Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
external sort
U
جور کردن خارجی
external sort
U
مرتب سازی خارجی
external sort
U
جورکردن خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sort
U
پیوستن
sort
U
دمساز شدن
sort
U
جور کردن
sort
U
سوا کردن
sort
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
sort
U
جوردرامدن
sort
U
دسته دسته کردن
sort
U
سواکردن
sort
U
جورکردن
sort
U
رقم
sort
U
طور طبقه
sort
U
گونه
sort
U
جور
sort
U
قسم
sort-out
U
مرتبکردن
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
nothing of that sort
U
هیچ همچو چیزی نیست
nothing of the sort
U
هیچ همچو چیزی نیست
re sort
U
دوباره جور کردن
sort of
U
بمقدار متوسط
sort of
U
نسبتا
sort of
U
بمیزان متوسط
sort of
U
تقریبا
sort of
<idiom>
U
تقریبا تا یک حدی
sort
U
دسته بندی کردن
sort
U
فرمان SORT
sort
U
مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sort
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sort
U
نوع
external
U
خارج
external
U
خارجی
external
U
صوری
external
U
برونی
external
U
فاهر
external
U
سطح فواهر
external
U
بیرون
external
U
بیرونی
external
U
فاهری پدیدار
external
U
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external
U
حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external
U
ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external
U
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external
U
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external
U
خارج یک برنامه یا وسیله
external
U
وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external
U
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external
U
فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external
U
1-سخت افزار
shell sort
U
الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
polyphase sort
U
جور کردن چند مرحلهای
polyphase sort
U
مرتب کردن چند فازی
sort field
U
میدان مرتب سازی
sort field
U
میدان جور کردن
sort field
U
فیلدی در فایل ذخیره شده برای مرتب سازی فایل
sort generator
U
برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
ripple sort
U
مرتب کردن موجی
sort field
U
فیلد مرتب سازی
sort effort
U
تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
selection sort
U
مرتب کردن گزینشی
selection sort
U
جور کردن گزینشی
oscillating sort
U
مرتب کردن نوسانی
internal sort
U
مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
internal sort
U
جور کردن داخلی
internal sort
U
مرتب کردن درونی
internal sort
U
مرتب سازی داخلی
major sort
U
جورسازی عمده
major sort
U
مرتب سازی اصلی
merge sort
U
ادغام و جور کردن
minor sort
U
مرتب سازی جزیی جورسازی فرعی
multilevel sort
U
ترتیب چند سطحی
multipass sort
U
جور کردن چند گذری
property sort
U
جور کردن خاصیتی
multipass sort
U
مرتب کردن چند گذری
multipass sort
U
جورکردن چند گذری
multipass sort
U
مرتب سازی چند عبوری
oscillating sort
U
جور کردن نوسانی
heap sort
U
sort tree
sort key
کلید جورسازی
sort key
کلید ترتیب
distributive sort
U
مرتب کردن توزیعی
die sort
U
جور کردن طاسی
dictionary sort
U
ترتیب واژه نامهای
descending sort
U
مرتب سازی نزولی
descending sort
U
ترتیب نزولی
collating sort
U
مرتب کردن داده
bubble sort
U
سورت حبابی
bubble sort
U
مرتب کردن حبابی
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
bubble sort
U
جور کردن حبابی
bucket sort
U
جور کردن دلوی
block sort
U
جورسازی کندهای
block sort
U
مرتب کردن بلاکی
ascending sort
U
جورکردن صعودی
ascending sort
U
مرتب سازی صعودی
exchange sort
U
جورکردن معاوضهای
alphanumeric sort
U
مرتب نمودن الفبا عددی
tree sort
U
مرتب کردن درختی
tag sort
U
مرتب سازی برچسب جورسازی برچسب
sort merge
U
جور کردن و ادغام
She is the clinging sort.
U
از آنهایی است که مثل کنه می چسبد
To sort out ones affairs
U
بکارهای خود سر وصورت دادن
in a kind (sort) of way
<idiom>
U
یک کمی
sort order
U
نظم ترتیب
what sort of a thing is it?
U
چه جور چیزی است
external oblique
U
ماهیچهمورببیرونی
external ear
U
گوشبیرونی
external gills
U
دستگاهتنفسبیرونی
external nose
U
نمایبیرونیبینی
external socket
پریز بیرونی
external ear
U
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
balance of external
U
liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external function
U
تابع برونی
external gear
U
تاج دندانه خارجی
external indicator
U
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
external inhibition
U
بازداری برونی
external interrupt
U
وقفه خارجی
external label
U
برچسب خارجی
external load
U
بار خارجی
external memory
U
حافظه خارجی
external menory
U
حافظه خارجی
external modem
U
تلفیق و تفکیک کننده برونی
external operation
U
عملیات خارجی
external force
U
نیروی خارجی
external force
U
نیروی بیرونی
external armature
U
ارمیچر خارجی
external benefits
U
فواید خارجی
external combustion
U
احتراق خارجی
external command
U
فرمان برونی
external command
U
فرمان خارجی
external control
U
کنترل خارجی
external cost
U
هزینه خارجی
external delay
U
تاخیر خارجی
external diseconomies
U
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external docuhentation
U
مستندات خارجی
external economies
U
صرفه جوئیهای خارجی
external operation
U
عملیات خارج از مملکت
external ophthalmia
U
اماس برونی تخم چشم
external phase
U
فاز برونی
external sense
U
حس برونی
external storage
U
انباره خارجی
external storage
U
حافظه خارجی
external validity
U
اعتبار برونی
external storage
U
ثبات خارجی کامپیوتر
external store
U
انباره خارجی
external circuit
U
مدار خارجی
external symbol
U
علامت خارجی
external transaction
U
معاملات خارجی
external thread
U
دنده خارجی
external table
U
جدول برونی
external rectus
U
عضله مستقیم برون چشمی
external reference
U
مرجع خارجی
external pressure
U
فشار برونی
external reference
U
ارجاع خارجی
external reperence
U
ارجاع خارجی
external reward
U
پاداش برونی
external variable
U
متغیر خارجی
external security
U
امنیت خارجی
external pressure
U
فشار خارجی
i sort of feel sick
U
یک جوری میشوم
We are past that sort of thing .
U
دیگر این کارها از ماگذشته
ascii sort order
U
نظم ترتیبی اسکی
i sort of feel sick
U
مثل اینکه حالم دارد بهم میخورد
major sort key
U
یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
minor sort key
U
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
Never! Not at all !! By no means !There is no such thing at all . Nothing of the sort. Nothing doing.
U
ابدا"چنین چیزی نیست
external auditory meatus
U
گذرگاه برونی گوش
external hard disk
U
دیسک سخت برونی
external saphenous vein
U
سیاهرگ یا ورید مابض
external magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی خارجی
sum of all external forces
U
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external good order
U
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
external symbol dictionary
U
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
external jugular vein
U
شاهرگگردنبیرونی
external fuel tank
U
مخزنسوختبیرونی
external data file
U
فایل اطلاعات خروجی
external combustion engine
U
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
This sort of propaganda is for home consumption
U
این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl.
U
دختر خودرأیی است
This sort of talk is threadbare ( outmoded ) .
U
این حرفها دیگه کهنه شده است
external tooth lock washer
U
قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence
U
خطای محیطی
[ریاضی]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com