English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
external reference U مرجع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
external U صوری
external U خارج یک برنامه یا وسیله
external U برونی
external U خارجی
external U بیرونی
external U سطح فواهر
external U فاهر
external U بیرون
external U مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external U رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external U ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external U وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external U 1-سخت افزار
external U فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external U ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external U فاهری پدیدار
external U خارج
external U مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external delay U تاخیر خارجی
external function U تابع برونی
external control U کنترل خارجی
external command U فرمان خارجی
external command U فرمان برونی
external gear U تاج دندانه خارجی
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external cost U هزینه خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
external economies U صرفه جوئیهای خارجی
external force U نیروی بیرونی
external force U نیروی خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
external reward U پاداش برونی
external pressure U فشار برونی
external combustion U احتراق خارجی
external circuit U مدار خارجی
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
external pressure U فشار خارجی
external phase U فاز برونی
external ophthalmia U اماس برونی تخم چشم
balance of external U liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external operation U عملیات خارج از مملکت
external modem U تلفیق و تفکیک کننده برونی
external menory U حافظه خارجی
external memory U حافظه خارجی
external table U جدول برونی
external operation U عملیات خارجی
external load U بار خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
external inhibition U بازداری برونی
external armature U ارمیچر خارجی
external indicator U نشان دهنده وضع خارجی وسیله
external benefits U فواید خارجی
external security U امنیت خارجی
external sense U حس برونی
external sort U جور کردن خارجی
external variable U متغیر خارجی
external ear U گوشبیرونی
external gills U دستگاهتنفسبیرونی
external nose U نمایبیرونیبینی
external oblique U ماهیچهمورببیرونی
external socket پریز بیرونی
external ear U گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external validity U اعتبار برونی
external transaction U معاملات خارجی
external storage U ثبات خارجی کامپیوتر
external thread U دنده خارجی
external store U انباره خارجی
external storage U انباره خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external sort U مرتب سازی خارجی
external label U برچسب خارجی
external symbol U علامت خارجی
external storage U حافظه خارجی
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
reference U معرفی
reference U سفارش
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
reference U توصیه
in reference to U با اشاره به
with reference to U با اشاره به
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
with reference to U عطف به
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
self reference U خود ارجاع
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
reference U توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference U استفتاء کردن
reference U اشاره
reference U بازگشت مرجع
reference U راده
reference U لیست موضوعات مرتب شده
reference U اندیسی که ارجاعی به متن است
reference U ارجاع
reference U دستیابی به محلی در حافظه
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference U ارجاع امر به داوری
reference U معرف
reference U توصیه
reference U ماخذ
reference U منبع
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U عطف
reference U کتاب بس خوان بازگشت
reference U مراجعه رجوع
reference U مرجع
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference U مراجعه و رجوع کردن
reference U مدارک
reference U سوابق
external jugular vein U شاهرگگردنبیرونی
external fuel tank U مخزنسوختبیرونی
sum of all external forces U حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external saphenous vein U سیاهرگ یا ورید مابض
external data file U فایل اطلاعات خروجی
external magnetic circuit U مدار مغناطیسی خارجی
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
external hard disk U دیسک سخت برونی
external good order U اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
cross-reference U ارجاع متقابل
cross-reference U شبکه چهارخانه
cross-reference U سیستم مختصات
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U مراجعه متقابل
with reference to letter no U با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
explicit reference U خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
cross reference U ارجاع متقابل
cross reference U شبکه چهارخانه
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
sortie reference U شماره پرواز
cross reference U سیستم مختصات
reference time U زمان مرجع
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
frame of reference U چهارچوب داوری
frames of reference U چهارچوب داوری
point of reference U آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
delusion of reference U هذیان بخود بستن
letter of reference U توصیه نامه
letter of reference U معرفی نامه
reference frame U دستگاه مقایسهای
reference [testimonial] U گواهی
reference [testimonial] U مدرک
circular reference U ارجاع چرخشی
cell reference U ارجاع سل
call by reference U فراخوانی با ارجاع
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
backward reference U ارجاع به عقب
reference book U کتابمرجع
reference signal U سیگنال مرجع
reference sheet U برگ تعیین محل یکان برگ معرف
reference datum U سطح افق بار یاوزن هواپیما
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reference cell U پیل مرجع
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
reference cell U پیل مبنا
reference axes U محورهای مرجع
reference address U نشانی مرجع
punctuation for reference U زیر واژه
print reference U شماره عکس هوایی
map reference U فهرست شناسایی نقشه
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
ideas if reference U افکار عطفی
global reference U ارجاع سراسری
forward reference U ارجاع به جلو
cross reference U مراجعه متقابل
print reference U شماره سری عکس هوایی
reference edge U لبه مرجع
reference point U نقطه مبنا
reference piece U توپ مبنا
reference phase U فاز مبنا
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference language U زبان مرجع
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
reference electrode U الکترود مبنا
reference sheet U برگ راهنما
reference electrode U الکترود مرجع
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
reference group U گروه مرجع
reference pilot U نمونه مرجع
external tooth lock washer U قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence U خطای محیطی [ریاضی]
cross reference generator U بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
relative cell reference U ارجاع سل رابطهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com