English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
financial data U اطلاعات مربوط به امور مالی
financial data U اطلاعات مالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
financial U مالی
financial a U اداره مالیه
financial e. U متخصص مالی
financial bill U لایحه مالی
financial affairs U امور مالی
financial agency U اداره مالیه
financial budget U بودجه مالی
financial centers U مراکز مالی
financial circles U محافل مالی
financial crisis U بحران مالی
financial expenses U هزینههای مالی
financial assets U موجودی مالی
financial relations U روابط مالی
financial adviser U مشاور مالی
financial accounts حساب های مالی
financial ability U تمکن مالی
financial affairs U امور مربوط به مالیه
financial agency U اداره دارایی
financial assets U دارائیهای مالی
financial years U سال مالی
financial year U سال مالی
financial feasibility U امکان مالی
financial intermediary U واسطه مالی
financial intermediary U موسسه مالی واسطه
financial period U دوره مالی
financial tribunal U دیوان محاسبات
financial status U وضع مالی
financial statement U صورت مالی گزارش مالی
financial statement U صورت وضعیت مالی
financial secretary U مشاور مالی
financial planning U برنامه ریزی مالی
financial property U داراییهای پولی
financial property U اموال پولی
financial position U وضعیت مالی
financial policy U سیاست مالی
financial plan U برنامه مالی
financial market U بازار مالی
financial mission U هئیت مامورین مالی
financial inventory U ذخایر پولی
financial inventory U ذخایر مالی
financial investment U سرمایه گذاری مالی
financial capital U سرمایه مالی
financial management U مدیریت مالی
financial planning system U سیستم برنامه ریزی مالی
annual financial statement U گزارش مالی سالانه
administrative(financial,legal)process. U جریان اداری (مالی .حقوقی )
Financial Times Share Index U شاخصقیمتهایسهام
chief financial officer [CFO] U مدیر امور مالی
Financial Times Stock Exchange 100 Index U شاخصقیمتهایسهام
data U اطلاعات
data U مختصات
data U مفروضات
data value U مقدار داده
known data U عناصر تیرمعلوم
known data U عناصر معلوم
data U دادههای اماری
data U سوابق دانسته ها
data U داده
data name U نام داده
data U ارقام
data U داده ها
t data U دادههای ازمون
data U سوابق عناصر داده ها
data security U امنیت داده ها
data table U جدول داده ها
data structures U ساختارهای داده
data set U مجموعه داده ها
data structure U ساختمان داده ها
data set U دادگان
data set name U نام مجموعه داده ها
data set U ترتیب داده
data sharing U اشتراک داده
data sheet U برگ داده ها
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data source U منبع داده
data statement U حکم دادهای
data stream U سیر داده
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data stream U مسیل یا نهر داده
data strike U چاهک داده ها
data structure U ساخت داده ها
data structure U ساختار داده ها
data section U بخش داده ها
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data model U مدل داده
data modem U modem
data modification U اصلاح داده ها
data organization U سازمان داده ها
data origination U اساس داده
data origination U سرچشمه داده ها
data origination U سر منشاء داده ها
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet U نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter U رسم کننده داده ها
data mile U میل
data mile U میل دریایی
data link U پیوند داده
data link U اتصال داده
data logging U ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management U مدیریت داده ها
data manipulation U دستکاری داده ها
data mask U نقاب داده ها
data medium U داده رسان
data medium U رسانه داده ها
data point U نقطه داده
data preparation U داده امایی
data preparation U امایش داده ها
data recording U داده نگاری
data recording U ضبط داده ها
data reduction U داده کاهی
data reduction U تقلیل داده ها
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data redundancy U زائد بودن داده ها
data register U ثبات داده ها
data retrieval U بازیابی داده ها
data recorder U ضباط داده ها
data recorder U داده نگار
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy U محرمانه بودن داده ها
data processor U داده پرداز
data processor U پردازنده داده ها
data protection U حفافت داده ها
data pulse U ضربان داده
data rate U نرخ
data rate U میزان داده
data record U رکورد داده ها
data plotter U رسام داده ها
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
raw data U ارقام خام
raw data U دادههای اولیه
raw data U دادههای خام
quantitative data U دادههای کمی
qualitative data U دادههای کیفی
output data U داده خروجی
original data U داده اصلی
ordnance data U اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data U داده ترتیبی یا وصفی
objective data U دادههای واقعی
objective data U دادههای عینی
numeric data U دادههای عددی
raw data U داده خام
received data U داده دریافت شده
replot data U عناصر دوباره بردن هدفها
hunger for data U میل شدید به داده ها
data panel U دکمهاطلاعات
data hold U ذخیرهاطلاعات
transmitted data U دادههای مخابره شده
transaction data U دادههای تراکنشی
tidal data U دادههای کشندی
test data U دادههای ازمایشی
test data U دادههای ازماینده
technical data U عوامل فنی
technical data U اطلاعات فنی
symbolic data U داده سمبلیک
source data U دادههای منبع
serial data U داده سری
sample data U داده نمونه
restricted data U اطلاعات طبقه بندی شده
numeric data U داده عددی
nominal data U داده اسمی
meteorological data U اطلاعات هواسنجی
digutal data U داده رقمی
digital data U داده دیجیتالی
digital data U داده رقمی
data word U کلمه داده
data verification U بازبینی داده
input data U معطیات ورودی
data validation U معتبرسازی داده
data unit U واحدداده ها
data unit U واحد داده
data type U نوع داده ها
data transmission U مخابره داده
data transmission U ارسال داده
data transmission U مخابره داده ها
data transfer U انتقال داده ها
data transducer U مبدل داده ها
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
discrete data U داده گسسته
experimental data U دادههای تجربی
experimental data U دادههای ازمایشی
meteorological data U عناصر هواسنجی
mechanized data U دادههای ماشینی
master data U دادههای اصلی
master data U شاه دادهها
master data U شاه داده
mass data U دادههای انبوه
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
logistical data U اطلاعات لجستیکی
live data U داده موثر
intelligence data U عناصر اطلاعات
input data U داده ورودی
input data U دادههای اولیه
input data U معلومات یا دادههای ورودی
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
firing data U عناصر تیر
transmitted data U دادههای ارسال شده
data termianl U پایانه دادهای
data aggregate U متراکم سازی داده ها
data capturing U جمع اوری داده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com