English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
expanded memory system U دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expanded memory U حافظه گسترشی
enhanced expanded memory specification U مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
expanded U منبسط شده
expanded U بسط یافته
expanded U مبسوط
expanded , capacity U زیاد کردن گنجایش
expanded scope U صفحه گسترده
expanded type U نوع گسترده
expanded metal U رابیتس
expanded contrast U تنظیم کنتراست
cellular expanded U بتن با حفره منبسط
expanded metal U تورسیمی
expanded , capacity U توسعه فرفیت
expanded metal U ورق اهن مشبک
expanded metal U جالی
expanded metal lath U مادهتوفالیمنبسطشده
memory U یادگار یاد بود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U خاطره
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
immediate memory U حافظه فوری
to the memory of U به یادبود
memory U حافظه
memory U یاد
control memory U حافظه کنترل
control memory U حافظه کنترلی
remote memory U حافظه دور
memory span U فراخنای یاد
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
memory trace U رد یاد
memory word U کلمه حافظه
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
coordinate memory U حافظه مختصاتی
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
constructive memory U حافظه سازا
memory register U ثبات حافظه
rotating memory U حافظه چرخشی
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
commit to memory U حفظ کردن
shadow memory U شبه حافظه
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
buffer memory U حافظه میانیگر
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
memory module U واحد حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
screen memory U خاطره پوشان
screw to the memory U بذهن سپردن
search memory U حافظه جستجو
secondary memory U حافظه ثانویه
memory protection U حفافت حافظه
laser memory U حافظه لیزری
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
memory port U درگاه حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
memory button U دکمهحافظ
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
eidetic memory U یاد روشن
in memory of blessedmemory U بیاد
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
incidental memory U حافظه اتفاقی
dynamic memory U حافظه پویا
photodigital memory U خواندن چند بار
memory chip U تراشه حافظه
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
memory cancel U پاککردنحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory dependent U وابسته حافظه
add in memory اضافه کردن به حافظه
optical memory U حافظه نوری
within living memory U به یاد دارند
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
passive memory U حافظه منفعل
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
shared memory U حافظه تسهیم شده
virtual memory U حافظه مجازی
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
interleave memory U حافظه جاگذاری
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
internal memory U حافظه داخلی
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
racial memory U حافظه نژادی
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
read only memory U حافظه فقط خواندنی
disk memory U حافظه دیسک
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه واقعی
recent memory U حافظه نزدیک
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
to stamp on the memory U ذهنی کردن
memory dump U روگرفت حافظه
associative memory U حافظه انجمنی
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
memory management U مدیریت حافظه
memory drum U گردونه یاد
memory address U نشانی حافظه
memory address U ادرس حافظه
auxiliary memory U حافظ کمکی
auxiliary memory U حافظه کمکی
to escape one's memory U از خاطر رفتن
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory location U محل حافظه
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
memory location U مکان حافظه
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
to commit to memory U ازبرکردن
main memory U حافظه اصلی
memory image U تصویر یاد
acoustic memory U حافظه صوتی
memory illusion U خطای یاد
mass memory U حافظه انبوه
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
memory afterimage U رد تصویر یاد
bubble memory U حافظه حبابی
memory dependent U متکی به حافظه
base memory U حافظه پایه
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
memory cycle U چرخه حافظه
one level memory U حافظه یک سطحی
static memory U حافظه ایستا
memory map U نگاشت حافظه
bubble memory U مین فرفیت بالا
stack memory U حافظه پشتهای
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory cache U حافظه پنهان
memory allocation U اختصاص حافظه
memory bank U بانک حافظه
it escaped my memory U یادم رفت
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory map U نقشه حافظه
linear system [system of linear equations] U دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
fusible read only memory U MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
memory address space U فضای نشانی حافظه
memory addressing mode U باب ادرس دهی حافظه
to give one's memory a prod U حافظه خودر رانگیختن
memory recall key U کلیدضبطدوبارهحافظه
programmable read only memory U حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
photo optic memory U حافظه نوری
to refresh [jog] your memory U خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
direct memory access U دستیابی مستقیم به حافظه
read/write memory U حافظه خواندنی / نوشتنی
random access memory U حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com