English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
European U اروپایی
European U فرنگی
European plug U پریزاروپایی
european essembly U مجلس اروپا
european essembly U مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
European Union [EU] U اتحادیه اروپا
indo european U ارینی
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
indo european U هند و اروپایی
monetary U پولی
monetary U مالی
monetary value U ارزش پولی
non monetary U غیر نقدی
european type plane U رنده فرنگی
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
european economic community U market common
European Currency Unit U سبد ارزی اروپا
western european union U لوگزامبورک هلند
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
An Out line of European history . U کلیات تاریخ اروپ؟
European Currency Units U اک
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
monetary contraction U کاهش پول
monetary expansion U افزایش پول
monetary economy U اقتصاد پولی
monetary deflation U محدودیت پولی
monetary authorities U مقامات پولی
monetary convention U اتحاد ارزی
monetary convention U اتحاد پولی
monetary control U نظارت پولی
monetary control U کنترل پولی
monetary contraction U تقلیل پول
monetary base U پایه پولی
Monetary systems. U سیستم های پولی ( مالی )
monetary base U مبنای پولی
monetary deflation U انقباض پولی
monetary expansion U توسعه پولی
monetary incentive U مشوق پولی
monetary unit U واحد پولی
monetary unit U واحد پول
monetary targets U اهداف پولی
monetary system U سیستم پولی
monetary assets U دارائیهای پولی
is a monetary sign U انگلیسی است
monetary stand U عیار قانونی مسکوکات
monetary sector U بخش پولی
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
monetary school U مکتب پولی
monetary restriction U محدودیت پولی
monetary reserves U ذخائر پولی
is a monetary sign U نشان پول
monetary policy U سیاست پولی
monetary instruments U ابزارهای پولی
monetary inflation U تورم پولی
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
The rise in prices in the European markets. U ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
european free trade association U A .T.F.E
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
e c s c (european coal & steel commissio U فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
e c s c (european coal & steel commissio U جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
e c s c (european coal & steel commissio U سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
european academic research network U شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
e c s c (european coal & steel commissio U لوکزامبورگ و هلندکه وفیفه اش نظارت برتولید و فروش ذغالسنگ وفولاد است
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
e f t a (european free trade association U اتریش
e f t a (european free trade association U پرتقال دانمارک
e f t a (european free trade association U سوئد
e f t a (european free trade association U سویس نروژ
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
pure monetary policy U سیاست پولی خالص
restrictive monetary policy U سیاست پولی انقباضی
tools of monetary policy U ابزار سیاست پولی
contractionary monetary policy U سیاست پولی انقباضی
expansionary monetary policy U سیاست پولی انبساطی
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
fund U اعتبار
fund U اعتبار مالی
fund U وجه
fund U دارائی
fund U موجودی سرمایه
fund U ذخیره
fund U موجودی دارائی
fund U سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund U سرمایه
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U صندوق
fund U پشتوانه
fund U تهیه وجه کردن
fund U سرمایه گذاری کردن
fund U وجوه
reserve fund U وجوه اندوخته
reserve fund U وجوه ذخیره
revolving fund U تنخواه گردان
consolidated fund U سرمایه ذخیره
mutual fund U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
reserve fund U سرمایه احتیاطی
relief fund U وجوه اعانه
sinkin fund U وجوه استهلاکی
sinking fund U وجه استهلاکی
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising U گردآوری اعانه
pension fund U صندوق بازنشستگی
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
benevolent fund U کمکبهانجمنخیریه
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund U دخیره استهلاک دین
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
revolving fund U اعتبار در گردش
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
provident fund U وجوه احتیاطی
capital fund U وجوه سرمایه
imprest fund U اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
contingency fund U وجوه احتیاطی
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
guarantee fund U سپرده تضمینی
current fund U نقدینه
current fund U اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
emergency fund U وجوه اضطراری
loan fund U صندوق وام
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
imprest fund U اعتبار مساعده
blended fund U سرمایههای بهم منظم شده
fund code U کد اعتبارات
trust fund U وجوه سپرده
trust fund U وجوه پس انداز شده
aid fund U صندوق تعاون
trust fund U وجه امانی
trust fund U وجوه متراکم شده
trust fund U سپرده
amortization fund U وجه استهلاک
trust fund U سرمایه امانی
point fund U پاداش پایان فصل
trust fund U سپرده امانی
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
personal deposit fund U اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
deposit fund account U اعتبار تشکیل سرمایه
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
deposit fund account U حساب تشکیل سرمایه
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
european cup winner cup U جام برندگان جام اروپا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com