English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double shear U تنش برشی دوتایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shear U چیدن پشم گوسفندوغیره
shear U بریدن
shear U شکاف دادن قیچی کردن
shear U اسباب برش قیچی
shear U ماشین برش
shear U قیچی اهن بر
shear U برش
shear U کوتاه کردن
shear U قیچی کردن
shear U چیدن برش
shear U پرداخت فرش
shear U چیدن مو
shear value U مقدار برش
shear U قیچی
shear thinning U نازک شدن برش
shear strength U مقاومت برشی
shear strain U تغییر شکل برشی
shear steel U فولاد قیچی
shear span U دهانه نیروی برشی
lever shear U قیچی اهرمی
shear resistance U مقاومت برشی
shear pin U سیم ضامن قطع فشار
shear pin U سیم ضامن
shear modulus U ضریب کشسانی در برش
shear modulus U میزان سختپایی
shear modulus U مدول برشی
shear load U نیروی برشی
shear legs U جرثقیل پایه دار
shear strength U استقامت برشی
shear stress U تنش ناشی از برش
shear stress U تنش برشی
shear thickening U ضخیم شدن برش
shear viscosity U گرانروی برشی
shear wall U دیوار برشی
shear wave U موج برشی
simple shear U برش ساده
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
to shear a sheep U پشم گوسفندی راچیدن
shear test U ازمایش برشی
wind shear U تغییرات سمتی باد
wind shear U انحراف سمتی باد
circular shear U قیچی کمانهای
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
angle of shear U زاویه برش
shear flow U جریان نیروی برشی
shear failure U گسیختگی ناشی از برش
modulus of shear U ضریب برش
pure shear U برش خالص
reinforcement of shear U دوخت
effective shear U برش موثر
rotary shear U قیچی گردان
shear connections U اتصالات برشی
shear crack U ترک ناشی از برش
shear displacements U جابجایی برشی
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
general shear failure U گسیختگی برشی عمومی
inclined shear plane U سطح برش مایل
hot shear blade U قیچی گرم
guillotin plate shear U گیوتین ورق بری
guillotin plate shear U قیچی ورق اهن بری
shear box test U ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
line of equal shear U خط همبرش
soil shear strength U قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
shear and moment diagram U دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
design for flexture and shear U طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
shear modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی برشی
shear modulus of elasticity U ضریب کشسانی برینشی
modulus of elasticity in shear U ضریب کشسانی در برش
modulus of elasticity in shear U ضریب ارتجاعی برشی
relations between load, shear and moment U رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
double U دو برابر بزرگتر
double-take U یکه خوردن
double-take U واکنش دوگانه
double out U درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double out U 081 خارج
double in U درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double-six U دوطرفشش
double U اندازه دو برابر
double zero U صفر2برابر
double a U زنای مردزن داربازن شوهردار
double a U زنای محصن بامحصنه
on the double U بدو رو
double in U 081 تو
it is useful for a double p U برای دوکارسودمنداست
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up U دولا شدن
double up U در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double U :دوبرابر کردن
double up U دولاکردن
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double p U پاروی دوسر
on the double U فرمان بدو رو
double U تصویر قرینه
double U مضاعف
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double U بازی دوبل
double U بازی دونفره خطای دبل
double U توپزن 0001امتیازی فصل
double U دواسترایک متوالی
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U مضاعف نمودن
double U دو برابرشدن یا کردن
double U دو برابر کردن
double U دو برابر
double U تاکردن
double U دو نفره
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
do a double take <idiom> U با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double U : دو برابر دوتا
double U جفت
double U دولا
double U دوسر المثنی
double U همزاد
double U مضاعف کردن دولا کردن
double U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U دوبار
double U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double U دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U دویدن
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double punch U منگنه مضاعف
double rhyme U شعر دو قافیهای
double precision U دقت
double row U موتور
double poppy U گل هزاره
double salt U ملح مضاعف
double reverse U شوت برگردان به دروازه
double precision U مضاعف
double precision U دقت مضاعف
double refraction U انکسار دوبل
double refraction U شکست دوبل
double refraction U شکست مضاعف
double refraction U انکسار مضاعف
double row U دوطرفه
double the edge U لب گردانیدن
double tent U چادر دو نفره
double team U تیم دونفره
double taxation U مالیات بندی مضاعف
double tape U نوار مساحی مضاعف
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double star U دوگانه
double space U یک خط درمیان نوشتن
double space U یک سطر در میان
double sixes U دو شش
double sixes U جفت شش
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
double seam U درز دوبل
double sampling U نمونه گیری چندگانه
double taxation U مالیات مضاعف
double salt U نمک مضاعف
double ressaunt U [ابزار بند با دو فیتیله وارونه]
double pole U دو قطبی
double pole U با دو قطب
double limiter U محدود کننده مضاعف
double minded U متلون
double minded U دودل
double kick U دو ضربه پی در پی
double knee U لوله زانویی دوبل
double knot U گره دوبل
double mind U فریبنده
double mind U منلون
double-glaze U پنجرهدوجداره
double leg U زیر دو خم با عوض کردن دست با مایه یک پا رو کار زیر دو خم خورجین تکان
double mind U دردل
double lock U دوبارکلیدگردانیدن در
double line U خط مضاعف
double length U با طول مضاعف
double length U طول مضاعف
double integral U انتگرال دوبل
double-digit <adj.> U دو رقمی
double pneumonia U اماس هر دو شش
double pica U حروف 42 پونط
double window U پنجره دو جداره
double oxer U مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
double hyphen U این علامت //
double ignorance U جهل مرکب
double image U تصویر مضاعف
double organs U اندامهای جفتی
double or quits U بازی ای که درنتیجه ان بردوباخت یادوبرابریاازادمیشود
double motor U دوموتوره
double minimum U جفت کمینه
double minded U بی ثبات
double minded U فریبنده
double junction U اتصال مضاعف
double time U پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
double bluff U دروغدرروزروشن
double blind U دوسوکور
to fold double U دوتاکردن
to fold double U دولاکردن
double bend U پیچدوبله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com