English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fiddle blocks U قرقره پلهای
fiddle blocks U قرقره مضاعف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fiddle away U تمام کردن
fiddle U کار بیهوده کردن
fiddle away U خردخردتمام کردن
fiddle away U تحلیل بردن
fiddle U ویولن
fiddle U کمانچه
fiddle U ویولن زدن زرزر کردن
fiddle around <idiom> U سرهم بندی
second fiddle U شخص فرعی
second fiddle U کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
play second fiddle to someone <idiom> U ازنظر مهم بودن مقام دوم داشتن
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
fit as a fiddle <idiom> U روپا ،کاملا تندرست وسلامت
fiddle headed U دارای دماغه طوماری
fiddle bow U کمان
fiddle bow U ارشه
fiddle drill مته کمانچه
fiddle headed U بشکل سرویولون
fiddle faddle U مهمل
as fit as a fiddle <idiom> U مثل بچه دبیرستانی [سرحال]
fiddle head U ارایش طوماری بردماغه کشتی بشکل سرویولون
fiddle faddle U مزخرف
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> U یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
blocks U دفاع
blocks U قالب ریختن
blocks U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocks U قطعه
blocks U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocks U توقف رویدادن چیزی
blocks U بلاک
blocks U مسدودکردن
blocks U بلوک ساختن
blocks U کنده
blocks U سد
blocks U قرقره
blocks U مانع
blocks U منطقه
blocks U وقفه
blocks U قالب کردن
blocks U مانع شدن از بازداشتن
blocks U بستن مسدود کردن
blocks U کنده مانع ورادع
blocks U بلوک
blocks U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocks U جعبه قرقره
blocks U انسداد
blocks U بنداوردن
blocks U توده قلنبه
blocks U پارازیت
blocks U قطعه زمین
blocks U توده
blocks U یک دستگاه ساختمان
blocks U قرقره طناب خور
blocks U بلوک سیمانی
blocks U سد کردن خطا
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
blocks U دفاع در مقابل ابشار
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocks U مانع شدن
blocks U سد قالب
blocks U سد کردن
scripture's blocks U مکعبهای اسکرپیچر
building blocks U کنده ساخت
stumbling blocks U سنگ لغزش
road blocks U مانع روی جاده
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks U بنا کنده
road blocks U راه بند
randomized blocks U بلوکهای تصادفی
mastic blocks U اجر قیری بزرگ
bilge blocks U خرک
filter blocks U اجر توخالی
bilge blocks U قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
stumbling blocks U سبب سقوط
stumbling blocks U موجب لغزش
stumbling blocks U مانع
road blocks U سد جاده
mastic blocks U بلوک قیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com