English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
finance company U شرکت تامین مالی
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
finance U مالی
finance U مالیه
finance U دارایی
finance U علم دارایی تهیه پول کردن
finance U درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
finance U سرمایه گذاری
finance U علم مالیه
finance U تامین هزینه پولی
finance U قسمت مالی یا دارایی
finance U رسته دارایی دارایی
finance U بودجه چیزی را تهیه کردن
finance U پرداخت هزینه
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
finance house U موسسه مالی
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance markets U بازارهای مالی
finance ministry U وزارت دارائی
finance ministry U وزارت دارایی
finance office U اداره دارایی
finance officer U افسر دارایی
finance officer U افسر مالی
functional finance U سیاست مالی اصولی
international finance U مالیه بین الملل
functional finance U سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
the finance minister is up U سخن میگوید
the finance minister is up U وزیر مالیه
public finance U مالیه عمومی
minister of finance U وزیر اقتصاد
bridge finance U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
private finance U مالیه خصوصی
national finance U مالیه ملی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
The ministry of economic affairs and finance U وزارت امور اقتصاد و دارایی
Come along and keep me company. U بامن بیا تا تنها نباشم
to keep company with U همراه بودن با
to keep company U باهم بودن
to keep company U باهم امیزش کردن
Two is company , three is none . <proverb> U دو نفر تعاون ,سه نفر تفرقه .
in company U درجمعیت
in company U باجمع
in company with U همراه
in company with U باتفاق
to w up a company U امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
in company U دسته جمعی
company U شریک
company U شرکت
company U گروه
company U گروهان همراه کسی رفتن
company U تجارتخانه
company U جمعیت
associated company U شرکت وابسته
company U مصاحبت کردن با
company U کمپانی
company U همراه
company U گروهان
company U انجمن
company U دسته هیئت بازیگران
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
supply company U شرکت تامین کننده
subsidiary company U شرکت فرعی
software company U شرکت نرم افزاری
to keep a person company U پیش کسی بودن وبا او وقت گذراندن
stock company U شرکت سهامی
shipping company U شرکت کشتیرانی
shipping company U شرکت کشتی رانی
to part company with any one U رفاقت را با کسی بهم زدن
private company U شرکت خصوصی
proprietary company U شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
proprietary company U شرکت خصوصی
to break company U جدایی کردن
separate company U گروهان مستقل
service company U گروهان خدمات
ship's company U پرسنل ناو
ship's company U خدمه ناو
shipping company U شرکت حمل و نقل
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
directorate [of a company] U هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
Company town U شهرک کارگران
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
to shake up [a company] <idiom> U سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
insurance company U شرکت بیمه
to request the company of: U حضور کسی را خواستن
directorate [of a company] U هیئت نظاره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
trading company U شرکت تجارتی
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
He is a new face in the company . U چهره تازه ای درشرکت است
He has no influence in this company . U دراین شرکت کاره ای نیست
That evening we had company . U آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
to join company with somebody U به کسی ملحق شدن [همراه کسی شدن]
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
company commander U فرمانده گروهان
controlled company U شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
commercial company U شرکت تجاری
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
fire company U شرکت اتش نشانی
growth company U شرکت در حال گسترش
headquarters company U گروهان ارکان
headquarters company U گروهان قرارگاه
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
holding company U شرکت مرکزی
dissolution of a company U انحلال شرکت
controlling company U holdingcompany
company funds U اعتبارات گروهانی
electric company U شرکت برق
company network U شبکه شرکت
company network U شبکه همکار
company law U قوانین مربوط به شرکتها
doctor to the company U پزشک شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
company seal U مهر شرکت
mutual company U شرکت تعاونی
company law U قوانین شرکت
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
company grade U در رده گروهان
cooperative company U شرکت تعاونی
holding company U شرکت مالک
holding company U شرکت صاحب سهم
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
parent company U شرکت اصلی
public company U شرکت سهامی عام
invalidation of company U بطلان شرکت
parent company U شرکت مادر
liquidation of company U تصفیه امور شرکتها
company secretary U مسئول مالی و حقوقی شرکت
company team U تیم مرکب
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
company team U تیم گروهانی
incorporated company U شرکت ثبت شده
acting company U شرکت عامل
affiliated company U شرکت وابسته
holding company U شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company U کمپانی مسلط
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
branch of a company U شعبه شرکت
company union U اتحادیه شرکت
holding company U شرکت در سرمایه گذاری درسهام
article of a company U اساسنامه شرکت
company secretary U منشی شرکت
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
Our company is oprerating in several countries . U شرکت ما درچندین کشور عمل می کند
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
non-resident company [British E] U شرکت غیر ساکن
computer leasing company U شرکت اجاره دهنده کامپیوتر
consumers cooperative company U شرکت تعاونی مصرف
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
a company of good standing U شرکتی با اعتبار
extend the life of the company U امتداد مدت شرکت
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
standard oil company U شرکت نفت استاندارد
standard oil company U استاندارد اویل کمپانی
joint-stock company U شرکت سهامی
quasi public company U شرکت نیمه دولتی
joint stock company U شرکت سهامی
producers cooperative company U شرکت تعاونی تولید
limited liability company U شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
head office of company U مرکز اصلی شرکت
part company with a person U رفاقت را با کسی بهم زدن
unlimited liability company U شرکت تضامنی
To lay the foundation of a company. U پایه واساس شرکتی راریختن
The hell with the company (office). U گور بابای شرکت ( اداره )
Our company has some pecuniary difficulties . U شرکت ما گرفتاریهای مالی پیدا کرده است
private joint stock company U شرکت سهامی خاص
We have no vacant position ( opening ) in this company . U دراین شرکت محل ( جا و سمت ) خالی نداریم
public joint stock company U شرکت سهامی عام
He has a poor service record in this company. U دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
Saving your presence . present company excepted . U بلانسبت شما !
This company guarantees prompt delivery of goods. U این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . U دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com