English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
floating population U جمعیتشناور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
population U جمعیت
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
the t. population U تمامی نفوس
population U نفوس
population U تعداد مردم مردم
population U سکنه
population planning U برنامه ریزی جمعیت
population structure U ساخت جمعیت
population structure U ترکیب جمعیت
population trap U تله جمعیتی
population inversion U وارونگی جمعیت
population growth U رشد جمعیت
population explosion U انفجار جمعیت
population distribution U توزیع جمعیت
population density U تراکم جمعیت
optimum population U حد مطلوب جمعیت
infinite population U جامعه نامحدود
young population U جمعیت جوان
sampling population U جامعه نمونه گیری
sparse population U جمعیت کم یا پراکنده
population [pop.] U تعداد مردم
population [pop.] U جمعیت
zero population growth U رشد جمعیت صفر
working population U جمعیت شاغل
urban population U جمعیت شهری
the total population U همه مردم
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
the total population U همه جمعیت
the population is stationary U شماره نفوس انجا کم وزیادنمیشود
stimulus population U جامعه محرکها
stationary population U جمعیت ثابت
population [pop.] U مردم
finite population U جامعه محدود
aging population U جمعیت سالمند
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
doubling time of population U زمان دو برابر شدن جمعیت
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hidden momentum of population growth U به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
hidden momentum of population growth U سبب گستردگی والدین اینده میشود
floating U محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
floating U نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن
floating U علامت عددی در عدد کسری که با یک نقط ه پس از اولین رقم و بعد توان نشان داده میشود. تا همه اعداد به حالت استاندارد نمایش داده شوند
floating U غوطه ور
floating U نوک پرواز کننده
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
floating U پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating U غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
floating U سیال مواج
floating U صاف کردن
floating U لیسه کردن
floating U شناور
floating U متحرک برروی اب
floating U مواج
floating U فاقدوسیله اتصال
floating U شناوری
floating U جابجا شده
floating U اضافی
floating U متحرک
floating U متغیر
floating ribs U دندههای ازاد
to stay floating U معلق ماندن [در محیطی] [فیزیک] [شیمی]
floating trade U تجارت دریایی
floating reticle U تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
floating screed U شمشه گچی
floating tool U ابزار متحرک
floating aquatics U ابزیان شناور
floating point U با ممیز شناور
floating head U تیغهمسطح
floating rib (2) U دندهآزادجناقسینه
floating roof U سقفشناور
floating sleeve U آستینبلندآزاد
floating voter U فردیکهبههیچحزبسیاسیمتکینیست
floating point U ممیز شناور [ریاضی]
floating reserve U نیروی ذخیره احتیاط متحرک
floating base U پایگاه شناور دریایی
floating drydock U حوضچه شناور خشک
floating reticle U عدسی مواج
floating fender U زنجیر شناوری که به فاصلههای معینی از یک کانال نصب میشود تا در موقع حوادث ازان استفاده شود
floating fundation U پی شناور
floating grid U شبکه شناور
floating gyro U ژایرو شناور
floating harbour U لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند
floating island U جزیره شناور ومصنوعی شیرینی
floating kidney U کلیه متحرک
floating light U کشتی فانوس دار
floating light U انبان شناورچراغ دار
floating dock U حوض شناور
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
floating debt U بدهی متغیر
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating battery U باتری ذخیره
floating bearing U یاطاقان نوسان دار
floating bridge U پل شناور
floating axle U محور نوسان
floating bridge U پل متحرک موقتی
floating capital U سرمایه متحرک
floating cargo U باری که دردریا است
floating cargo U باری که باکشتی حمل میشود
floating charactep U دخشه شناور
floating crane U جرثقیل متحرک
floating lines U خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating lines U خطوط مواج عکس هوایی
floating policy U بیمه نامه متغیر
floating rates U نرخهای بارهای دریایی
floating reamer U برقو یا جدار تراش متحرک
floating reserve U احتیاط سیال
floating point U ممیز شناور
floating audress U نشانی شناور
floating mine U مین سطحی
floating mine U مین شناور
floating mastic U ملاط قیری
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
free floating anxiety U اضطراب فراگیر
floating tool holder U ابزارگیر متحرک
floating pontoon bridge U پل پونتون
floating rate of exchange U نرخ شناور ارز
floating exchange rate U نرخ شناور ارز
floating point rutine U روال ممیز شناور
floating point representation U نمایش با ممیز شناور
floating-roof tank U مخزنسقفشناور
floating point arithmetic U حساب ممیز شناور
floating point number U عدد با ممیز شناور
floating exchange rate U نرخ متغیرارز
floating point basic U نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
floating point constant U ثابت ممیز شناور
floating point notation U نشان گذاری با ممیز شناور
floating point operation U عملیات ممیز شناور
floating point operation U عملکردبا ممیز شناور
floating point number U اعداد ممیز شناور [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com