English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
doubt U تردید
self doubt U عدم ایمان بنفس
self doubt U عدم اعتماد بنفس
no doubt U بدون تردید
no doubt U بی شک
doubt U تردید کردن
doubt U شک داشتن
doubt U نامعلومی
doubt U گمان دودلی
doubt U شبهه
self doubt U شک
doubt U موردتردید قرار دادن
doubt U شک
I'm in doubt about it. U من بهش شک دارم.
range of doubt U گستره شک [ریاضی]
There is no room for doubt. U جای تردید نیست
He meant to help , no doubt. U تردیدن نیست که منظورش کمک کردن بود
to exclude doubt U جای تردید باقی نگذاشتن
I have no doubt that you wI'll succeed. U تردیدی ندارم که موفق می شوید
When in doubt do nowt (nothing). <proverb> U وقتى شک دارى دست به کارى نزن .
to resolve a doubt U حل مشکل یاشبهه کردن
to remove a doubt U رفع شبهه کردن
to make no doubt U مطمئن بودن شک نداشتن
to make no doubt U یقین بودن
there is no place for doubt U جای هیچگونه تردید نیست
Give the benefit of the doubt <idiom> U [باور کردن اظهارات شخصی بدون مدرک]
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
To give way to doubt. To waver. U بخود تردید راه دادن
it leaves no room for doubt U جای هیچگونه تردیدی باقی نمیگذارد
cases U قضیه
cases U کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
cases U پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
cases U دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده
cases U پوشانیدن صندوق
cases U دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند
cases U تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases U کیف
cases U مورد غلاف
cases U مورد
cases U جعبه
cases U مسئله
cases U غلاف پرچم
cases U فرف محفظه
cases U پوشاندن
cases U دعوی مرافعه
cases U اتفاق
cases U : سرگذشت
cases U صندوق جعبه
cases U جلد
cases U پوسته
cases U قالب قاب
cases U جا
cases U حالت
cases U وضعیت موقعیت
cases U جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases U رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
cases U وضع
cases U روکش کردن
cases U قاب
cases U پوشش
cases U غلاف
cases U روکش
cases U صندوق
cases U موضوع حالت
cases U محاکمه
cases U دعوی
cases U پرتزیر
cases U محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U دعوی مورد
cases U درصندوق یاجعبه گذاشتن جلدکردن
cases U چمدان
test cases U شخص یاچیز مورد ازمایش
exceptional cases U موارداستثنائی
only in exceptional cases U فقط در موارد استثنائی
test cases U قضیه در ازمایش
in duly substantiated cases U در موارد طبق مقررات اثبات شده
This compares to a total of 36 cases reported in 2009. U همانند آن بطور کلی ۳۶ موارد در سال ۲۰۰۹ گزارش شده بود.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com