English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stabilization U استوار سازی
stabilization U برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
stabilization U متعادل کردن تعادل
stabilization U ثبات دادن
stabilization U استوارسازی
stabilization U ثبات
stabilization U تثبیت
stabilization U تحکیم
stabilization U ایجادموازنه
stabilization U استواری
stabilization U پابرجاسازی تثبیت
stabilization U پایاسازی
mechanical stabilization U استوارسازی مکانیکی
economic stabilization U تثبیت اقتصادی
mechanical stabilization U تثبیت مکانیکی
price stabilization U تثبیت قیمت
price stabilization U ثبات قیمت
frequency stabilization U پایدار نمودن فرکانس
stabilization policy U سیاست تثبیت اقتصادی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
voltage stabilization U تثبیت ولتاژ
wage stabilization U ثبات دستمزد
wage stabilization U تثبیت مزد
zener diode stabilization U تثبیت کنندگی دیود زنر
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
ligand field stabilization energy U انرژی پایداری میدان لیگاند
exchanged U دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged U جابه جایی داده بین دو محل
exchanged U تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged U دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged U مبادله کردن تعویض
exchanged U معاوضه
exchanged U مبادله
exchanged U تبادل ردوبدل ارز
exchanged U اسعار
exchanged U معاوضه کردن
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanged U صرافخانه
exchanged U عوض کردن تسعیر یافتن
exchanged U رد و بدل کننده
exchanged U صرافی مبادله کردن
exchanged U مبادله پول
exchanged U ارز معاوضه
exchanged U مبادله کردن
exchanged U تبادل
exchanged U صرافی
exchanged U مرکز مبادله
exchanged U ارز
exchanged U معاوضه و مبادله پول
exchanged U تفاوت
exchanged U رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchanged U تهاتر تسعیر
fund U سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund U ذخیره
fund U وجوه
fund U اعتبار
fund U موجودی دارائی
fund U صندوق
fund U سرمایه گذاری کردن
fund U تهیه وجه کردن
fund U پشتوانه
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U سرمایه
fund U اعتبار مالی
fund U وجه
fund U دارائی
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
fund U موجودی سرمایه
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
provident fund U وجوه احتیاطی
revolving fund U تنخواه گردان
benevolent fund U کمکبهانجمنخیریه
loan fund U صندوق وام
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
point fund U پاداش پایان فصل
pension fund U صندوق بازنشستگی
relief fund U وجوه اعانه
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund U وجه استهلاکی
sinkin fund U وجوه استهلاکی
revolving fund U اعتبار در گردش
fund-raising U گردآوری اعانه
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
reserve fund U وجوه اندوخته
reserve fund U وجوه ذخیره
sinking fund U دخیره استهلاک دین
reserve fund U سرمایه احتیاطی
mutual fund U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
contingency fund U وجوه احتیاطی
consolidated fund U سرمایه ذخیره
capital fund U وجوه سرمایه
blended fund U سرمایههای بهم منظم شده
amortization fund U وجه استهلاک
aid fund U صندوق تعاون
fund code U کد اعتبارات
trust fund U وجوه سپرده
trust fund U سپرده امانی
trust fund U وجوه پس انداز شده
trust fund U وجوه متراکم شده
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U وجه امانی
trust fund U سپرده
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
guarantee fund U سپرده تضمینی
imprest fund U اعتبار مساعده
emergency fund U وجوه اضطراری
imprest fund U اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
current fund U اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
current fund U نقدینه
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
personal deposit fund U اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
deposit fund account U اعتبار تشکیل سرمایه
deposit fund account U حساب تشکیل سرمایه
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com