Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
excess stock
U
مواد اضافی
excess stock
U
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock
U
موجودی مازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
excess
U
زیاده از حد
excess
U
اضافه مازاد
excess
U
افراط
excess
U
افزونی
excess
U
کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess
U
مقدار زیادی از چیزی
excess
U
فزونی
excess
U
زیادتی
in excess of
U
متجاوزاز
in excess of
U
بیش از
in excess
U
بیشترازحدمجاز
in excess
U
زیاد
excess
U
مازاد
excess
U
اضافی
excess
U
اضافه
excess
U
افراط بی اعتدالی
excess
U
زیادی
to carry to excess
U
بحدافراط رساندن
excess clearance
U
تولرانس زیاده از حد
excess capacity
U
فرفیت اضافی
to carry to excess
U
افراط کردن در
to eat to excess
U
زیادخوردن
to eat to excess
U
پرخوردن
excess supply
U
عرضه بیش از حد
excess demand
U
تقاضای بیش از حد
excess demand
U
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess listing
U
لیست وسایل انفرادی مازاد
excess load
U
بار اضافی
excess luggage
U
اضافه بار
excess meter
U
کنتور مصرف اضافی
excess n notation
U
نشان گذاری با افزونی n
excess preserves
U
اندوخته بانکی بیش از حدی که قانونا" لازم است
excess pressure
U
فشار اضافی
excess price
U
اضافه قیمت
excess profit
U
سود اضافی
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
excess reserves
U
ذخائر اضافی
excess reserves
U
اندوختههای مازاد
excess supply
U
عرضه اضافی
excess three code
U
رمز با افزونی سه
Excess Distribution
U
توزیع فراوانی
foreign excess
U
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
excess listing
U
لیست اقلام مازاد
difference excess
U
مابه التفاوت
excess demand
U
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand
U
درخواست مازاد
excess demand
U
فزونی تقاضا
excess price
U
قیمت اضافی
excess length
U
طول اضافی
excess length
U
طول افزوده شده
excess demand inflation
U
تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess cover treaty
U
قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
excess capacity theory
U
نظریه مازاد فرفیت
excess loss cover
U
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
excess burden of taxation
U
بار اضافی مالیات
take stock of
<idiom>
U
شمردن فرصتها
take stock
<idiom>
U
جمع بندی کردن
stock still
U
بی جنبش
stock still
U
بی حرکت
stock
U
سهم
to take stock of
U
برانداز کردن
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
to have in stock
U
موجود داشتن
stock
U
تنه
stock
U
انبار
stock
U
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
U
موجودی موجودی کالا
stock
U
موجودی
stock
U
موجودی کالا ذخیره
stock
U
ذخیره اولیه
stock
U
جوراب ساق بلند
stock
U
ذخیره
stock
U
: مایه
stock
U
دسته ابزار و اسلحه
stock
U
سهام سرمایه
stock
U
انبارکردن
stock
U
عادی ازلحاظ مدل
stock
U
دسته چوب ماهیگیری
stock
U
ذخیره ذخیره کردن
stock
U
اماد ذخیره
stock
U
ته ساقه
stock
U
قنداق تفنگ
stock
U
پایه دسته ریشه
stock
U
نیا
stock
U
کنده
stock
U
مواشی پیوندگیر
stock
U
:حاضر
stock
U
موجود
stock
U
دم دست
stock
U
درانبار
stock
U
اماده
stock
U
ذخیره کردن
stock
U
به موجودی افزودن
stock
U
انباشته انباره
stock
U
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
U
بدنه رنده
stock
U
دسته حدیده
in stock
<idiom>
U
روی بورس
stock-still
U
بی جنبش
stock
U
میله لنگر
stock
U
سهام
stock
U
مال التجاره
stock-still
U
بی حرکت
stock
U
جامع نسب
stock
U
دودمان
stock
U
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
U
ماده اولیه
stock
U
موجودی ذخیره
stock
U
موجودی انبار
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
reserve stock
U
موجودی ذخیره
stock control
U
کنترل موجودی انبار
stock audit
U
حسابرسی موجودی
reserve stock
U
اماد ذخیره
raw stock
U
موجودی مواد خام
preferred stock
U
سهام ممتازه
live stock
U
چارپایان اهلی
live stock
U
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
maximum stock
U
حداکثر موجودی انبار
preferred stock
U
سهم ممتاز
stock account
U
حساب موجودی
money stock
U
حجم پول در گردش
money stock
U
عرضه پول
stock bottle
U
شیشه ذخیره
stock and die
U
دسته حدیده و حدیده
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
stock accounting
U
حسابداری موجودی
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
outside
[stock exchange]
<adj.>
U
خارج از بورس
[فروخته شده ]
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
service stock
U
امادرزمی
safety stock
U
موجودی تضمینی
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
seed stock
U
نیروی ذخیره
stock broker
U
دلال سهام
stock broker
U
کارگزار بورس
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock dividend
U
سهام صادره بابت سود سهام
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
stock control
U
کنترل موجودی
stock control
U
کنترل ذخیره انبار
stock company
U
شرکت سهامی
stock clerk
U
انباردار
stock check
U
کنترل موجودی
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock broker
U
دلال بورس
seed stock
U
ذخیره بذرکاشتنی
stock exchange
U
بورس سهام
surplus stock
U
موجودی مازاد
surplus stock
U
موجودی اضافی
stock yard
U
حیاط طویله
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
stock trading
U
خرید و فروش سهام
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
stock solution
U
محلول ذخیره
stock shears
U
قیچی پادار
stock saddle
U
نوعی زین
to i. one's capital in stock
U
سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
treasury stock
U
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
take stock in (usually negative)
<idiom>
U
باورداشتن
We dont have it in stock .
U
این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock
U
نیایبرگمو
stock pot
U
قابلمهگود
laughing stock
U
مضحکه
laughing stock
U
مایهی خنده
warehouse stock
U
موجودی انبار
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
stock room
U
انبار کالا
stock room
U
انبار
stock requisition
U
تقاضا جهت کالا
stock in trade
U
مال التجاره
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
stock holder
U
سهامدار
stock holder
U
صاحب سهم
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
stock funds
U
اعتبار خریدنقدی
stock funds
U
اعتبار نقدی اماد
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge
U
بورس
laughing stock
U
مورد تمسخر
stock in trade
U
لوازم وابزار کار فوت وفن
stock jobber
U
سفته باز
stock jobber
U
محتکر سهام دلال سهام
stock requisition
U
درخواست کالا
stock record
U
سابقه موجودی
stock piling
U
ذخیره کردن در انبار
stock piling
U
ذخیره نمودن
stock piling
U
انبار کردن
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
stock number
U
شماره فنی جنس
stock level
U
سطح ذخیره انبار
stock level
U
سطح انبار
stock jobbery
U
سفته بازی
stock jobbing
U
سفته بازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com