English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fate of a collection U وضعیت طلب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fate U سرنوشت
fate U تقدیر
fate U مقدر شدن بسرنوشت شوم دچار کردن
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate U قضاوقدر نصیبب وقسمت
fate U وضعیت
seal one's fate U سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
fate of goods U وضعیت کالا
common fate U سرنوشت مشترک
irony of fate U پیشامدی که بخودی بخودناگوار نیست ولی نابهنگام است
irony of fate U پیشامد
his fate is sealed U سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
advice of fate U اعلام وضعیت
But fate decreed otherwise. U اما قسمت چنین بود .
irony of fate U نابهنگام
seal one's fate U کار کسی راساختن
No use striving against fate. <proverb> U با قضا و قدر نمى توان جنگید .
Fate had so decreed . I t was so destined . U قسمت چنین بود
law of common fate U قانون سرنوشت مشترک
collection U جمع اوری اخبار
collection U دریافت
collection U اجتماع مجموعه
collection U کلکسیون
collection U گرداوری گرداورد
collection U وصول
collection U جمع اوری
collection U ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collection U جمع اوری کردن
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
garbage collection U زباله روبی
garbage collection U پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
intelligence collection U جمع اوری اطلاعات
tax collection U جمع اوری مالیات
intelligence collection U طرح جمع اوری اطلاعات
What are the collection procedures for ...? U روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
dust collection U غبارگیری
dust collection U گردگیری
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
collection of goods U دریافت کالا
collection fee U هزینه وصول
collection charges U هزینه وصول
collection charge U هزینه وصول مطالبات
collection charge U هزینه وصول
collection agency U عامل جمع اوری اخبار
collection activity عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
clean collection U وصولی ساده
deposit collection U جمع اوری سرمایه
collection order U دستور وصول
collection plan U طرح جمع اوری اخبار
collection plan U طرح جمع اوری
data collection U جمع اوری داده ها
documentary collection U وصولی اسناد
deposit collection U جمع اوری کردن زباله ها
dust collection equipment U وسایل گردگیری
cash collection voucher U سندپرداخت غرامت نقدی
debt collection for realisation U property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
data collection system U سیستم جمع اوری داده ها
cash collection voucher U سند پرداخت نقدی
industrial data collection device U دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com