Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electro spark process
U
فرایند قوس الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electro erosion process
U
فرایند فرسایش الکتریکی
spark cutting process
U
فرایند برشکاری شعلهای
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
electro erosion
U
فرسایش الکتریکی
electro galvanize
U
اب روی دادن الکتریکی الکتروگالوانیزه کردن
electro magnet
U
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electro magnetism
U
علم روابط فیزیکی میان
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
electro negative
U
دارای برق منفی
electro statics
U
علم برق ساکن
electro positive
U
الکتروپوزیتیو
electro physic
U
فیزیک الکتریسیته
electro plating
U
ابکاری فلزات به کمک برق
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
electro negative
U
وابسته به برق منفی
electro magnetism
U
برق
spark
U
جرقه
spark
U
ژابیژ
spark
U
اخگر
spark
U
بارقه جرقه زدن
spark
U
جرقه زدن
wipe spark
U
جرقه لغزشی
variable spark
U
جرقه تنظیم پذیر
two spark ignition
U
احتراق دو جرقهای
spark arrester
U
جرقه خاموش کن
spark voltage
U
ولتاژ جرقه
spark setting
U
تنظیم جرقه
spark sending
U
تلگراف جرقهای
induction spark
U
جرقه القائی
spark printer
U
چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
spark intensifier
U
جرقه افزا
spark gap
U
دهانه جرقه
spark control
U
نافم جرقه
spark coil
U
کویل
spark erossion
U
فرسایش الکتریکی
spark arrester
U
برق گیر
s.a.e. spark plug
U
شمع موتور اس ا ای
ignition spark
U
جرقه احتراق
spark plugs
U
شمع موتور
to strike a spark out of
U
جرقه یابرق دراوردن از واداربه گفتن سخنان یکرکردن
spark plug
U
شمع اتش زنه
spark plugs
U
شمع
spark plugs
U
اغازکردن
spark plug
U
شمع
spark plugs
U
شمع اتش زنه
jump spark
U
جرقه جهنده
spark condenser
U
خازن ضد جرقه
spark plugs
U
بانی شدن
igniting spark
U
جرقه احتراق
spark plug
U
اغازکردن
spark plug
U
شمع موتور
ignition spark
U
جرقه
spark timing
U
میزان کردن جرقه
spark plug
U
بانی شدن
inductive spark
U
جرقه القائی
airplane spark plug
U
شمع موتور هواپیما
rotary spark gap
U
دهانه جرقه گردان
auxiliary spark gap
U
دهانه جرقه یدکی
automatic spark advance
U
میزان کردن خودکار
triggered spark gap
U
دهانه جرقه ماشه دار
capacity component of spark
U
بخش فرفیتی جرقه
spark gap modulator
U
تحمیل گر دهانه جرقهای
jump spark ignition
U
احتراق با جرقه جهنده
ignition spark gap
U
فاصله جرقه
spark advance & retard
U
میزان کردن جرقه
spark quenching condenser
U
خازن جرقه گیر
inductance component of spark
U
پخش القایی جرقه
quenched spark gap
U
دهانه جرقه سرد شده
separable spark plug
U
شمع موتور دو تکه
jump spark distributor
U
دلکو با جرقه جهنده
magnetic spark plug
U
شمع موتور مغناطیسی
priming spark plug
U
شمع موتور پیش پر شونده
metric spark plug
U
شمع متری
mica spark plug
U
شمع موتور میکایی
tow piece spark plug
U
شمع موتور دو تکه
process
U
دوره عمل
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
فراگرد
process
U
شیوه
process
U
تحویل
process
U
فرابرد فرابرش
process
U
جریان کار در دادگاه
process
U
جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process
U
عمل
process
U
مرحله جریان
process
U
احضار کردن
process
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
عمل اوردن
process
U
روند طریقه
process
U
روش
process
U
روند
process
U
پویش
process
U
مراحلی راطی کردن
process
U
زائده
process
U
پرورش دادن
process
U
تقویم کردن تولید کردن
process
U
پردازش کردن
process
U
جریان کار
process
U
فرایند
process
U
عملکرد
process
U
مرحله
process
U
جریان
process
U
فرا گرد
process
U
تهیه و تولید کردن
process
U
بانجام رساندن تمام کردن
process
U
تهیه کردن
process
U
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process
U
مراحل مختلف چیزی
process
U
پیشرفت تدریجی ومداوم
process
U
فراشد روند
process
U
طرزعمل
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process
U
کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process
U
جریان عمل مرحله
process
U
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process
U
و وسایل کنترل و پشتیبانی
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
pultrusion process
U
فرایند کشش رانی
predefined process
U
فرایند از پیش تعریف شده
pterygoid process
U
زائده نازله عظم وتدی
oxidizing process
U
فراینداحیاء
oxidizing process
U
فرایند اکسیداسیون
output process
U
فرایند خروجی
obolete process
U
فرایندهای مهجور
mond process
U
فرایند موند
production process
U
فرایند تولید
pterygoid process
U
زائده نازله استخوان شب پرهای
production process
U
روند ساخت
process control
U
بررسی فرایند
process control
U
کنترل فرایندها
process chart
U
نقشه روند کار
process chart
U
نقشه عملیات
process conversion
U
تبدیل فرایند
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
process bound
U
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process schizophrenia
U
اسکیزوفرنیای تکوینی
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
production process
U
جریان تولید
process control
U
کنترل فرایند
random process
U
پویش تصادفی
steelmaking process
U
فرایند فولادسازی
stochastic process
U
فرایند اتفاقی
styloid process
U
زائده سهمی
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
transverse process
U
زائده جانبی ستون فقرات
trustee process
U
توقیف
solution
[process]
U
راه حل
tunneling process
U
فرایند تونل زنی
unionmelt process
U
فرایند الیرا
process of negotiations
U
روند مذاکرات
To process and treat something .
U
چیزی راعمل آوردن
word process
U
ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process
U
کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process
U
فرایند زیگلر
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
solidifying process
U
پروسه انجماد
selective process
U
فرایند گزینشی
random process
U
جریان تصادفی فرایند تصادفی
refinery process
U
فرایند کوره پالایش
refining process
U
فرایند پالایش
remelting process
U
فرایند ذوب مجدد
remelting process
U
روش ذوب مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
retread process
U
تقویت روکش روکش دوباره
reversal process
U
جریان معکوس
salpeter process
U
فرایند سالپیتر
scrubbing process
U
فرایند شستشو و تصفیه
due process
U
سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
sequential process
U
فرایند ترتیبی
solidifying process
U
فرایند انجماد
solidifying process
U
روند انجماد جریان انجماد
solidifying process
U
مرحله انجماد
spinous process
U
زائدهخارمانند
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
flow process
U
جریان چرخش کار
cladding process
U
فرایند پوشش
child process
U
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
fusion process
U
فرایند ذوب
gosseneck process
U
فرایند دوخمی
historical process
U
فرایند تاریخی
historical process
U
پویش تاریخی
budget process
U
مراحل بودجه
budget process
U
فرایند بودجه
dissipative process
U
فرایند اتلافی
in process of time
U
بمرور زمان
in process of time
U
رفته رفته
intelligence process
U
جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
interative process
U
فرایند تکراری
flow process
U
جریان انجام کار
cladding process
U
مرحله روکش کاری
fission process
U
مرحله انشقاق
decision process
U
فرایند تصمیم
direct process
U
فرایند مستقیم
cyclic process
U
فرایند چرخهای
discriminal process
U
فرایند افتراقی
coronoid process
U
زائده منقاری
duplexing process
U
فرایند دوپلکس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com