Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dynamic system
U
نظام پویا
dynamic system
U
سیستم پویا
dynamic system
U
سازگان پویا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamic
U
دینامیک
dynamic
U
حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic
U
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamic
U
بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
dynamic
U
ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
dynamic
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
dynamic
U
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
dynamic
U
تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamic
U
قوهای
dynamic
U
بالان
dynamic
U
وابسته به نیروی محرکه جنباننده
dynamic
U
حرکتی
dynamic
U
شخص پرانرژی
dynamic
U
پویشی
dynamic
U
جنبشی
dynamic
U
نیروی مستقر
dynamic
U
نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic
U
متحرک
dynamic
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic
U
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic
U
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamic
U
پویا
dynamic
U
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
dynamic
U
مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند
dynamic
U
ثیر گذاشتن روی داده ماشین
dynamic
U
نیروی درونی
dynamic strength
U
مقاومت دینامیکی
dynamic structure
U
ساخت پویا
dynamic subroutine
U
زیرروال پویا
dynamic subroutine
U
زیر روال پویا
dynamic test
U
ازمون پویا
dynamic characteristic
U
مشخصه دینامیک
dynamic trait
U
ویژگی پویشی
dynamic viscosity
U
گرانروی مطلق
dynamic viscosity
U
گرانروی مکانیکی
lattice dynamic
U
دینامیک شبکه
dynamic storage
U
حافظه پویا
dynamic relation
U
روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
dynamic relocation
U
جابجاسازی پویا
dynamic relocation
U
جابجایی پویا
dynamic memory
U
حافظه پویا
dynamic brake
U
ترمزدینامیکی
dynamic scheduling
U
زمان بندی پویا
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
dynamic stop
U
ایست پویا
dynamic storage
U
انباره پویا
dynamic ram
U
حافظه دستیابی تصادفی پویا
dynamic stability
U
تعادل پویا
dynamic convergence
U
همگرایی دینامیک
dynamic dump
U
رو گرفت پویا
dynamic dump
U
روبرداری پویا
dynamic dump
U
نسخه برداری پویا
dynamic economy
U
اقتصاد پویا
dynamic economy
U
اقتصاد متحرک
dynamic equilibrium
U
تعادل پویا
dynamic equilibrium
U
تعادل دینامیکی
dynamic contraction
U
انقباض هم تنش
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
dynamic check
U
مقابله پویا
dynamic allocation
U
تخصیص پویا
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل پویای اقتصادی
dynamic analisis
U
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
dynamic analysis
U
تحلیل پویا
dynamic analysis
U
تحلیل دینامیک
dynamic balance
U
تعادل و توازن حرکتی
dynamic balay
U
حمایت متحرک
dynamic braking
U
ترمز دینامیکی
dynamic braking
U
ترمز واکنشی
dynamic damper
U
مستهلک کننده دینامیکی
dynamic error
U
خطای پویا
dynamic pressure
U
فشار دینامیکی
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
dynamic model
U
الگوی پویا
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
dynamic microphone
U
میکروفون دینامیکی
dynamic pressure
U
فشار پویا
dynamic pressure
U
فشار محرکه درونی
dynamic load
U
بار دینامی
dynamic model
U
مدل پویا
dynamic loudspesker
U
بلند گوی دینامیک
dynamic loading
U
بارگذاری جنبشی
dynamic expander
U
بسط دهنده دینامیکی
dynamic factor
U
ضریب دینامیکی
dynamic lattice
U
شبکه پویشی
dynamic lift
U
برای دینامیکی
dynamic link
U
پیوند پویا
dynamic load
U
بار جنبشی
dynamic ram
U
حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
dynamic load
U
بار پویا
micro dynamic model
U
الگوی خرد پویا
dynamic address translation
U
ترجمه پویای ادرس
dynamic address translate
U
مترجم نشانی پویا
macro dynamic model
U
الگوی کلان پویا
dynamic address translate
U
مترجم ادرس پویا
dynamic storage allocation
U
تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
dynamic link library
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
dynamic data exchange
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند
dynamic luminous sensitivity
U
حساسیت نوری دینامیک
dynamic shift register
U
ثبات تغییر مکان پویا
permanent magnet dynamic
U
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
dynamic simulation language
U
زبان شبیه سازی پویا
dynamic random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
multibank dynamic random access memory
U
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
the system of
U
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of
U
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
p system
U
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system
U
اسلوب
system
U
اصول وجود
system
U
نظم ترتیب
system
U
طرز روش
system
U
رشته دستگاه
system
U
سلسله
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
value system
U
نظام ارزشها
system
U
سامانه
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
system
U
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
U
سازگان
system
U
نظام
system
U
نظم منظومه
system
U
قاعده رویه
system
U
طرز اسلوب
system
U
دستگاه
system
U
سلسله رشته
system
U
طریقه
system
U
همستاد روش
system
U
همست
system
U
منظومه
system
U
مجموعه سازمان
system
U
ترتیب
system
U
روش اصول
system
U
نظام سیستم
system
U
تشکیلات
system
U
سازمان
system
U
سیستم
system
U
جهاز
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
numeral system
U
سیستم عددی
multiplex system
U
سیستم چند سیمه
multilink system
U
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multicomputer system
U
سیستم چند کامپیوتری
multicomponent system
U
سیستم چند جزیی
measuring system
U
سیستم سنجش
monoprogramming system
U
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
monocyclic system
U
دستگاه تکدور
monoclinic system
U
دستگاه تک شیب
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
monetary system
U
سیستم پولی
multiprocessing system
U
سیستم چند پردازی
number system
U
سیستم عددی
number system
U
سیستم عدد نویسی
non quantized system
U
دستگاه کلاسیک
non quantized system
U
دستگاه ناکوانتایی
neurovegetative system
U
دستگاه اعصاب نباتی
multiuser system
U
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
multiprogramming system
U
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprocessing system
U
سیستم پردازش چند گانه
monitor system
U
سیستم مبصر
merit system
U
نظام شایستگی نگر
phonetic system
U
سیستم صوتی
physiocratic system
U
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system
U
سیستم خورشیدی
planetary system
U
شمسی
planning system
U
نظام برنامه ریزی
point system
U
شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system
U
دستگاه چندفاز
power system
U
شبکه نیرو
payroll system
U
سیستم پرداخت حقوق
parallel system
U
شبکه موازی
miniature system
U
خرده نظام
microcomputer system
U
سیستم ریزکامپیوتری
modulation system
U
سیستم مدولاسیون
modular system
U
سیستم پیمانهای
multiple well system
U
سیستم چند چاهی
modern system
U
نظام جدید
modern system
U
نظام نوین
mnemonic system
U
نظام یادیار
mksa system
U
دستگاه مکثا
mixed system
U
نظام مختلط
power system
U
سیستم قدرت سیستم انرژی
numeration system
U
سیستم شمارشی
maroczy system
U
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
interphone system
U
سیستم تلفنی
intercommunication system
U
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interactive system
U
سیستم فعل و انفعالی
integrate system
U
سیستم مجتمع
inquiry system
U
سیستم پرسش- پاسخ
information system
U
سیستم اطلاعات
information system
U
سیستم اطلاعاتی
induction system
U
سیستم مکش
total system
U
سیستم کامل
irrigation system
U
شبکه ابیاری
isolated system
U
سیستم منزوی
market system
U
نظام بازار
management system
U
سیستم اداره
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com