English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fixed post system U سیستم پستهای نگهبانی ثابت
fixed post system U سیستم پاسگاه ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fixed system U توزیع ثابت اب
fixed U معین
well fixed U ثروتمند
well fixed U خوب تثبیت شده
fixed U ثابت شده
fixed U ماندنی مقطوع
fixed U ثابت
fixed U قطعی
well fixed U پولدار
well fixed U دارا
fixed U مقطوع
I'll get you all fixed up. U همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
fixed U ماندنی
fixed U گیردار
fixed stock U مالک انحصاری سهام
fixed portion U سهام معینه
fixed portion U فرض
fixed storage U حافظه ثابت
fixed light U چراغ ثابت
fixed material U مواد پایدار
fixed weight U وزن ثابت
fixed pivot U لولای ثابت
fixed pivot U محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
fixed point U ممیز ثابت
fixed point U با ممیز ثابت
fixed point U نقطه ثابت
fixed support U بردگاه گیردار
fixed support U تکیه گاه گیردار
fixed supply U ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed supply U عرضه ثابت
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed storage U انباره ثابت
fixed platform U سکویثابت
fixed winglet U بالچهثابت
fixed resources U منابع ثابت
fixed reticle U عدسی ثابت دوربین
fixed star U ستاره ثابت
fixed round U فشنگ کامل
fixed round U فشنگ ثابت
fixed spool U قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
Price are fixed here . U دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed spacing U فاصله دهی ثابت
fixed jaw U اهرم ثابت
fixed blade U تیغهثابت
fixed bayonet U سرنیزهثابت
fixed reticle U تار موی ثابت زاویه یاب
fixed price U قیمت ثابت
fixed property U اموال غیر منقول
fixed property U سرمایه ثابت
fixed radix U با مبنای ثابت
fixed stars U ثوابت
fixed star U ثوابت
fixed arch U طاقثابت
fixed base U پایهثابت
fixed shell U گلوله متصل
fixed idea U تعصب
fixed inputs U منابع ثابت
fixed ersistor U مقاومت ثابت
fixed investment U سرمایه گذاری ثابت
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed echo U اکوی ثابت
fixed length U با درازای ثابت
fixed davit U davit gantrytype : syn
fixed-wing U بال ثابت
fixed davit U قایق بالابر ثابت
fixed costs U هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed inputs U نهادههای ثابت
fixed factor U عوامل تولید ثابت
fixed field U میدان ثابت
fixed idea U فکریکه درذهن فرورفته وماندنی شده است
carbon fixed U کربن ثابت
carbon fixed U ذغال ثابت
fixed income U درامد ثابت
fixed wing U هواپیمای بال ثابت
fixed head U با نوک ثابت
fixed davit U جرثقیل ثابت
fixed geometry U هواپیمایی با بال ثابت
fixed format U قابل ثابت
fixed fire U اتش نشان شده
fixed fire U اتش متمرکز
fixed costs U هزینههای سرمایهای
fixed costs U هزینههای ثابت
fixed beam U تیر دوسر گیردار
fixed beam U تیر گیردار
fixed beam U تیر دو سر گیردار
fixed beam U تیر ثابت
fixed disk U دیسک ثابت
fixed assets U دارائیهای ثابت
fixed assets U درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets U داراییهای ثابت
fixed asset U دارائی ثابت
fixed area U ناحیه ثابت
fixed ammunition U مهمات ثابت
fixed budget U بودجه ثابت
fixed wing U بال ثابت
fixed bridge U پل ثابت
fixed factor U عوامل ثابت تولید
fixed cost U هزینه ثابت و معین
we fixed in the town U در شهر ماندیم
fixed casement U قاب ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed capital U سرمایه ثابت
fixed condenser U خازن ثابت
fixed capacitor U خازن ثابت
fixed-wing U هواپیمای بال ثابت
cost plus a fixed fee U هزینه بعلاوه حق الزحمه ثابت
average fixed cost U هزینه ثابت متوسط
fixed-roof tank U سقفثابتمخزن
fixed term deposit U سپرده ثابت
fixed wing aircraft U هواپیما با بال ثابت
net fixed investment U سرمایه گذاری ثابت خالص
fixed time call U مکالمه در زمان معین و ثابت
total fixed cost U کل هزینه ثابت
heirs having fixed shares U ذوالفرائض
moment at fixed ends U لنگر سر گیردار تیر
fixed word length U کلمه با طول ثابت
fixed distance marking U خطمقطعثابت
fixed wheel gate U دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed size records U رکوردهای با اندازه ثابت
fixed disk [American E] U دیسک سخت [رایانه شناسی]
fixed point part U جزء کسری
fixed point operation U عملکرد با ممیز ثابت
fixed point number U عدد با ممیز ثابت
fixed point notation = U نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
fixed exchange rate U نرخ مبادله ثابت ارز
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
fixed point notation U نشان گذاری با ممیز ثابت
fixed exchange rate U نرخ ثابت ارز
fixed interval schedule U برنامه فاصلهای ثابت
fixed pitch propeller U ملخ با گام ثابت
fixed length record U رکورد باطول ثابت
fixed length record U مدرک با درازای ثابت
fixed end moment U لنگر گیرداری
fixed length record U رکورد با درازای ثابت
fixed bed polymerization U بسپارش در بستر ثابت
fixed point representation U نمایش ممیز ثابت
fixed numeric format U قالب عددی ثابت
fixed share of an heir U فرض در ارث
fixed selling price U قیمت ثابت فروش
fixed roller gate U دریچه چرخ قرقرهای ثابت
fixed ratio schedule U برنامه نسبتی ثابت
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
fixed point arithmetic U حساب ممیز ثابت
fixed input coefficients U ضریب نهادههای ثابت
fixed cost curve U منحنی هزینه ثابت
fixed head disk U دیسک با نوک ثابت
fixed production coefficients U ضرایب تولید ثابت
fixed program computer U computer program wired
fixed ground water U اب زیرزمینی ماندگار
fixed head disk U گرده با نوک ثابت
fixed disc [British E] U دیسک سخت [رایانه شناسی]
fixed word length computer U کامپیوتر با طول کلمه ثابت
fixed head disk unit U واحد دیسک با هد ثابت
fixed center turret lathe U ماشین تراش با مرکز ثابت
fixed slab buttress dam U سد با پشتبند ثابت
duplex fixed bed miller U دستگاه فرز دوبل
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
ex post U واقعی
post- U مربوط به پست
ex post U عملی
ex post U بوقوع پیوسته
out post U پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
out post U نگهبانی
out post U نگهبان
ex post U به اعتبار گذشته
last post U شیپورعزا
last post U شیپور خاموشی
first post U شیپور خبر شبانه
to post up U مطلع کردن کامل دادن به
the post has come U پست امد
post- U پست
post- U پاسگاه
post- U مقام مسئولیت
post- U شغل
post- U اگهی کردن اعلان کردن
post- U بدیوار زدن
post- U پایگاه
post- U پادگان قرارگاه
the post has come U پست وارد شد
post- U پست نظامی
post- U نامه رسان پستچی
post- U مجموعه پستی
post- U بسته پستی
post- U سیستم پستی پستخانه
post- U صندوق پست تعجیل
post- U عجله
post- U ارسال سریع پست کردن
post- U تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- U محل ماموریت موضع
post- U گماردن نگهبان قرار دادن
post- U ستون
post- U بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- U که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- U ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U چاپار
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post- U محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- U چوب تقویت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com