English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double entry table U جدول دو سویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double entry U سیستم دفترداری دوبل
double entry U دفتر داری مضاعف
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
He banged the table with his fist . He thumped the table . U با مشت کوبیدن روی میز
entry U اولین دستور اجرا شده در تابع فراخوانده شده
entry U آدرسی که از آن یک برنامه یا تابع اجرا میشود
entry U نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
entry U ورود راهرو
entry U قلم
right of entry U حق ورود
entry U در پایگاه دادههای یا کتابخانه
entry U عمل ورودی
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
re-entry U اعاده تصرف
re-entry U ورود
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re entry U نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
re entry U اعاده تصرف
re entry U ورود
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
entry U ثبت
entry U شرطبندی روی اسب معین ورود به اب
entry U مدخل
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
no entry U ورودممنوع
entry U دخول
entry U ادخال
entry U ورود
entry U راه راهرودر
entry U موقعیتی که باید پیش از ورود یک تابع انجام شود
entry U شرکت کننده
entry U فقره
entry U چیزثبت شده یاواردشده قلم
entry U ثبت دردفتر ثبت
entry point U نقطه ورود
barrier to entry U منع ورود به صنعت
entry point U نقطه دخول
entry side U جهت ورود
entry plan U طرح دخول به سر پل
entry plan U طرح ورود به بندر
bill of entry U افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
undefined entry U فقره تعریف نشده
entry line U سطر ورودی
bill of entry U افهارنامه ورودی
entry keydoard U صفحه کلیدورودی
entry keydoard U صفحه کلید ادخال
make an entry U وارد کردن
make an entry U ثبت کردن
port of entry U مرز ورود کالا یا فرد به کشور
home use entry U اعلامیه مصرف
to make an entry of U ثبت
to make an entry of U کردن
to make an entry of U وارد
free entry U ورود ازاد بنگاهها به صنعت
forcible entry U هتک حرمت منازل
forcible entry U ورود عدوانی
entry side U جهت دخول
head-first entry U پرشباسر
feet-first entry U پرشسیخی
key entry U دخول کلیدی
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
entry instruction U دستورالعمل دخول
ease of entry U سهولت ورود
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
data entry U ثبات داده ها ورود داده ها
gable-entry U راهروی ورودی
data entry U ثبت داده ها
data entry U داده دهی
lobby-entry U راهرو
lobby-entry U مدخل
entry door U در جلویی [ساختمان]
entry door U ورودی
entry door U در ورودی
entry doors U در های ورودی
cost to entry U هزینه ورود
entry block U کنده مدخل
port of entry U بندر مقصد
port of entry U بندرمحل ورود
entry condtion U شرط دخول
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
post entry U ثبت پس از موقع
deffered entry U ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
single entry U حسابداری ساده
entry group U واجدین شرایط تخصصی شغلی
ease of entry U سهولت ورودبه یک صنعت
re entry vehicle U نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
single entry U حسابداری فردی
entry group U گروه واجد شرایط
forceble entry and detainer U تصرف عدوانی
data entry mode U حالت ثبت داده ها
forceble entry and detainer U هتک حرمت منازل
data entry form U فرم ورودی داده ها
law of prior entry U قانون تقدم ورود
forcible entry and detainer U تصرف عدوانی
remote job entry U ادخال کار از دور
remote job entry U وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
customs entry form U افهارنامه گمرکی
data entry specialist U متخصص داده دهی
data entry device U دستگاه داده دهی
direct data entry U داده دهی مستقیم
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
forcible entry and detainer U ید عدوانی
clear-entry key U کلیدصفحههوشیار
to refuse somebody entry [admission] U کسی را در مرز برگرداندن
end lobby-entry U مدخل
entry level jobs U شغلهای غیر تخصصی
data entry operator U متصدی داده دهی
to refuse somebody entry [admission] U اجازه ندادن ورود کسی [به کشوری]
To make a forcible entry into a building. U بزور وارد ساختمانی شدن
fine data entry control U کنترلدخولاطلاعاتعالی
fast data entry control U کنترلدخولاطاعاتسریع
facilitator [of illegal migration/immigration / entry] [British E] U قاچاقچی آدم [در سر مرز]
table U فهرست
table U از دستور خارج کردن
table U معوق گذاردن
look up table U جدول مراجعهای
the f. of a table U باید
table U روی میز گذاشتن
table U در فهرست نوشتن
table U کوهمیز
two way table U جدول دو سویی
table U مطرح کردن
table U میز
table U لیست
table U سفره
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
inner table U میزداخلی
under the table <idiom> U زیرمیزی
table saw U تابلونمایشگر
table U خوان
table look up U مراجعه به جدول
table look up U جستجوی جدول
table U لوح جدول
table U جدول
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
the f. of a table U بطوریکه
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table U طرح کردن
table U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table U میزبازی
table U به صورت جدول دراوردن
table U به جدولی انتقال دادن
get table U دست یافتنی
get table U بدست اوردنی
table U تو گذاردن
embarkation table U جدول قابلیت بارگیری
movement table U جدول حرکت ستونهای موتوری
reciprocating table U میز نوساندار
leontief table U table output Input
embarkation table U جدول بارگیری
range table U جدول تیرتوپ
end table U میزکوچک دم دستی
probability table U جدول احتمالات
mutilation table U جدول بارگیری پیش بینی شده
range table U جدول مسافت توپ
fly table U میز تا شونده
drain table U میز قطران
drawing table U میز نقشه کشی
expectancy table U جدول انتظار
drilling table U میز مته کاری
expansion table U میز کشویی
external table U جدول برونی
firing table U جدول تیر
drip table U میز چکانش
earth table U سنگ رگی
earth table U رج بنا
firing table U جدول تیراندازی
tide table U جگول جزر و مد
end table U عسلی
entrucking table U جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
gaming table U میزبازی
gaming table U میزقمار
lord's table U میز مخصوص شراب ونان وعشای ربانی
loading table U جدول بارگیری
lie on the table U از دستور خارج شدن
expansion table U میز کشابی
leontief table U نگاه کنید به :
leontief table U جدول لئونتیف
lay on the table U از دستور خارج کردن
jolting table U میز لرزان
gipsy table U میزگردسه پایه
function table U جدول تابعی
frequency table U جدول بسامد
manning table U جدول مشاغل
plane table U سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
fourfold table U جدول چهارخانه
pier table U میز زیر ایینه قدی
permutation table U جدول کلمات رمز
permutation table U جدول تعیین رمز
periocic table U جدول تناوبی عناصر
night table U پاتختی
lookup table U جدول مراجعه
mutilation table U جدول راهنمای بارگیری خودروها
mealing table U صفحهای که باروت را روی ان نرم می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com