Perdic | earth terminal | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	earth terminal U	ترمینال زمین

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	terminal U	وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
	terminal U	کلم
	terminal U	محل پیاده وسوار کردن بارها
	terminal U	نهایی
	terminal U	انتهایی
	terminal U	واقع در نوک پایان
	terminal U	انتها
	terminal U	اخر خط راه اهن یا هواپیما
	terminal U	پایانه پایانی
	terminal U	پایانی
	terminal U	نهائی
	terminal U	قطب مدار
	terminal U	ترمینال
	terminal U	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
	terminal U	اخری
	terminal U	محل اتصال پیچ اتصال
	terminal U	پایانه
	terminal U	نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
	tv terminal U	ترمینال تلویزیونی
	terminal U	انتهائی
	ro terminal U	ترمینال- RO
	terminal U	خرابی که قابل تعمیر نیست
	terminal U	نقطه اتصال الکتریکی
	terminal ballistics U	قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
	terminal board U	تخته اتصال سیم
	terminal board U	محوراتصال سیمها
	dumb terminal U	پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
	terminal board U	تخته ترمینال
	dumb terminal U	وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
	terminal board U	تخته کلم
	display terminal U	ترمینال نمایش
	display terminal U	پایانه نمایشگر
	collector terminal U	ترمینال کلکتور
	communications terminal U	ترمینالهای ارتباطی
	terminal organ U	اندام پایانی
	terminal operations U	عملیات اسکلهای
	terminal operations U	عملیات بارانداز
	terminal stimulus U	محرک پایانی
	terminal insomnia U	بیخوابی پایانی
	terminal guidance U	هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
	terminal error U	خطای پایانی
	terminal emulation U	نمایه سازی پایانه
	data terminal U	ترمینال داده
	terminal emulation U	تقلید ترمینالی
	terminal command U	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
	terminal box U	جعبه ترمینال
	dial up terminal U	ترمینال شماره گیری
	terminal box U	جعبه کلم
	connection terminal U	پایانه اتصال
	terminal phase U	مرحله اخر مسیر حرکت موشک
	terminal ballistics U	بالیستیک نهایی گلوله
	smart terminal U	پایانه هوشیار
	line terminal U	ترمینال خط
	keyboard terminal U	صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
	intermediate terminal U	ترمینال میانی
	intelligent terminal U	ترمینال هوشمند
	input terminal U	ترمینال ورودی
	grid terminal U	اتصال شبکه
	grid terminal U	ترمینال شبکه
	graphics terminal U	ترمینال گرافیکی
	graphical terminal U	ترمینال گرافیکی
	generator terminal U	ترمینالهای ژنراتور
	four terminal network U	شبکه چهار قطبی
	filament terminal U	ترمینال فیلامان
	local terminal U	پایانه محلی
	local terminal U	ترمینال محلی
	negative terminal U	قطب مدار منفی
	smart terminal U	ترمینال هوشمند
	programmable terminal U	ترمینال قابل برنامه ریزی
	reset terminal U	پایانه بازنشانی
	remote terminal U	پایانه راه دور
	remote terminal U	ترمینال دوردست
	remote terminal U	ترمینال راه دور
	remote terminal U	پایانه دور دست
	input terminal U	ترمینال اولیه
	primery terminal U	ترمینال اولیه
	positive terminal U	قطب مدار مثبت
	neutral terminal U	قطب مدار خنثی
	negative terminal U	پایانه منفی
	dumb terminal U	ترمینال گنگ
	terminal port U	بندر مقصد
	terminal tackles U	انتهایقرقرهقلاب
	bonding terminal U	اتصالترمینال
	container terminal U	پایانهبستهها
	VT terminal emulation U	مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
	VT terminal emulation U	استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
	video terminal U	ترمینال تصویری
	video terminal U	پایانه تصویری
	user's terminal U	ترمینال استفاده کننده
	user terminal U	پایانه کاربر
	upper terminal U	ایستگاه کوهستانی
	two terminal network U	شبکه دو قطبی
	air terminal U	ترمینال هوایی
	water terminal U	باراندازهای ابی
	water terminal U	ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
	bulk terminal U	اندازهپایانی
	terminal moraine U	منبعیخانتهایی
	terminal lobe U	برگهگوشتیانتهایی
	terminal filament U	رشتهانتخابی
	terminal bud U	شکوفهانتهایی
	terminal bronchiole U	برنشبتانتهایی
	terminal arborization U	ترمینالشاخهشاخه
	telecommunication terminal U	ترمینالارتباطراهدور
	satellite terminal U	ترمینالفضاپیما
	passenger terminal U	ترمینالمسافران
	oil terminal U	پایانهسوخت
	grain terminal U	پایانهحبوبات
	air terminal U	باراندازهوایی
	transformer terminal U	ترمینال ترانسفورماتور
	terminal sensitivity U	حد بیشینه حساسیت
	terminal rig U	طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
	terminal repeater U	تقویت کننده نهایی
	terminal reinforcement U	تقویت پایانی
	terminal price U	قیمت نهائی
	terminal price U	قیمت تحویل
	battery terminal U	قطب باتری
	battery terminal U	ترمینال باطری
	terminal port U	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
	bus terminal U	ترمینال
	bus terminal U	ایستگاه اتوبوس
	central terminal U	پایانه مرکزی
	terminal stand U	پایه ترمینال
	terminal velocity U	سرعت گلوله داخل لوله
	terminal voltage U	ولتاژ ترمینال
	terminal voltage U	ولتاژ قطبی
	terminal velocity U	سرعت حد
	terminal velocity U	سرعت داخلی گلوله
	terminal unit U	واحد پایانی
	terminal unit U	واحد پایانه
	terminal threshold U	استانه پایانی
	terminal tackle U	راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
	terminal tackle U	طعمه
	terminal symbol U	علامت پایانی
	terminal symbol U	نماد پایانی
	come down to earth <idiom> U	از رویاپردازی دست کشیدن
	What on earth shall I do now? U	حالاچه خاکی بسرم بریزم ؟
	earth U	خاک
	How no earth did I know? U	آخر من چه می دانستم ؟
	to f.with earth U	خاکریزی کردن
	why on earth U	اصلا چرا
	down-to-earth <idiom> U	احساسی وکاربردی
	down to earth U	عملی
	down-to-earth U	عملی
	down-to-earth U	اهل عمل
	above the earth U	بالای زمین
	above the earth U	در روی زمین
	earth U	باخاک پوشاندن
	earth U	به زمین اتصال دادن
	down-to-earth U	حقیقی واقعی
	down to earth U	حقیقی واقعی
	earth U	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
	earth U	اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
	earth U	اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
	down to earth U	اهل عمل
	down-to-earth U	واقع بین
	earth U	ارض
	earth U	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
	earth U	سطح زمین
	earth U	کره زمین
	earth U	زمین
	down to earth U	واقع بین
	earth U	سکنه زمین
	earth U	با خاک پوشاندن
	earth U	اتصال به زمین
	earth U	سیم زمین
	earth U	دنیای فانی
	terminal amino acid	آمینو اسید انتهایی
	data terminal ready U	امادگی ترمینال داده
	data terminal equipment U	تجهیزات ترمینال داده
	n terminal amino acid U	امینو اسید -N انتهایی
	composition and make up terminal U	صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
	video display terminal U	ترمینال نمایش تصویری
	sea island terminal U	باراندازیا اسکله روی دریا
	sea island terminal U	بارانداز داخل دریا
	alternate water terminal U	بارانداز ابی موقت
	point of sale terminal U	ترمینال فروش اطلاعات
	passive four terminal network U	شبکه چهار قطبی بی اثر
	alternate water terminal U	باراندازابی یدکی
	user programmable terminal U	ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
	terminal service company U	گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
	alphanumeric display terminal U	ترمینال نمایش الفبا عددی
	visual display terminal U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	visual display terminal U	ترمینال نمایش بصری
	full screen terminal U	پایانه تمام صفحه
	remote control terminal U	دکمهکنترلازراهدور
	multi terminal system U	سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
	Nothing on earth will induce him to go there again.	اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
	FI'll the pit with earth U	چاله را با خاک پ؟ کن
	earth antenna U	انتن زمینی
	axis of earth U	محور زمین
	black earth U	سیاخاک
	the corner's of the earth U	اکناف عالم
	alkali earth U	زمین قلیایی
	To dig the earth. U	زمین را کندن
	earth pigment U	رنگینه های معدنی مثل خاک رس
	diatom earth U	خاک دیاتومی
	dead earth U	اتصال زمین
	earth-table U	رج بنا
	earth excavating U	حفاری زمین
	crust of the earth U	پوسته یا قشر زمین