English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
efficiency variance U تباین کارایی
efficiency variance U اختلاف بازدهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variance U واریانس
variance U میانگین حسابی توان دوم انحرافات از مقدارمتوسط
variance U اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
variance U انحراف
variance U مغایرت
variance U پراکندگی
variance U اختلاف
variance U مغایرت عدم توافق
variance U ناسازگاری
variance U پراکنش
to set at variance U با هم بد کردن باهم مخالف ت
analysis of variance U تحلیل واریانس
analysis of variance U تحلیل پراکنش
between group variance U پراکنش میان گروهی
variance analysis U تحلیل واریانس
unique variance U پراکنش یگانه
true variance U پراکنش حقیقی
to set at variance U بهم انداختن
specific variance U پراکنش اختصاصی
residual variance U پراکنش مازاد
partial variance U پراکنش سهمی
cost variance U نوسانات هزینه
explained variance U واریانس تشریح شده تغییرات بیان شده
within group variance U پراکنش درون گروهی
error variance U پراکنش خطا
common factor variance U پراکنش عامل مشترک
purchase price variance U سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
total test variance U پراکنش کل ازمون
to set two men at variance U میانه دو کس رابهم زدن
overall efficiency U بازده کلی
overall efficiency U راندمان کلی
efficiency U قابلیت کاردانی
efficiency U لیاقت
efficiency U درجه تاثیر
efficiency U راندمان
efficiency U بهره وری
efficiency U اثر بخشی
efficiency U فعالیت مفید بازده
efficiency U کارایی
efficiency U بهره
efficiency U میزان لیاقت تولید
efficiency U کارامدی
efficiency U بازده
efficiency U کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency U عرضه
efficiency U کفایت
efficiency U ضریب انتفاع
efficiency U خوب کار کردن
efficiency U بازده سودمندی
motor efficiency U بازده موتور
maximum efficiency U راندمان بیشینه
mechanical efficiency U راندمان مکانیکی
mechanical efficiency U بازده مکانیکی
mechanical efficiency U کارایی مکانیکی
nozzle efficiency U کارایی نازل
nozzle efficiency U راندمان نازل
predictive efficiency U کارایی پیش بینی
production efficiency U کارائی تولید
transformer efficiency U راندمان ترانسفورماتور
transformer efficiency U بازده مبدل
volumetric efficiency U بازده حجمی
total efficiency U راندمان کل
maximum efficiency U راندمان حداکثر
thermal efficiency U راندمان حرارتی
teacher efficiency U کارامدی معلم
tax efficiency U کارائی مالیاتی
rectifier efficiency U بازده یکسوکننده
radiation efficiency U راندمان تابش
production efficiency U کارائی در تولید
maximum efficiency U حداکثر کارائی
absolute efficiency U کارائی مطلق
ideal efficiency U بازده ایده ال
high efficiency U ضریب بهره بالا
high efficiency U راندمان بالا
generator efficiency U بازده مولد
component efficiency U میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
energy efficiency U بازده انرژی لومینسانس
conversion efficiency U بازده تبدیل
emission efficiency U بازده کاتد
efficiency unit U واحد کارایی
efficiency point U حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
efficiency of rectification U بازده یکسوکنندگی
ideal efficiency U راندمان ایده ال
increase of efficiency U افزایش راندمان
average efficiency U بازده متوسط
ballistic efficiency U کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
combat efficiency U کارایی رزمی
combustion efficiency U راندمان احتراق
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
combustion efficiency U بازده احتراق
commercial efficiency U بازده صنعتی
internal efficiency U راندمان داخلی
injection efficiency U بازده تزریق
economic efficiency U کارائی اقتصادی
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
marginal efficiency of investment U کارائی نهائی سرمایه گذاری
margine efficiency of capital U بازده نهایی سرمایه
margine efficiency of capital U نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
marginal efficiency of capital U کارائی نهائی سرمایه
margin efficiency of investment U بازده نهایی سرمایه گذاری
lamp bulb efficiency U بازده لامپ
equity versus efficiency U برابری در مقابل کارائی
energy conversion efficiency U راندمان تبدیل انرژی
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
coefficient of relative efficiency organ U ضریب نسبی کارایی سازمان
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
marginal efficiency of investment schedu U نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
decreasing marginal efficiency of capita U کارائی نهائی نزولی سرمایه
ampere hour efficiency of storage batter U بازده باتری انبارهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com