Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
filter crystal
U
کریستال صافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crystal filter
U
صافی بلورین
Other Matches
crystal
U
کریستال
crystal
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
U
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal
U
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal
U
بلور کوارتز
crystal
U
زلال بلوری کردن
crystal
U
بلور
crystal
U
شفاف
mixed crystal
U
کریستال امیخته
mixed crystal
U
کریستال مخلوط
crystal structure
U
ساختار بلور
crystal energy
U
انرژی بلور
crystal gazer
U
ساحر یا جادوگر
crystal gazing
U
بلور بینی
crystal glass
U
بلور
crystal grain
U
دانه بلوری
crystal growth
U
رشد بلور
molecular crystal
U
بلور مولکولی
crystal lattic
U
شبکه کریستالی
crystal diode
U
دیود
crystal diode
U
دیود بلوری
crystal detector
U
اشکارساز بلورین
ionic crystal
U
بلور یونی
single crystal
U
تک بلور
cast crystal
U
بلور ریخته
colored crystal
U
بلور سنگین
covalent crystal
U
بلور کووالانسی
crystal allotropy
U
چند شکلی بلور
crystal axis
U
محور کریستال
metal crystal
U
بلور فلز
crystal control
U
تنظیم با بلور
crystal defect
U
نقص بلور
atomic crystal
U
بلور اتمی
crystal lattice
U
شبکه بلورین
crystal set
U
رادیوی ترانزیستوری
crystal set
U
اشکارساز کریستالی
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
rock crystal
U
سنگ بلور
crystal system
U
دستگاه بلور
crystal transducer
U
مبدل
crystal transducer
U
کریستالی
pizoelectric crystal
U
کریستال پیزوالکتریک
crystal water
U
اب تبلور
quasi crystal
U
شبه بلور
quartz crystal
U
بلور کوارتز
detecting crystal
U
بلور اشکارساز
crystal rectifier
U
دو قطبی بلورین
crystal rectifier
U
دیود
crystal lattice
U
شبکه بلوری
crystal lattice
U
شبکه کریستالی
monovalent crystal
U
بلور تک والانسی
crystal microphone
U
میکروفون بلوری
crystal mixer
U
ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator
U
نوسان ساز کریستالی
crystal pendant
U
اویز
crystal pickup
U
پیکاپ بلورین
crystal pickup
U
پیک اپ کریستالی
crystal plane
U
سطح کریستالی
crystal plane
U
سطح بلوری
crystal pulling
U
بلور پردازی
distorted crystal
U
بلور واپیچیده
x cut crystal
U
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
host crystal
U
بلور میزبان
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
U
انتن رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
U
انتن رادار
host crystal
U
بلور زمینه
crystal clear
U
واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing .
U
علم غیب که ندارم
valence crystal
U
بلور کووالانسی
crystal plane
U
صفحه بلور
iceland crystal
U
بلور ایسلند
ideal crystal
U
کریستال ایده ال
crystal button
U
ریسهکریستالی
crystal lattice
U
شبکه بلور
liquid crystal
U
کریستال مایع
crystal drop
U
اشککریستالی
as clear as crystal
<idiom>
U
مثل اشک چشم
[زلال]
filter
U
صاف کردن نور
filter
U
فیلتر
filter
U
صافیدن
filter
U
صافی
filter
U
چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
filter
U
صافی پالایه
filter
U
صاف کردن
filter
U
پالودن صاف کردن
filter
U
تصفیه کردن
filter
U
اب صاف کردن
filter
U
پالونه
filter
U
پالودن
filter
U
توری
l filter
U
فیلتر سلفی
filter
U
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filter
U
الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter
U
حذف عناصر ناخواسته از فایل یا سیگنال
filter
U
انتخاب کلمه چند بیتی
filter
U
انتخاب رکوردهای مختلف از فایل پایگاه داده ها
filter
U
پالایه
filter
U
صاف کردن یا شدن
filter
U
فیلتر صافی
frequency changer crystal
U
بلور تغییر دهنده بسامد
noble gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
hexagonal crystal system
U
سیستم کریستال شش گوش
interplanar crystal spacing
U
فاصله بین صفحهای
liquid crystal display
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
liquid crystal display
U
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
liquid crystal displays
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays
U
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
burnout of a crystal rectifier
U
سوختن یکسوکننده دیودی
liquid-crystal display
U
نمایشکریستالمایع
crystal video rectifier
U
یکسوکننده بلورین ویدئو
crystal ball stopper
U
گلوله بلوری شیشه لیموناد
colour filter
U
فیلتررنگ
air filter
U
فیلترهوا
interference filter
U
صافی تداخل
interference filter
U
صافی پارازیت
porous filter
U
صافی متخلخل
filter cover
U
پوششفیلتر
lint filter
U
فیلترتهلگن
integrating filter
U
صافی جمع کننده
gravel filter
U
صافی شنی
fuel filter
U
صافی بنزین
fuel filter
U
صافی سوخت
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
quadrature filter
U
مدار تربیعی
polarizing filter
U
صافی قطبی
petrol filter
U
صافی بنزین
oil filter
U
صافی روغن
nominal filter
U
صافی به اندازه عبور معین
nominal filter
U
صافی میکرونی
noise filter
U
صافی همهمه
scratch filter
U
صافی پیکاپ
line filter
U
صافی خط
line filter
U
صافی شبکه
light filter
U
صافی نور
suction filter
U
صافی مکنده
water filter
U
صافی اب
line filter
U
صافی همهمه
frequency filter
U
صافی فرکانس
filter tip
U
سیگار فیلتردار
electric filter
U
صافی الکتریکی
filter network
U
شبکه ی صافی
filter packing
U
پوشش صافی
filter packing
U
لایی صافی
filter paper
U
کاغذ صافی
absolute filter
U
صافی صد در صد
filter press
U
صافی فشاری
filter stick
U
لوله صافی دار
filter add
U
کمک صافی
filter bed
U
صافی اب
differentiating filter
U
صافی ممیز
cuno filter
U
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
filter tips
U
فیلتر سیگار
filter tips
U
سیگار فیلتردار
filter tipped
U
سیگار دارای فیلتر
filter-tipped
U
سیگار دارای فیلتر
absolute filter
U
صافی میکرونی صافی میکروسکپی
absorbent filter
U
صافی جذب
acoustic filter
U
صافی صوتی
antivignetting filter
U
صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
filter tip
U
فیلتر سیگار
bandpass filter
U
فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
filter characteristic
U
مشخصه صافی
filter chock
U
چوک صافی
filter circuit
U
مدار صافی
filter command
U
فرمان FILTER
filter condenser
U
خازن صافی
filter curve
U
منحنی صافی
filter disc
U
قرص صافی
filter disk
U
قرص صافی
filter element
U
المنت فیلتر
filter flask
U
بالن صافی
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
filter layer
U
لایه صافی
filter capacitor
U
خازن صافی
filter layer
U
لایه پالایش
filter blocks
U
اجر توخالی
filter center
U
مرکزتوزیع اطلاعات
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
filter bed
U
صافی شنی
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy
U
انرژی پایداری میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
fluted filter paper
U
کاغذ صافی چین دار
air-cleaner filter
U
هواکشتصفیههوا
band pass filter
U
فیلتر میانگذر
colour selection filter
U
فیلترجداکنندهرنگ
high pass filter
U
صافی بالا گذر
low frequency filter
U
صافی فرکانس پایین
red safelight filter
U
فیلتراشعهمفیدقرمز
low pass filter
U
صافی پایین گذر
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
impedance transforming filter
U
صافی تبدیل امپدانس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com