Perdic | earth connection | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	earth connection U	اتصالزمینی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	connection U	پیوستگی اتصال
	connection U	اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
	connection U	پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
	connection U	اتصال یا چیزی که متصل میشود
	v connection U	اتصال مثلث
	y connection U	اتصال شلواری
	connection U	اتصال زمین
	connection U	ارتباط
	connection U	وابستگی
	connection U	بستگی نسبت
	connection U	مقام
	connection U	خویش
	y connection U	اتصال ستاره
	connection U	اتصال
	connection U	انشعاب
	connection U	پیوند
	connection U	رابطه
	connection diagram U	دیاگرام مداری
	connection factor U	ضریب انشعاب
	connection fuse U	ماسوره اتصال دهنده
	connection fuse U	فیوزاتصال
	connection line U	خط اتصال
	connection of the vaginal U	passages anal and افضاء
	connection plug U	دو شاخه
	connection survey U	نقشه برداری منطقه ربط
	connection terminal U	پایانه اتصال
	connection diagram U	دیاگرام اتصال
	cascade connection U	اتصال کاسکاد اتصال پلهای
	cascade connection U	تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
	cascade connection U	خروجی یکی ورودی برای دیگری است
	cascade connection U	دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
	star connection U	اتصال ستاره
	star connection U	اتصال ستارهای
	connection box U	جعبه اتصال
	series connection U	اتصال سری
	outer connection U	پیوند برونی
	outer connection U	اتصال خارجی
	microphone connection U	اتصال میکروفن
	mesh connection U	اتصال توری
	main connection U	اتصال اصلی
	interrupt a connection U	قطع شدن یک اتصال
	internal connection U	اتصال داخلی
	haunched connection U	اتصال ماهیچهای
	hardwired connection U	می بجای ورودی و سوکت
	exhaust connection U	اتصال خروجی
	parallel connection U	اتصال موازی
	phonograph connection U	پریز مخصوص پیکاپ
	series connection U	اتصال زنجیری
	series connection U	اتصال دنبالهای
	plug connection U	اتصال دوشاخه
	plug connection U	کنتاکت پریز
	ground connection U	اتصال زمین
	delta connection U	اتصال مثلث
	delta connection U	سیم پیچ مثلث
	delta connection U	اتصال دلتا
	pipe connection U	اتصال لوله
	electric connection U	اتصال الکتریکی
	cascade connection U	اتصال ابشاری
	overhead connection U	اتصالبالایی
	connection cable U	کابل اتصال
	Is there a connection to Glasgow? U	آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
	physical connection U	اتصال مادی
	solderless connection U	اتصال بدون لحیم
	connection to ventilator U	اتصال به هواکش
	I missed the connection. U	من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
	faulty connection U	رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
	to catch the connection U	وسیله نقلیه رابط را گرفتن
	to make a connection U	رابطه ای برقرار کردن
	mains connection U	اتصالاصلی
	electrical connection U	متصلکنندهالکتریکی
	telephone connection U	اتصال تلفنی
	three phase connection U	اتصال سه فازه
	tandom connection U	اتصال دنبال هم
	trunk connection U	اتصال مشترکین از طریق ترانک
	building connection U	انشعاب ساختمان
	zigzag connection U	اتصال زیگزاگ
	tandom connection U	اتصال ابشاری
	two phase connection U	اتصال یا مدار دو فازه
	chimney connection U	دودکشمرتبطکننده
	coach connection U	کلاجمتصل
	connection point U	مرکزاتصال
	taylor connection U	اتصال تیلور
	tandem connection U	اتصال ابشاری
	main circuit connection U	اتصال مدار اصلی
	zig zag connection U	اتصال زیگزاگی
	inlet pipe connection U	اتصال لوله ورودی
	idling current connection U	اتصال جریان بی باری
	idle current connection U	اتصال جریان بی باری
	fits units with ... connection U	مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
	connection of loom pieces U	متصل کردن قطعات دار [قالی]
	electrical connection panel U	صفحهاتصالبهبرق
	open delta connection U	اتصال مثلث باز
	flexible hose connection U	رابطانعطافپذیرلوله
	video connection panel U	صفحهاتصالبهنمایشگر
	air hose connection U	اتصالشلنگهوا
	telephone test connection U	اتصال ازمایش تلفن
	series parallel connection U	اتصال زنجیری- موازی
	post-insulated connection U	پس از پیوند عایق دار شده
	series parallel connection U	اتصال سری- موازی
	rear [front] connection U	اتصال [جلوئی] پشتی
	three phase bridge connection U	اتصال پل سه فازه
	He talked in this connection (vein). U	دراین زمینه صحبت کرد
	double delta connection U	اتصال مثلث دوبل
	What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U	چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
	equipotential bonding conductor connection U	ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
	What on earth shall I do now? U	حالاچه خاکی بسرم بریزم ؟
	come down to earth <idiom> U	از رویاپردازی دست کشیدن
	down-to-earth <idiom> U	احساسی وکاربردی
	earth U	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
	earth U	اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
	earth U	اتصال سیم بین وسیله الکتریکی و زمین که نشان دهنده پتانسیل صفر است
	earth U	ارض
	down to earth U	واقع بین
	down to earth U	حقیقی واقعی
	down to earth U	عملی
	to f.with earth U	خاکریزی کردن
	why on earth U	اصلا چرا
	above the earth U	در روی زمین
	above the earth U	بالای زمین
	down-to-earth U	اهل عمل
	down-to-earth U	حقیقی واقعی
	down-to-earth U	عملی
	down-to-earth U	واقع بین
	down to earth U	اهل عمل
	earth U	سیم زمین
	earth U	با خاک پوشاندن
	earth U	سکنه زمین
	earth U	دنیای فانی
	earth U	کره زمین
	earth U	سطح زمین
	earth U	زمین
	earth U	خاک
	How no earth did I know? U	آخر من چه می دانستم ؟
	earth U	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
	earth U	باخاک پوشاندن
	earth U	به زمین اتصال دادن
	earth U	اتصال به زمین
	tile earth U	خاک کاشی پزی
	earth excavating U	حفاری زمین
	alkaline earth U	قلیایی خاکی
	the corner's of the earth U	کدانهای زمین
	the corner's of the earth U	اکناف عالم
	earth antenna U	انتن زمینی
	alkaline earth U	زمین قلیایی
	polyphase earth U	اتصال زمین دوبل
	axis of earth U	محور زمین
	earth road U	راه خاکی
	black earth U	سیاخاک
	earth-table U	رج بنا
	continous earth U	زمین دائمی
	core of the earth U	هسته زمین
	corruption on the earth U	فساد فی الارض
	sandy earth U	زمین ماسه دار
	crust of the earth U	پوسته یا قشر زمین
	alkali earth U	زمین قلیایی
	earth wax U	مومیا
	earth architecture U	معماری خشتی
	earth's attraction U	ربایش زمین
	FI'll the pit with earth U	چاله را با خاک پ؟ کن
	earth-shattering U	بسیار شکآور و تکاندهنده
	To dig the earth. U	زمین را کندن
	earth wire U	سیماتصالبهزمین
	earth signs U	علائمکرهخاکی
	earth lead U	شلنگاتصالبهزمین
	earth foundation U	پایهزمین
	earth clamp U	گیرهحفرزمین
	earth block U	پلاکزمینی
	earth pigment U	رنگینه های معدنی مثل خاک رس
	earth-bound U	عازم کرهی زمین
	earth-bound U	در خاک
	earth-bound U	دنیوی
	earth-bound U	زمینی
	adamic earth U	گل رس
	adamic earth U	خاک رس
	Nothing on earth will induce him to go there again.	اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
	earth current U	برق زمین
	earth fall U	لغزش خاک
	earth fault U	اتصال به زمین تصادفی
	earth's crust U	پوسته زمین
	earth's axis U	محور زمین
	earth's attraction U	جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
	earth work U	عملیات خاکی
	earth work U	کارهای خاکی
	earth ware U	لوله سفالی
	fuller's earth U	نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه
	fuller's earth U	خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
	fuller's earth U	خاک رس غیر پلاستیکی که شبیه بنتونیت است
	earth dam U	سد خاکی
	earth dam U	بند خاکی
	earth depot U	انبار خاک
	earth electrode U	الکترد زمین
	earth excavating U	حفاری زمین
	fullers earth U	گل سرشوی
	earth moving U	جابجاکردن خاک
	earth terminal U	ترمینال زمین
	earth table U	رج بنا
	earth table U	سنگ رگی
	earth nut U	بادام زمینی
	earth moving U	حمل خاک