English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
export pipeline U خطلولهبیرونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pipeline U خط لوله
pipeline U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipeline U هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
pipeline U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline U حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U لولهای
pipeline U لوله کشی
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
submarine pipeline U خطلولهزیردریایی
pipeline trench U معبر خط لوله
in the pipeline [Colloquial] U در آماده سازی
in the pipeline [Colloquial] U در تدارک
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
oil pipeline U لوله نفت
instruction pipeline U کانال اطلاعات
aboveground pipeline U خطلولهمرکزی
crude-oil pipeline U خطلولهنفتخام
re export U دوباره صادر کردن
re export U دوباره بیرون فرستادن
Our export to ... U صدرات ما به ...
export [to] U صدور [به]
export U ذخیره سازی داده در یک فرمت فایل دیگری نسبت به پیش فرض
export U صادر کردن
export U صدور
export U صادرات
export U بیرون بردن کالای صادره
export tariff U هزینه صادرات
export charge U هزینه صادرات
export tariff U تعرفه صادرات
export duty U هزینه صادرات
export charge U تعرفه صادرات
export duty U حقوق صادرات
export charge U حقوق صادرات
export tariff U حقوق صادرات
export documents U اسناد صادرات
export duty U تعرفه صادرات
export tax U مالیات بر صادرات
export incentives U مشوقهای صادراتی
export industry U صنعت صادراتی
export licence U پروانه صادرات
export licence U جوازصادرات
export licence U پروانه صدور
import and export U واردات و صادرات
export surplus U مازاد صادرات
export quotus U سهمیه صادرات
export promotion U افزایش صادرات
export promotion U توسعه صادرات
export multiplier U ضریب بهم فزاینده صادرات
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
volume of export U حجم صادرات
export incentive U انگیزه صادرات
data export U صدور داده
export bounty U جایزه صدور
export packing U بسته بندی صادراتی
export licence U جواز صدور مجوز صدور
to export something [from / to a country] U صادر کردن [به یا از کشوری]
export credits U اعتبارات صادراتی
export dependence U وابستگی صادرات
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
export import bank U بانک صادرات واردات
gold export point U قیمت کالای خارجی با ارزخریداری شده خودداری میکند
production/export riser system U صادراتدستگاهپایه
production/export riser system U تولیدات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com