English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dying declarations U افهارات پیش از فوت
dying declarations U در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dying U درحال نزع
dying U مردن مرگ
dying U فوت
dying U مردنی
never dying U لایموت
never dying U نمیر
dying U مرگ
never dying U لایزال
the dying father said U پدر که درحال مردن بود گفت
To be dying with anticipation. U آب شدن دل (بی تاب شدن )
the fire is dying U آتش در حال خاموش شدن است
I'm dying to know what happened. U خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
declarations U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declarations U عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declarations U افهارنامه
declarations U اعلامیه اعلام
declarations U اعلان
declarations U افهار
declarations U اعلامیه
declarations U اعلام
declarations U بیانیه
declarations U افهار افهارنامه اعلان
declarations U اعلامیه دادخواست
declarations U عرضحال
declarations U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations U بیان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com