English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fleming's rules U قواعد فلمینگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fleming U اهل فلاندرز
rules U قواعد بازی
b rules U قواعدی در یک سیستم تولید به عقب
to use these rules U از این قاعده ها استفاده کردن
to r against the rules U بقوانین پشت پا زدن
rules U وعملیات روی آنها
rules U روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
under these rules U بموجب این قوانین
rules of the roads U قوانین راه
rules of the roads U قوانین دریانوردی
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
rules of procedure U نظامنامه داخلی
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure U روش جاری
rules of football U قوانین یا قواعد فوتبال
rules of engagement U روشهای درگیری پدافند هوایی
selection rules U قواعد گزینش
standing rules U نظامات
standing rules U مقر ره
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
pocket rules U خط کش های تاشو [ابزار]
pocket rules U خط کش های جیبی [ابزار]
ground rules U قوانینپایهایواساسی
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
standing rules U مقر رات
rules of engagement U قوانین درگیری
rules of decorum U اداب
rules of chess U قوانین شطرنج
commutation rules U قواعد جابجایی
slide rules U خط کش محاسبه
slide rules U خط کش مهندسی
slide rules U خط کش ریاضی
golden rules U قاعده زرین
competition rules U قوانین رقابت
inland rules U قوانین داخلی
inland rules U مقررات حرکت در ابهای داخلی
rules committee U کمیته قوانین
precendence rules U قواعد تقدم
infraction of rules U نقض قوانین
hund rules U قواعد هوند
hague rules U قوانین لاهه
fundamental rules U قواعدیاقوانین اساسی
rules for forming plurals U ایین جمع بندی
marquis queensberry rules U مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
rules for forming plurals U قواعد جمع بندی
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
To break the law (rules , regulations). U قانون شکنی کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com