Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
edge punched card
U
کارت لب منگنه شده
Other Matches
edge
U
یال لبه
on edge
<idiom>
U
خیلی عصبی وخشمگین
have an edge on
<idiom>
U
سود بردن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edge
U
دوره
edge
U
کناره
edge
U
تیزی
edge
U
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge
U
به کار می رود
take the edge off
<idiom>
U
رنجاندن
edge
U
لبه دار کردن
edge
U
لبه
edge
U
کناره تیزی
edge
U
برندگی
edge
U
کم کم پیش رفتن
edge
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edge
U
لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
to edge one's way
[towards something]
U
[به چیزی]
آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
edge
U
نبش
edge
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
on the edge of
U
درشرف
on edge
U
بی صبر
on edge
U
مشتاق
edge
U
اریب وار پیش رفتن
edge
U
: کنار
inner edge
U
لبهداخلی
to take the edge off
U
کم زور کردن
edge
U
طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
edge
U
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
to take the edge off
U
سست کردن
edge
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edge
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edge mill
U
اسیاب غلطکی
abutting edge
U
لبه ضربه گیر
edge raise
U
بلندی لبه ورق
edge rope
U
طناب کناری
edge pressure
U
فشار لبه
aligning edge
U
لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن
aligning edge
U
لبه هم تراز
edge-shaft
U
میله ستون لبه
band edge
U
لبه نوار
edge perforated
U
با سوراخهای لبهای
bend on edge
U
خم کردن لبه ها
betwixt edge
U
اریب کردن
betwixt edge
U
یخ اریب
beaded edge
U
لبه برگردانده شده
edge-roll
U
ابزار سه ربع گرد
double the edge
U
لب گردانیدن
deckle edge
U
لبه صاف کاغذ
upper edge
U
لبهفوقانی
tail edge
U
نوکلبه
outer edge
U
لبهبیرونی
notched edge
U
لبهدندانه
mantle edge
U
لبهپوسته
tool edge
U
پخ
hob edge
U
قابگاز
top edge
U
لبه فوقانی
fore edge
U
لبهجلوییکتاب
trailing edge
U
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
trailing edge
U
لبه پشتی
trailing edge
U
لبه فرار
change of edge
U
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
doubled edge
U
لب گردان
edge beam
U
تیر کناری
edge-moulding
U
گچ بری لبه
edge perforated
U
لب سوراخ
bleeding edge
U
حاشیه نقشه
bleeding edge
U
حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
built up edge
U
لبه مخصوص نصب
edge of rug
U
لبه و حاشیه فرش
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
edge notched
U
با بریدگی لبهای
edge notched
U
لب بریده
on the edge of one's seat
<idiom>
U
ناآرام بودن
edge fillter
U
صافی چاکدار
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
I am edge . I am restive.
U
دلم شور می زند
edge connector
U
رابط لبه
He is on edge. He is restive.
U
آرام ندارد (ناراحت است )
edge coated
U
با روکش لبهای
edge set
U
فشار برروی لبههای اسکی
razor edge
U
لبه تیز
gilt edge
U
مقدم درجه اول
gilt edge
U
ممتاز
gilt edge
U
لب طلایی
feather edge
U
لبه نازک
false edge
U
قسمت سوم عقبی تیغه سابر
straight edge
U
خط کش
straight edge
U
لبه مستقیم
straight edge
U
قد
straight edge
U
کشو
straight edge
U
شمشه
edge zone
U
ناحیه لبه
gilt edge
U
بهترین
gripper edge
U
کاغذ گیر ماشین چاپ
guide edge
U
لبه راهنما
leading edge
U
لبه راهنما
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
leading edge
U
لبه حمله
leading edge
U
لبه مقدم
razor edge
U
دم
razor edge
U
تیز
razor edge
U
پشته کوه که تیز باشد
razor edge
U
موقعیت بحرانی
razor edge
U
محل افتراق
reference edge
U
لبه مرجع
edge zone
U
اطراف لبه
edge welding
U
جوشکاری دورهای
knife edge
U
لبه کارد
edge triggered
U
با رها شدگی لبهای
edge tool
U
الت برنده
edge stress
U
تنش تیغه
edge length
U
درازای لبه
[ریاضی]
edge stone
U
سنگ نبش
edge stone
U
سنگ نبشی
edge sharpening
U
دقیق کردن لبه
cutting edge
U
لبه برش
cutting edge
U
تیغه
cutting edge
U
تیغه قطع سازی
cutting edge
U
تیغه برش زنی
absorption edge
U
لبه جذب
edge weld
U
جوش لبهای
knife edge
U
لبه تیز هرچیزی
knife edge
U
تیغه در
knife edge
U
لبه چاقو
knife edge
U
لبه تیغ
knife-edge
U
لبه کارد
knife-edge
U
لبه تیغ
knife-edge
U
لبه چاقو
knife-edge
U
تیغه در
knife-edge
U
لبه تیز هرچیزی
edge cutter/trimmer
U
لبه بر
edge fillet weld
U
جوش نواری دورهای
leading edge model
U
IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
conduction band edge
U
لبه نوار رسانش
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
plate edge planer
U
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
valence band edge
U
لبه نوار والانس
She is worried stiff . She is on edge .
U
دلش شور می زند ( نگرانی )
leading edge flap
U
لبهبرجستهباله
leading edge tube
U
لاستیکلبهپیشتاز
trailing edge flap
U
لبهبرجستهپشتیباله
bevelled edge weld
U
جوش درز پیشانی
bevelled edge square
U
زاویه حاده
graduated steel straight edge
U
شینه سنجش
forward edge of battle area
U
لبه جلویی منطقه نبرد
edge cross lap joint
U
اتصال نیم نیم
bevelled steel straight edge
U
فولاد کج بر
Lets walk to the edge of water.
U
بیا تا لب آب قدم بزنیم
She drove me round the edge of water .
U
جانم را به لب آورد
ID card
U
کارت شناسایی
card
U
برگ
card
U
فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card
U
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
ID card
U
شناسنامه
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card
U
کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card
U
بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card
U
ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card
U
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card
U
سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card
U
مین فلز برای تختههای مدار
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card
U
ماشین پرداخت پارچه
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card
U
پنبه زنی
card
U
ورق بازی کردن
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
card
U
مقوا
card
U
ورق بازی گنجفه
card
U
کارت
card
U
کارت ویزیت بلیط
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
greetings card
U
کارتتبریک
card
U
برگه
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card
U
یک کارت پانچ
card
U
امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card
U
ورق
post card
U
کارت پستال
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
punched card
U
کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punch card
U
کارت منگنه
punch card
U
برگ منگنه
punched card
U
کارت منگنه شده
punched card
U
کارت پانچ شده
red card
U
علامت اخراج اخراج بازیگر
safety card
U
کارت تامین جنگ افزار
red card
U
کارت قرمز
safety card
U
کارت تامین اتشبار
range card
U
کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range card
U
کارت برد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com