flux U	شار خورشیدی
	soldering flux U	جوهر
	soldering flux U	گداز اور لحیم کاری
	magnetic flux U	فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
	magnetic flux U	خط قوه
	luminous flux U	شار روشنایی
	luminous flux U	فلوی روشنایی
	luminous flux U	جریان نور
	luminous flux U	شار نوری
	magnetic flux U	سیل مغناطیسی
	magnetic flux U	جریان مغناطیسی
	static flux U	شار استاتیک
	flux density U	چگالی شاره
	bloody flux U	اسهال خونی
	conservative flux U	شاره ثابت
	stray flux U	شاره هرز
	leakage flux U	شاره هرز
	magnetic flux meter U	دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
	magnetic flux intensity U	شدت فلوی مغناطیسی
	magnetic flux density U	چگالی شار مغناطیسی
	magnetic flux density U	چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
	heat flux density U	چگالی شار گرما
	inductive flux linkage U	پیوست القائی
	inductive flux linkage U	تزویج القائی
	zigzag leakage flux U	شار پراکنده زیگزاگ
	magnetic leakage flux U	فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
	magnetic flux line U	خط میدان مغناطیسی
	line of magnetic flux U	خط شار مغناطیسی
	flux linking a turn U	شاره دوره
	flux linking a coil U	شاره پیچک
	near-constant state of flux U	تغییر همیشگی
	magnetic flux density U	چگالی شاره مغناطیسی
	electric flux density U	چگالی شار الکتریکی
	diffusion of magnetic flux U	شاره هرز
	critical heat flux U	چگالی جریان شبکه
	critical heat flux U	شارحرارتی بحرانی
	vector U	خط پرتاب بمب یاگلوله
	vector U	آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
	vector U	پردار
	vector U	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
	vector U	برداری
	vector U	حامل
	vector U	بردار
	vector U	مسیر ناوبری هواپیما
	vector U	راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
	vector U	شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
	vector U	مسیر جهت
	vector U	مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
	vector U	خط سیر
	vector U	سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
	vector U	پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
	vector U	که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
	vector U	حامل بردار
	critical heat flux ratio U	نسبت شار حرارتی بحرانی
	wind vector U	سمت باد
	vector power U	توان برداری
	wind vector U	جهت حرکت باد
	vector processor U	پردازنده برداری
	vector product U	حاصلضرب برداری
	vector psychology U	روانشناسی بردار نگر
	vector quantities U	اندازههای برداری
	vector quantity U	کمیت برداری
	vector sights U	دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
	voltage vector U	بردار ولتاژ
	wave vector U	بردار موج
	vector space U	فضای برداری [ریاضی]
	basis vector U	بردار پایه [ریاضی]
	vector space U	فضای خطی [ریاضی]
	location vector U	بردار مکان [ریاضی]
	vector product U	ضرب برداری [ریاضی]
	radius vector U	بردار مکان [ریاضی]
	Euclidean vector U	بردار اقلیدسی [ریاضی]
	vector field U	میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
	vector calculus U	حساب برداری [ریاضی]
	vector product U	ضرب خارجی [ریاضی]
	position vector U	بردار مکان [ریاضی]
	arthropod vector U	کنه خونخوار
	normal vector U	بردار قائم
	normal vector U	بردار عمود
	magnetization vector U	بردار مغناطیس کنندگی
	magnetic vector U	بردار مغناطیسی
	light vector U	بردار نور
	lift vector U	بردار برا
	interrupt vector U	بردار وقفه
	initial vector U	مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
	dope vector U	بردار خصیصه نما
	dope vector U	خصیصه نما
	dope vector U	بردار
	code vector U	بردار رمز
	circulation of a vector U	چرخه بردار
	burgers vector U	بردار برگرز
	axial vector U	بردار محوری
	arthropod vector U	کنه ارتروپود
	polar vector U	بردار قطبی
	state vector U	بردار وضعیت
	vector pair U	زوج برداری
	state vector U	بردار حالت
	vector analysis U	تحلیل برداری
	vector diagram U	نمودار برداری
	vector display U	نمایش برداری
	vector field U	میدان برداری
	vector graphics U	نگاره سازی برداری
	state vector U	بردار حلات
	radius vector U	شعاع حامل
	field vector U	بردار میدان
	radius vector U	بردار شعاعی
	poynting's vector U	بردار پوینتینگ
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	vector graphics display U	بردار نمایش گرافیکی
	magnetic vector potential U	پتانسیل بردار مغناطیسی
	continuously set vector U	عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
	distance vector protocols U	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
	vector data aggregate U	بردار اطلاعات مجتمع
	magnetic field vector U	بردار میدان مغناطیسی
	vector/waveform monitor U	صفحهنمایشدیجیتالی
	fallout wind vector plot U	طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی