Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
examples of partitions
U
نمونههایتفکیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
examples
U
مسئله
examples
U
مثل
examples
U
سرمشق عبرت
examples
U
نمونه
examples
U
بامثال ونمونه نشان دادن
examples
U
مثال
examples of charges
U
نشانههاینظامی
examples of furs
U
نمونهخزهها
examples of holds
U
انواعحرکات
examples of metals
U
نمونهجنسها
examples of ordinaries
U
نمونههاییازپیامهایمعمولیازنظرارجهیت
examples of colours
U
نمونهرنگهای
This dictionary has many examples of how idioms are used .
U
این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
partitions
U
قسمت کردن
partitions
U
جزء بندی کردن
partitions
U
بخش
partitions
U
قسمت
partitions
U
ناحیه
partitions
U
بخشی از حافظه کامپیوتر به عنوان حافظه پیش زمینه یا پس زمینه
partitions
U
فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions
U
دیواره
partitions
U
وسیله یا اسباب تفکیک
partitions
U
حد فاصل
partitions
U
اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partitions
U
تفکیک کردن
partitions
U
جدا کردن جزء بندی کردن
partitions
U
افراز
partitions
U
حایل
partitions
U
دیوار تیغه
partitions
U
جداگر تیغهای
partitions
U
تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions
U
تقسیم افراز کردن
partitions
U
جدار افراز
partitions
U
دیوار
partitions
U
تیغه
gas liquid partitions chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- مایع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com