English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
film reader U فیلم خوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reader U خواننده
reader U هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
reader U وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader U یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader U وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U قاری
reader U کتاب قرائتی
reader U غلط گیر
disk reader U خواننده دیسک
photoelectric reader U خواننده فتو الکتریکی
character reader U دخشه خوان
card reader U کارت خوان
badge reader U نشانه خوان
document reader U سند خوان
document reader U سندخوان
dream reader U خواب تعبیرکن
dream reader U معبر
mick reader U دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
lip reader U لب خوان
lay reader U واعظ غیرروحانی
lay reader U قاری کلیسا
badge reader U ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
tape reader U نوار خوان
page reader U صفحه خوان
mind reader U کاشف افکار دیگران
proof reader U غلط گیری کننده
proof reader U مصحح
optical reader U نور خوان
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
an omnivorous reader <idiom> U خر خوان
optical mark reader U علامت خوان نوری
paper tape reader U نوار کاغذی خوان
mark sense reader U نشان خوان
optical character reader U دخشه خوان نوری
magnetic tape reader U نوار مغناطیسی خوان
optical character reader U کاراکترنوری خوان
magnetic tape reader U خواننده نوار مغناطیسی
optical mark reader U علامتخوان نوری
optical mark reader U علامت نوری خوان
optical page reader U صفحه نوری خوان
paper tape reader U نوارخوان کاغذی
optical mark reader U نشان خوان نوری
bar code reader U دستگاه خواننده کد میلهای
magnetic ink character reader U دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
film U تاری چشم فیلم برداشتن از
film U غبار
film U سینما
film U فیلم سینما
film U فیلم عکاسی
film U غشا
film U پرده نازک
film U فیلم
film U پوسته
reversal film U فیلم معکوس
lidding film U سرپوش لیوان
film sprocket U پایهنگهدارفیلم
The message of the film is that ... U پیام این فیلم این است که ...
thin film U غشای نازک
film speed U ضبطشتاب
film pack U جایفیلم
film leader U فیلم
film leader U سر
roll film U فیلملولهای
sheet film U فیلمصفحهای
film star U ستارهیکفیلم- سوپراستار
lidding film U کلاهک لیوان
film disc U صفحهفیلم
cassette film U فیلمدوربین
cartridge film U فیلمفشنگی
unwatchable [film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
thin film U لایه نازک
x ray film U فیلم رونتگن
positive film U فیلم مثبت
oxide film U قشر اکسیدی
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film U غشاء مغناطیسی
film developer U سازنده فیلم
film badge U برگ شناسایی فیلم
instruction film U فیلم درسی
instruction film U فیلم اموزشی
gas film U لایه یا قشر گازی
film resistor U مقاومت غشایی
film recorder U فیلم نگار
film recorder U ضباط فیلم
film cutout U فیوز پوستهای
film badge U علامت تشعشعات اتمی
film evaporator U تبخیر کننده پوسته
oxidation film U قشر اکسید
oxide film U لایه اکسیدی
film strip U نوار فیلم
film-strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
acetate film U فیلم استاتی
acetate film U پوسته استاتی
negative film U فیلم منفی
To take pictures. To photograph. To film. U عکس انداختن
She portrays a dancer in the film. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
film drying cabinet U مخزنخشککنندهعکس
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
still video film disc U سطحفلاپیدیسک
thin film circuit U مدار غشایی نازک
thin film memory U حافظه غشایی نازک
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
film cassette chamber U محلقرارگیریفیلم
film guide rail U ریلراهنمایفیلم
thick film circuit U مدار غشایی ضخیم
film guide roller U حلقهراهنمایفیلم
film leader indicator U راهنمایفیلمخودکار
film rewind knob U دکمهچرخشفیلم
film rewind system U دستگاهپرگردانفیلم
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
It was a sI'lly boring film (movie). U فیلم لوس وخنکی بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com