English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electro galvanize U اب روی دادن الکتریکی الکتروگالوانیزه کردن
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electro magnetism U برق
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
electro negative U دارای برق منفی
electro negative U وابسته به برق منفی
electro physic U فیزیک الکتریسیته
electro plating U ابکاری فلزات به کمک برق
electro positive U الکتروپوزیتیو
electro statics U علم برق ساکن
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
optics U نورشناسی
optics U اپتیک
optics U نورشناخت
optics U فیزیک نور
optics U علم بینایی
optics U علم روشنایی
optics U علم مطالعه در خواص نور
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
fibre optics U انتقال دهنده نوار نازکی ازنور
fiber optics U الیاف نوری
fiber optics U فیبر نوری
fiber optics U علم فایبراپتیک
electron optics U نورشناخت الکترونیک
coated optics U عدسیهای اب داده شده
coated optics U عدسیهای روکش دار
fibre optics U لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
fibre optics U وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com