English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 34 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plating U اب نقره یااب طلا روکش کاری
plating U روکش سیم و زر
plating U روکش کاری
plating U ابکاری
plating U اب دادن روکش فلز دادن
plating U روکش کردن
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
electro negative U دارای برق منفی
electro negative U وابسته به برق منفی
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
electro physic U فیزیک الکتریسیته
electro positive U الکتروپوزیتیو
electro statics U علم برق ساکن
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
electro magnetism U برق
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electro galvanize U اب روی دادن الکتریکی الکتروگالوانیزه کردن
electro erosion U فرسایش الکتریکی
plasma plating U نشاندن پوشش نسوز
plasma plating U مقاوم
plasma plating U ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
plating dynamo U دینام ابکاری
nickel plating U ابکاری نیکل
ion plating U روکش کاری یونی
chromium plating U اب کرم کاری
chromium plating U روکش کاری با کروم
protective plating U حفاظ فلزی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
hard chrom plating U اب کرم کاری سخت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com